تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۸ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۵۰}}
__TOC__
__TOC__


خط ۳۶: خط ۳۸:
<span id='link429'><span>
<span id='link429'><span>
==آيات ۳۴ - ۵۲، سوره قلم ==
==آيات ۳۴ - ۵۲، سوره قلم ==
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِندَ رَبهِمْ جَنَّتِ النَّعِيمِ(۳۴)
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِندَ رَبهِمْ جَنَّتِ النَّعِيمِ(۳۴)
أَ فَنَجْعَلُ المُْسلِمِينَ كالمُْجْرِمِينَ(۳۵)
أَ فَنَجْعَلُ المُْسلِمِينَ كالمُْجْرِمِينَ(۳۵)
مَا لَكمْ كَيْف تحْكُمُونَ(۳۶)
مَا لَكمْ كَيْف تحْكُمُونَ(۳۶)
أَمْ لَكمْ كِتَبٌ فِيهِ تَدْرُسونَ(۳۷)
أَمْ لَكمْ كِتَبٌ فِيهِ تَدْرُسونَ(۳۷)
إِنَّ لَكمْ فِيهِ لمََا تخَيرُونَ(۳۸)
إِنَّ لَكمْ فِيهِ لمََا تخَيرُونَ(۳۸)
أَمْ لَكمْ أَيْمَنٌ عَلَيْنَا بَلِغَةٌ إِلى يَوْمِ الْقِيَمَةِ إِنَّ لَكمْ لمََا تحْكُمُونَ(۳۹)
أَمْ لَكمْ أَيْمَنٌ عَلَيْنَا بَلِغَةٌ إِلى يَوْمِ الْقِيَمَةِ إِنَّ لَكمْ لمََا تحْكُمُونَ(۳۹)
سلْهُمْ أَيُّهُم بِذَلِك زَعِيمٌ(۴۰)
سلْهُمْ أَيُّهُم بِذَلِك زَعِيمٌ(۴۰)
أَمْ لهَُمْ شرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشرَكائهِمْ إِن كانُوا صدِقِينَ(۴۱)
أَمْ لهَُمْ شرَكاءُ فَلْيَأْتُوا بِشرَكائهِمْ إِن كانُوا صدِقِينَ(۴۱)
يَوْمَ يُكْشف عَن ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلى السجُودِ فَلا يَستَطِيعُونَ(۴۲)
يَوْمَ يُكْشف عَن ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلى السجُودِ فَلا يَستَطِيعُونَ(۴۲)
خَشِعَةً أَبْصرُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلى السجُودِ وَ هُمْ سلِمُونَ(۴۳)
خَشِعَةً أَبْصرُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلى السجُودِ وَ هُمْ سلِمُونَ(۴۳)
فَذَرْنى وَ مَن يُكَذِّب بهَذَا الحَْدِيثِ سنَستَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْث لا يَعْلَمُونَ(۴۴)
فَذَرْنى وَ مَن يُكَذِّب بهَذَا الحَْدِيثِ سنَستَدْرِجُهُم مِّنْ حَيْث لا يَعْلَمُونَ(۴۴)
وَ أُمْلى لهَُمْ إِنَّ كَيْدِى مَتِينٌ(۴۵)
وَ أُمْلى لهَُمْ إِنَّ كَيْدِى مَتِينٌ(۴۵)
أَمْ تَسئَلُهُمْ أَجْراً فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ(۴۶)
أَمْ تَسئَلُهُمْ أَجْراً فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ(۴۶)
أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْب فَهُمْ يَكْتُبُونَ(۴۷)
أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْب فَهُمْ يَكْتُبُونَ(۴۷)
فَاصبرْ لحُِكْمِ رَبِّك وَ لا تَكُن كَصاحِبِ الحُْوتِ إِذْ نَادَى وَ هُوَ مَكْظومٌ(۴۸)
فَاصبرْ لحُِكْمِ رَبِّك وَ لا تَكُن كَصاحِبِ الحُْوتِ إِذْ نَادَى وَ هُوَ مَكْظومٌ(۴۸)
لَّوْ لا أَن تَدَرَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ(۴۹)
لَّوْ لا أَن تَدَرَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ(۴۹)
فَاجْتَبَهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصلِحِينَ(۵۰)
فَاجْتَبَهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصلِحِينَ(۵۰)
وَ إِن يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيزْلِقُونَك بِأَبْصرِهِمْ لَمَّا سمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لمََجْنُونٌ(۵۱)
وَ إِن يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيزْلِقُونَك بِأَبْصرِهِمْ لَمَّا سمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لمََجْنُونٌ(۵۱)
وَ مَا هُوَ إِلا ذِكْرٌ لِّلْعَلَمِينَ(۵۲)
وَ مَا هُوَ إِلا ذِكْرٌ لِّلْعَلَمِينَ(۵۲)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۳۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۳۶ </center>
ترجمه آيات  
ترجمه آيات  
خط ۷۹: خط ۸۱:
بيان آيات  
بيان آيات  
اين آيات دنباله تهديدهايى است كه درباره تكذيب گران رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) كرده بود، و عذاب آخرتى آنان را به اين بيان مسجل مى سازد كه مردم با تقوى در بهشت هاى نعيم هستند، و اينكه تكذيب گران و متقين يكسان نيستند، پس نمى توانند اميد كرامتى از خدا داشته باشند، و چون مجرمند آنچه هم از نعمت هاى دنيا در اختيار دارند استدراج و املاء است نه نعمت و كرامت ، و نيز در اين آيات رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) را امر مى كند به اينكه در برابر حكم پروردگارش صبر كند و اين امر را تاكيد مى نمايد.
