تَغْفُلُون: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۷: خط ۷:
عدم توجه. اشتباه [نساء: 102]. كفار دوست دارند كه ايكاش از اسلحه و متاع‏هاى خويش غفلت مى‏كرديد. آيه روشن مى‏كند: غفلت آن است كه چيزى حاضر باشد ولى انسان به آن توجه نكند و آن را فراموش كند. لذا در مجمع ذيل آيه 131 سوره انعام فرموده: غفلت ضد يقظه است يقظه يعنى بيدارى و توجه و در نهج‏البلاغه خطبه 151 فرموده: «وَاسْتَيْقِظْ مِنْ غَفْلَتِكَ» از غفلت بيدار شو. ايضاً در مجمع ذيل آيه 74 بقره فرموده: «اَلْغَفْلَةُ السَّهْوُ عَنِ الشَّىْ‏ءِ» و آن رفتن از ذهن است بعد از توجه. به قول راغب:آن سهوى است كه از كمى حفظ و كمى توجه عارض شود [بقره:74]. خدا از آنچه مى‏كنيد در غفلت و بى خبرى نيست. *** ناگفته نماند: غفلت چنانكه گفته شد عدم توجه به چيز موجود است غفلت گاهى عذر مقبول است و آن در صورتى است كه علت غفلت عدم اتمام حجت باشد مثل [انعام:131]. يعنى انذار و ارسال رسل براى آن بود كه خدا قريه‏ها را روى ظلمى كه در حال غفلت مى‏كند هلاك نمى‏كند. روشن است كه غفلت در اينجا عذر مقبول است عبارت اخراى اين، آيه [اسراء:15]. است ايضاً آيه [يوسف:3]. كه خطاب به حضرت رسول «صلى اللَّه عليه و آله» است و مراد از آن عدم توجّه است نه ذم. ولى غالباً علّت آن عدم دقت خود شخص است و در آن صورت مذموم است و عذر نيست مثل [اعراف:179]. [انبیاء:97]. در بيشتر آيات كه غفلت درباره مردم به كار رفته مراد از آن غفلت غير معذور و در مقام ذم است. [كهف:28]. اغفال يعنى واداشتن به غفلت و تسليط غفلت بر شخص. يعنى اطاعت مكن از كسى كه قلب او را از ياد خدا غافل كرده‏ايم و تابع هواى خود شده است. اينگونه اشخاص در اثر اعمال بد خويش چنين مجازات شده‏اند و خود مقدمه آن را فراهم آورده‏اند چنانكه فرموده: [صف:5]. يعنى چون منحرف شدند خدا قلوبشان را منحرف كرد. ايضاً [توبه:127]. [نور:23]. مراد از غافلات زنانى است كه از زنا بى خبر و نسبت به آن بى توجه‏اند يعنى آنان كه به زنان عفيف و بى خبر و مؤمن، نسبت به زنا مى‏دهند در دنيا و آخرت مورد لعنت خدايند.
عدم توجه. اشتباه [نساء: 102]. كفار دوست دارند كه ايكاش از اسلحه و متاع‏هاى خويش غفلت مى‏كرديد. آيه روشن مى‏كند: غفلت آن است كه چيزى حاضر باشد ولى انسان به آن توجه نكند و آن را فراموش كند. لذا در مجمع ذيل آيه 131 سوره انعام فرموده: غفلت ضد يقظه است يقظه يعنى بيدارى و توجه و در نهج‏البلاغه خطبه 151 فرموده: «وَاسْتَيْقِظْ مِنْ غَفْلَتِكَ» از غفلت بيدار شو. ايضاً در مجمع ذيل آيه 74 بقره فرموده: «اَلْغَفْلَةُ السَّهْوُ عَنِ الشَّىْ‏ءِ» و آن رفتن از ذهن است بعد از توجه. به قول راغب:آن سهوى است كه از كمى حفظ و كمى توجه عارض شود [بقره:74]. خدا از آنچه مى‏كنيد در غفلت و بى خبرى نيست. *** ناگفته نماند: غفلت چنانكه گفته شد عدم توجه به چيز موجود است غفلت گاهى عذر مقبول است و آن در صورتى است كه علت غفلت عدم اتمام حجت باشد مثل [انعام:131]. يعنى انذار و ارسال رسل براى آن بود كه خدا قريه‏ها را روى ظلمى كه در حال غفلت مى‏كند هلاك نمى‏كند. روشن است كه غفلت در اينجا عذر مقبول است عبارت اخراى اين، آيه [اسراء:15]. است ايضاً آيه [يوسف:3]. كه خطاب به حضرت رسول «صلى اللَّه عليه و آله» است و مراد از آن عدم توجّه است نه ذم. ولى غالباً علّت آن عدم دقت خود شخص است و در آن صورت مذموم است و عذر نيست مثل [اعراف:179]. [انبیاء:97]. در بيشتر آيات كه غفلت درباره مردم به كار رفته مراد از آن غفلت غير معذور و در مقام ذم است. [كهف:28]. اغفال يعنى واداشتن به غفلت و تسليط غفلت بر شخص. يعنى اطاعت مكن از كسى كه قلب او را از ياد خدا غافل كرده‏ايم و تابع هواى خود شده است. اينگونه اشخاص در اثر اعمال بد خويش چنين مجازات شده‏اند و خود مقدمه آن را فراهم آورده‏اند چنانكه فرموده: [صف:5]. يعنى چون منحرف شدند خدا قلوبشان را منحرف كرد. ايضاً [توبه:127]. [نور:23]. مراد از غافلات زنانى است كه از زنا بى خبر و نسبت به آن بى توجه‏اند يعنى آنان كه به زنان عفيف و بى خبر و مؤمن، نسبت به زنا مى‏دهند در دنيا و آخرت مورد لعنت خدايند.


