سَخِط: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
غضب شديد كه مقتضى عقوبت است چنانكه راغب گفته. و آن بر وزن فَرَسْ و قُفْل هر دو آمده است و نيز بر وزن فرس مصدر آمده است [توبه:58]. اگر از غنيمت به آنهاندهند به شدّت خشمگين شوند. [مائده:80]. [آل عمران:162]. اسخط: به غضب آوردن است مثل [محمّد:28]. در كافى كتاب توحيد باب اراده، حديث 6 از هشام بن حكم روايت كرده كه زنديقى از امام صادق عليه السلام پرسيد: آيا براى خدا رضا و سخط هست؟ فرمود: آرى و ليكن نه مثل مخلوق زيرا كه رضا در مخلوق حالتى است به او دست مىدهد و او را از حالى به حالى وارد مىكند و مخلوق مركّب و تو خالى است اشياء را در او مدخلى است ولى اشياء را در خالق الذات و واحدى المعنى است پس رضاى او همان ثواب او و سخط او و عذاب اوست بى آنكه چيزى به وجود او عارض شده و او را تهييج و از حالى به حالى وارد كند كه اين صفات مخلوق عاجز و محتاج است. عبارت روايت چنين است «قالَ لَهُ: فَلَهذ رِضاً وَ سَخَطٌ فَقالَ اَبُو عَبْدِاللّهِ عليه السلام: نَعَمْ وزلكِنْ لَيْسَ ذلِكَ عَلى ما يُوجَدُ مِنَ الْمَخْلوقينَ وَ ذلِكَ اَنَّ الرِّضا حالٌ تَدْخُلُ عَلَيْهِ فَتَقنْقُلُهُ مِنْ حالٍ الى حالٍ لِاَنَّ الْمَخْلُوقَ اَجْوَفٌ مُعْتَمَلٌ مُرَكَّبٌ، لِلْاَشْياءِ فيهِ مَدْخَلٌ وَ خالِقُنا لا مَدْخَلَ لِلْاَشْياءِ فيهِ لِاَنَّهُ واحِدٌ واحِدِىُّ الذّاتِ واحِدىُّ الْمَعْنى، فَرِضاهُ ثَوابُهُ وَ سَخَطُهُ عِقابُهُ مِنْ حالٍ اِلى حالٍ لِاَنَّ ذالِكَ مِنْ صِفَةِ الْمَخْلُوقينَ العاجِزينَ الْمُحْتاجينَ». اين حديث و چند حديث ديگر را صدوق در كتاب توحيد باب 26 نقل كرده و مضمون همه آنها اين است كه غضب و سخط خداعذاب اوست و رضاى خدا همان ثواب خداست و در خدا تغيير حال نيست. نا گفته نماند سخط را صحاح و قاموس و اقرب غضب مطلق گفتهاند ولى راغب در آن شدّت را قيد كرده است. | غضب شديد كه مقتضى عقوبت است چنانكه راغب گفته. و آن بر وزن فَرَسْ و قُفْل هر دو آمده است و نيز بر وزن فرس مصدر آمده است [توبه:58]. اگر از غنيمت به آنهاندهند به شدّت خشمگين شوند. [مائده:80]. [آل عمران:162]. اسخط: به غضب آوردن است مثل [محمّد:28]. در كافى كتاب توحيد باب اراده، حديث 6 از هشام بن حكم روايت كرده كه زنديقى از امام صادق عليه السلام پرسيد: آيا براى خدا رضا و سخط هست؟ فرمود: آرى و ليكن نه مثل مخلوق زيرا كه رضا در مخلوق حالتى است به او دست مىدهد و او را از حالى به حالى وارد مىكند و مخلوق مركّب و تو خالى است اشياء را در او مدخلى است ولى اشياء را در خالق الذات و واحدى المعنى است پس رضاى او همان ثواب او و سخط او و عذاب اوست بى آنكه چيزى به وجود او عارض شده و او را تهييج و از حالى به حالى وارد كند كه اين صفات مخلوق عاجز و محتاج است. عبارت روايت چنين است «قالَ لَهُ: فَلَهذ رِضاً وَ سَخَطٌ فَقالَ اَبُو