اين آيات دنباله تهديدهايى است كه درباره تكذيب گران رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) كرده بود، و عذاب آخرتى آنان را به اين بيان مسجل مى سازد كه مردم با تقوى در بهشت هاى نعيم هستند، و اينكه تكذيب گران و متقين يكسان نيستند، پس نمى توانند اميد كرامتى از خدا داشته باشند، و چون مجرمند آنچه هم از نعمت هاى دنيا در اختيار دارند استدراج و املاء است نه نعمت و كرامت ، و نيز در اين آيات رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) را امر مى كند به اينكه در برابر حكم پروردگارش صبر كند و اين امر را تاكيد مى نمايد.
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِندَ رَبهِمْ جَنَّتِ النَّعِيمِ
إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِندَ رَبهِمْ جَنَّتِ النَّعِيمِ
اين آيه شريفه بشارت و بيان حال متقين در آخرت است ، در مقابل بيانى كه از حال و روز آخرتى تكذيب گران كرده بود.
اين آيه شريفه بشارت و بيان حال متقين در آخرت است ، در مقابل بيانى كه از حال و روز آخرتى تكذيب گران كرده بود.
و اگر فرمود: «'''عند ربهم '''» و نفرمود: «'''عند اللّه '''» براى اين بود كه اشاره كند به رابطه اى كه تدبير و رحمت بين خدا و متقين دارد، و اينكه اگر متقين چنين نعمتى نزد خدا دارند، به خاطر اين است كه در دنيا ربوبيت را منحصر در او مى دانستند، و عبادت را خالص براى او انجام مى دادند.
و اگر فرمود: «'''عند ربهم '''» و نفرمود: «'''عند اللّه '''» براى اين بود كه اشاره كند به رابطه اى كه تدبير و رحمت بين خدا و متقين دارد، و اينكه اگر متقين چنين نعمتى نزد خدا دارند، به خاطر اين است كه در دنيا ربوبيت را منحصر در او مى دانستند، و عبادت را خالص براى او انجام مى دادند.
و اگر كلمه «'''جنات '''» را به كلمه «'''نعيم '''» كه به معناى نعمت است اضافه كرد، براى اين بود كه آنچه از نعمت ها در بهشت است خالص ‍ نعمت است ، نه چون دنيا كه نعمتش آميخته با نقمت و لذتش مخلوط با الم باشد، و ان شاء اللّه به زودى در تفسير آيه «'''ثم لتسئلن يومئذ عن النعيم '''» خواهد آمد كه مراد از كلمه «'''نعيم '''»، ولايت است .
و اگر كلمه «'''جنات '''» را به كلمه «'''نعيم '''» كه به معناى نعمت است اضافه كرد، براى اين بود كه آنچه از نعمت ها در بهشت است خالص ‍ نعمت است ، نه چون دنيا كه نعمتش آميخته با نقمت و لذتش مخلوط با الم باشد، و ان شاء اللّه به زودى در تفسير آيه «'''ثم لتسئلن يومئذ عن النعيم '''» خواهد آمد كه مراد از كلمه «'''نعيم '''»، ولايت است .
أَ فَنَجْعَلُ المُْسلِمِينَ كالمُْجْرِمِينَ
أَ فَنَجْعَلُ المُْسلِمِينَ كالمُْجْرِمِينَ
در بدو نظر اين احتمال به نظر مى رسد كه آيه شريفه مى خواهد حجتى را بر مساءله معاد اقامه كند، همانطور كه آيه «'''ام نجعل الذين امنوا و عملوا الصالحات كالمفسدين فى الارض ام نجعل المتقين كالفجار'''» در اين مقام است ، كه تفسيرش گذشت .
