شَفَا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
-به فتخ ش) كنار. حاشيه «شفا البئر» يعنى كنار چاه، نثنيه آن شفوان، جمع آن اشفاء است (مجمع - مفردات) [آل عمران:103]. يعنى در كنار گودالى از آتش بوديد از آن نجاتتان داد غرض از كنار آتش هلاكت است. [توبه:109]. شفاء: به كسر (ش) به معنى صحّت و سلامت است راغب گويد: الشفاء من المرض رسيدن به كنار سلامتى است و آن اسم گرديده به صحّت. در اقرب دوا نيز گفته است از باب تسميه سبب به اسم مسبّب كه دوا سبب صحت است [شعراء:80]، [اسراء:82]. بنابرآن كه «مِنَالْقُرْآنِ» بيان «ما» است معنى آيه چنين مىشود: آنچه شفا و رحمت براى مؤمنان است مازل مىكنيم و آن قرآن است و به ظالمان جز زيان نمىافزايد . به نظر مىآيد مراد تز شفا صحت قلب است چنانكه فرموده [يونس:57]. مرض تنها مرض بدن نيست بلكه قرآن از مرض قلب نيز نام مىبرد كه از مرض بدن شديد و صعب العلاج است [بقره:10]، [احزاب:32]. قلب مريض دوازده بار در قرآن آمده است (المعجم المفهرس). قرآن شفا و دواى دردهاى قلوب است شك، حقد، حسد، شرك، كفر، نفاق كه امراض قلوب اند به وسيله قرآن زدوده مىشوند «هُوَ شِفاءٌ» از طرف ديگر معرفت، ايمان، عاطفه، انصاف، و غيره به وسيله آن وارد قلوب مىشوند و آنهاعبارت اخراى رحمت اند لذا در زدودن اسقام قلب شفاء و در وارد كردن فضائل به قلب رحمت است [يوسف:111]. اين قرآن يكپارچه رحمت و شفاء است ظالمان را جز زيان نيافزايد چنانكه در «خسر» گذشت. | -به فتخ ش) كنار. حاشيه «شفا البئر» يعنى كنار چاه، نثنيه آن شفوان، جمع آن اشفاء است (مجمع - مفردات) [آل عمران:103]. يعنى در كنار گودالى از آتش بوديد از آن نجاتتان داد غرض از كنار آتش هلاكت است. [توبه:109]. شفاء: به كسر (ش) به معنى صحّت و سلامت است راغب گويد: الشفاء من المرض رسيدن به كنار سلامتى است و آن اسم گرديده به صحّت. در اقرب دوا نيز گفته است از باب تسميه سبب به اسم مسبّب كه دوا سبب صحت است [شعراء:80]، [اسراء:82]. بنابرآن كه «مِنَالْقُرْآنِ» بيان «ما» است معنى آيه چنين مىشود: آنچه شفا و رحمت براى مؤمنان است مازل مىكنيم و آن قرآن است و به ظالمان جز زيان نمىافزايد . به نظر مىآيد مراد تز شفا صحت قلب است چنانكه فرموده [يونس:57]. مرض تنها مرض بدن نيست بلكه قرآن از مرض قلب نيز نام مىبرد كه از مرض بدن شديد و صعب العلاج است [بقره:10]، [احزاب:32]. قلب مريض دوازده بار در قرآن آمده است (المعجم المفهرس). قرآن شفا و دواى دردهاى قلوب است شك، حقد، حسد، شرك، كفر، نفاق كه امراض قلوب اند به وسيله قرآن زدوده مىشوند «هُوَ شِفاءٌ» از طرف ديگر معرفت، ايمان، عاطفه، انصاف، و غيره به وسيله آن وارد قلوب مىشوند و آنهاعبارت اخراى رحمت اند لذا در زدودن اسقام قلب شفاء و در وارد كردن فضائل به قلب رحمت است [يوسف:111]. اين قرآن يكپارچه رحمت و شفاء است ظالمان را جز زيان نيافزايد چنانكه در «خسر» گذشت. | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::شَفَا]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۵
«شفا» در اصل لغت به «کناره چاه» و یا خندق و مانند آن گویند، و شاید اطلاق «شفه» بر «لب» نیز به همین مناسبت باشد. و همچنین استعمال این کلمه در بهبودى از بیمارى نیز به خاطر آن است که انسان در کناره «سلامت و تندرستى» قرار مى گیرد.
ریشه کلمه
- شفو (۲ بار)
قاموس قرآن
-به فتخ ش) كنار. حاشيه «شفا البئر» يعنى كنار چاه، نثنيه آن شفوان، جمع آن اشفاء است (مجمع - مفردات) [آل عمران:103]. يعنى در كنار گودالى از آتش بوديد از آن نجاتتان داد غرض از كنار آتش هلاكت است. [توبه:109]. شفاء: به كسر (ش) به معنى صحّت و سلامت است راغب گويد: الشفاء من المرض رسيدن به كنار سلامتى است و آن اسم گرديده به صحّت. در اقرب دوا نيز گفته است از باب تسميه سبب به اسم مسبّب كه دوا سبب صحت است [شعراء:80]، [اسراء:82]. بنابرآن كه «مِنَالْقُرْآنِ» بيان «ما» است معنى آيه چنين مىشود: آنچه شفا و رحمت براى مؤمنان است مازل مىكنيم و آن قرآن است و به ظالمان جز زيان نمىافزايد . به نظر مىآيد مراد تز شفا صحت قلب است چنانكه فرموده [يونس:57]. مرض تنها مرض بدن نيست بلكه قرآن از مرض قلب نيز نام مىبرد كه از مرض بدن شديد و صعب العلاج است [بقره:10]، [احزاب:32]. قلب مريض دوازده بار در قرآن آمده است (المعجم المفهرس). قرآن شفا و دواى دردهاى قلوب است شك، حقد، حسد، شرك، كفر، نفاق كه امراض قلوب اند به وسيله قرآن زدوده مىشوند «هُوَ شِفاءٌ» از طرف ديگر معرفت، ايمان، عاطفه، انصاف، و غيره به وسيله آن وارد قلوب مىشوند و آنهاعبارت اخراى رحمت اند لذا در زدودن اسقام قلب شفاء و در وارد كردن فضائل به قلب رحمت است [يوسف:111]. اين قرآن يكپارچه رحمت و شفاء است ظالمان را جز زيان نيافزايد چنانكه در «خسر» گذشت.