عَبْدِاللّهِ عليه السلام: نَعَمْ وزلكِنْ لَيْسَ ذلِكَ عَلى ما يُوجَدُ مِنَ الْمَخْلوقينَ وَ ذلِكَ اَنَّ الرِّضا حالٌ تَدْخُلُ عَلَيْهِ فَتَقنْقُلُهُ مِنْ حالٍ الى حالٍ لِاَنَّ الْمَخْلُوقَ اَجْوَفٌ مُعْتَمَلٌ مُرَكَّبٌ، لِلْاَشْياءِ فيهِ مَدْخَلٌ وَ خالِقُنا لا مَدْخَلَ لِلْاَشْياءِ فيهِ لِاَنَّهُ واحِدٌ واحِدِىُّ الذّاتِ واحِدىُّ الْمَعْنى، فَرِضاهُ ثَوابُهُ وَ سَخَطُهُ عِقابُهُ مِنْ حالٍ اِلى حالٍ لِاَنَّ ذالِكَ مِنْ صِفَةِ الْمَخْلُوقينَ العاجِزينَ الْمُحْتاجينَ». اين حديث و چند حديث ديگر را صدوق در كتاب توحيد باب 26 نقل كرده و مضمون همه آنها اين است كه غضب و سخط خداعذاب اوست و رضاى خدا همان ثواب خداست و در خدا تغيير حال نيست. نا گفته نماند سخط را صحاح و قاموس و اقرب غضب مطلق گفتهاند ولى راغب در آن شدّت را قيد كرده است. | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::سَخِط]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۲
ریشه کلمه
- سخط (۴ بار)
قاموس قرآن
غضب شديد كه مقتضى عقوبت است چنانكه راغب گفته. و آن بر وزن فَرَسْ و قُفْل هر دو آمده است و نيز بر وزن فرس مصدر آمده است [توبه:58]. اگر از غنيمت به آنهاندهند به شدّت خشمگين شوند. [مائده:80]. [آل عمران:162]. اسخط: به غضب آوردن است مثل [محمّد:28]. در كافى كتاب توحيد باب اراده، حديث 6 از هشام بن حكم روايت كرده كه زنديقى از امام صادق عليه السلام پرسيد: آيا براى خدا رضا و سخط هست؟ فرمود: آرى و ليكن نه مثل مخلوق زيرا كه رضا در مخلوق حالتى است به او دست مىدهد و او را از حالى به حالى وارد مىكند و مخلوق مركّب و تو خالى است اشياء را در او مدخلى است ولى اشياء را در خالق الذات و واحدى المعنى است پس رضاى او همان ثواب او و سخط او و عذاب اوست بى آنكه چيزى به وجود او عارض شده و او را تهييج و از حالى به حالى وارد كند كه اين صفات مخلوق عاجز و محتاج است. عبارت روايت چنين است «قالَ لَهُ: فَلَهذ رِضاً وَ سَخَطٌ فَقالَ اَبُو عَبْدِاللّهِ عليه السلام: نَعَمْ وزلكِنْ لَيْسَ ذلِكَ عَلى ما يُوجَدُ مِنَ الْمَخْلوقينَ وَ ذلِكَ اَنَّ الرِّضا حالٌ تَدْخُلُ عَلَيْهِ فَتَقنْقُلُهُ مِنْ حالٍ الى حالٍ لِاَنَّ الْمَخْلُوقَ اَجْوَفٌ مُعْتَمَلٌ مُرَكَّبٌ، لِلْاَشْياءِ فيهِ مَدْخَلٌ وَ خالِقُنا لا مَدْخَلَ لِلْاَشْياءِ فيهِ لِاَنَّهُ واحِدٌ واحِدِىُّ الذّاتِ واحِدىُّ الْمَعْنى، فَرِضاهُ ثَوابُهُ وَ سَخَطُهُ عِقابُهُ مِنْ حالٍ اِلى حالٍ لِاَنَّ ذالِكَ مِنْ صِفَةِ الْمَخْلُوقينَ العاجِزينَ الْمُحْتاجينَ». اين حديث و چند حديث ديگر را صدوق در كتاب توحيد باب 26 نقل كرده و مضمون همه آنها اين است كه غضب و سخط خداعذاب اوست و رضاى خدا همان ثواب خداست و در خدا تغيير حال نيست. نا گفته نماند سخط را صحاح و قاموس و اقرب غضب مطلق گفتهاند ولى راغب در آن شدّت را قيد كرده است.