در بدو نظر اين احتمال به نظر مى رسد كه آيه شريفه مى خواهد حجتى را بر مساءله معاد اقامه كند، همانطور كه آيه «'''ام نجعل الذين امنوا و عملوا الصالحات كالمفسدين فى الارض ام نجعل المتقين كالفجار'''» در اين مقام است ، كه تفسيرش گذشت .
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۳۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۳۸ </center>
خط ۱۰۴: خط ۱۰۶:
اين بود آنچه كه از تدبر در آيات مورد بحث درباره اينكه چرا مرتب در آنها ترديد شده و يكى پس از ديگرى فرمود «'''يا اينكه ، يا اينكه '''»، استفاده مى شود. ولى مفسرين ديگر در ضبط ترديدها سخنانى ديگر دارند، اگر كسى بخواهد مى تواند به تفسيرهاى مطول مراجعه كند.
اين بود آنچه كه از تدبر در آيات مورد بحث درباره اينكه چرا مرتب در آنها ترديد شده و يكى پس از ديگرى فرمود «'''يا اينكه ، يا اينكه '''»، استفاده مى شود. ولى مفسرين ديگر در ضبط ترديدها سخنانى ديگر دارند، اگر كسى بخواهد مى تواند به تفسيرهاى مطول مراجعه كند.
«'''ما لكم كيف تحكمون '''» - اين جمله در مقام اين است كه تعجب هر كسى را از حكم آنان برانگيزد، كه چطور حكم كردند به اينكه مجرم و مسلم در قيامت يك وضع دارند! و اين اشاره است به اينكه عقل از چنين حكمى امتناع دارد، و چنين حكمى نمى كند، و در حقيقت معنايش اين است كه چه اختلالى در فكر شما رخ داده ، و راى و نظريه شما را فاسد كرده كه اينطور حكم مى كنيد؟
«'''ما لكم كيف تحكمون '''» - اين جمله در مقام اين است كه تعجب هر كسى را از حكم آنان برانگيزد، كه چطور حكم كردند به اينكه مجرم و مسلم در قيامت يك وضع دارند! و اين اشاره است به اينكه عقل از چنين حكمى امتناع دارد، و چنين حكمى نمى كند، و در حقيقت معنايش اين است كه چه اختلالى در فكر شما رخ داده ، و راى و نظريه شما را فاسد كرده كه اينطور حكم مى كنيد؟
أَمْ لَكمْ كِتَبٌ فِيهِ تَدْرُسونَ إِنَّ لَكمْ فِيهِ لمََا تخَيرُونَ
أَمْ لَكمْ كِتَبٌ فِيهِ تَدْرُسونَ إِنَّ لَكمْ فِيهِ لمََا تخَيرُونَ
اين آيه اشاره است به اينكه براى حكمى كه كردند هيچ دليلى نقلى ندارند، همچنان كه آيه قبلى به نداشتن دليلى عقلى بر طبق حكمشان اشاره مى كرد، و منظور از كلمه «'''كتاب '''»، كتاب آسمانى است ، كه از ناحيه خداى تعالى نازل شده باشد، كه البته چنين كتابى حجت است ، و معناى «'''تدرسون '''»، «'''تقرون '''» است يعنى كتابى كه در آن اين حكم را خوانده باشيد، و كلمه «'''تخير'''» و «'''اختيار'''» كه يكى از باب تفعل و ديگرى از باب افتعال است ، به يك معنا است . و جمله «'''ان لكم لما تخيرون '''» در مقام مفعول است براى جمله «'''تخيرون '''» و استفهام در آيه انكارى است ،
اين آيه اشاره است به اينكه براى حكمى كه كردند هيچ دليلى نقلى ندارند، همچنان كه آيه قبلى به نداشتن دليلى عقلى بر طبق حكمشان اشاره مى كرد، و منظور از كلمه «'''كتاب '''»، كتاب آسمانى است ، كه از ناحيه خداى تعالى نازل شده باشد، كه البته چنين كتابى حجت است ، و معناى «'''تدرسون '''»، «'''تقرون '''» است يعنى كتابى كه در آن اين حكم را خوانده باشيد، و كلمه «'''تخير'''» و «'''اختيار'''» كه يكى از باب تفعل و ديگرى از باب افتعال است ، به يك معنا است . و جمله «'''ان لكم لما تخيرون '''» در مقام مفعول است براى جمله «'''تخيرون '''» و استفهام در آيه انكارى است ،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۴۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۴۱ </center>
و معنايش اين است كه : نه ، آنطور نيست ، شايد اين طور باشد كه كتابى آسمانى داشته باشيد، و در آن خوانده باشيد كه اى مشركين اختيار با شما است ، هر چه دلتان خواست و درباره دنيا و آخرت و يا تنها آخرت خود اختيار كرديد بكنيد، و خلاصه هر نامربوطى خواستيد از دهانتان بيرون بريزيد، اختيار سعادت و آخرتتان با خودتان است ، هر چه شما بخواهيد و بگوييد همان مى شود.