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::تَغْفُلُون]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۹

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

عدم توجه. اشتباه [نساء: 102]. كفار دوست دارند كه ايكاش از اسلحه و متاع‏هاى خويش غفلت مى‏كرديد. آيه روشن مى‏كند: غفلت آن است كه چيزى حاضر باشد ولى انسان به آن توجه نكند و آن را فراموش كند. لذا در مجمع ذيل آيه 131 سوره انعام فرموده: غفلت ضد يقظه است يقظه يعنى بيدارى و توجه و در نهج‏البلاغه خطبه 151 فرموده: «وَاسْتَيْقِظْ مِنْ غَفْلَتِكَ» از غفلت بيدار شو. ايضاً در مجمع ذيل آيه 74 بقره فرموده: «اَلْغَفْلَةُ السَّهْوُ عَنِ الشَّىْ‏ءِ» و آن رفتن از ذهن است بعد از توجه. به قول راغب:آن سهوى است كه از كمى حفظ و كمى توجه عارض شود [بقره:74]. خدا از آنچه مى‏كنيد در غفلت و بى خبرى نيست. *** ناگفته نماند: غفلت چنانكه گفته شد عدم توجه به چيز موجود است غفلت گاهى عذر مقبول است و آن در صورتى است كه علت غفلت عدم اتمام حجت باشد مثل [انعام:131]. يعنى انذار و ارسال رسل براى آن بود كه خدا قريه‏ها را روى ظلمى كه در حال غفلت مى‏كند هلاك نمى‏كند. روشن است كه غفلت در اينجا عذر مقبول است عبارت اخراى اين، آيه [اسراء:15]. است ايضاً آيه [يوسف:3]. كه خطاب به حضرت رسول «صلى اللَّه عليه و آله» است و مراد از آن عدم توجّه است نه ذم. ولى غالباً علّت آن عدم دقت خود شخص است و در آن صورت مذموم است و عذر نيست مثل [اعراف:179]. [انبیاء:97]. در بيشتر آيات كه غفلت درباره مردم به كار رفته مراد از آن غفلت غير معذور و در مقام ذم است. [كهف:28]. اغفال يعنى واداشتن به غفلت و تسليط غفلت بر شخص. يعنى اطاعت مكن از كسى كه قلب او را از ياد خدا غافل كرده‏ايم و تابع هواى خود شده است. اينگونه اشخاص در اثر اعمال بد خويش چنين مجازات شده‏اند و خود مقدمه آن را فراهم آورده‏اند چنانكه فرموده: [صف:5]. يعنى چون منحرف شدند خدا قلوبشان را منحرف كرد. ايضاً [توبه:127]. [نور:23]. مراد از غافلات زنانى است كه از زنا بى خبر و نسبت به آن بى توجه‏اند يعنى آنان كه به زنان عفيف و بى خبر و مؤمن، نسبت به زنا مى‏دهند در دنيا و آخرت مورد لعنت خدايند.


در حال بارگیری...