و معنايش اين است كه : نه ، آنطور نيست ، شايد اين طور باشد كه كتابى آسمانى داشته باشيد، و در آن خوانده باشيد كه اى مشركين اختيار با شما است ، هر چه دلتان خواست و درباره دنيا و آخرت و يا تنها آخرت خود اختيار كرديد بكنيد، و خلاصه هر نامربوطى خواستيد از دهانتان بيرون بريزيد، اختيار سعادت و آخرتتان با خودتان است ، هر چه شما بخواهيد و بگوييد همان مى شود.
أَمْ لَكمْ أَيْمَنٌ عَلَيْنَا بَلِغَةٌ إِلى يَوْمِ الْقِيَمَةِ إِنَّ لَكمْ لمََا تحْكُمُونَ
أَمْ لَكمْ أَيْمَنٌ عَلَيْنَا بَلِغَةٌ إِلى يَوْمِ الْقِيَمَةِ إِنَّ لَكمْ لمََا تحْكُمُونَ
اين آيه اشاره است به اينكه : نه ، چنين اختيارى ندارند، و خدا با عهد و سوگندى شفاهى چنين پيمانى با ايشان نبسته .
اين آيه اشاره است به اينكه : نه ، چنين اختيارى ندارند، و خدا با عهد و سوگندى شفاهى چنين پيمانى با ايشان نبسته .
كلمه «'''ايمان '''» جمع يمين است ، كه به معناى سوگند است ، و كلمه «'''بلوغ '''» كه كلمه «'''بالغه '''» اسم فاعل آن است به معناى رسيدن به انتهاى كمال است ، پس «'''ايمان بالغه '''» به معناى سوگندهايى است كه تاكيد را به نهايت رسانده باشد، و بنابر اين ، جمله «'''الى يوم القيامه '''» ظرفى است (به اصطلاح ) مستقر و متعلق به مقدر، و تقدير كلام «'''ام لكم علينا ايمان كائنه الى يوم القيامه ، موكده نهايه التوكيد'''» است ، يعنى نه ، آن هم نيست ، بلكه شايد اين باشد كه شما قسمتى به گردن ما داشته باشيد، و خلاصه ما سوگند بسيار موكد خورده باشيم سوگندى كه تا روز قيامت اعتبار داشته باشد كه اختيار قيامت را به شما واگذار مى كنيم ، هر حكمى خواستيد بكنيد.
كلمه «'''ايمان '''» جمع يمين است ، كه به معناى سوگند است ، و كلمه «'''بلوغ '''» كه كلمه «'''بالغه '''» اسم فاعل آن است به معناى رسيدن به انتهاى كمال است ، پس «'''ايمان بالغه '''» به معناى سوگندهايى است كه تاكيد را به نهايت رسانده باشد، و بنابر اين ، جمله «'''الى يوم القيامه '''» ظرفى است (به اصطلاح ) مستقر و متعلق به مقدر، و تقدير كلام «'''ام لكم علينا ايمان كائنه الى يوم القيامه ، موكده نهايه التوكيد'''» است ، يعنى نه ، آن هم نيست ، بلكه شايد اين باشد كه شما قسمتى به گردن ما داشته باشيد، و خلاصه ما سوگند بسيار موكد خورده باشيم سوگندى كه تا روز قيامت اعتبار داشته باشد كه اختيار قيامت را به شما واگذار مى كنيم ، هر حكمى خواستيد بكنيد.
خط ۱۱۴: خط ۱۱۶:
بعضى هم احتمال داده اند از باب اطلاق جزء، و اراده كل باشد.
بعضى هم احتمال داده اند از باب اطلاق جزء، و اراده كل باشد.
و جمله «'''ان لكم لما تحكمون '''» جواب قسم است ، و همان چيزى است كه معاهده فرضى بر آن واقع شده ، و استفهام در آن انكارى است ، و معنايش اين است كه نه ، آن هم نيست ، شايد اين باشد كه شما ما را قسم موكد داده باشيد، و از ما پيمان گرفته باشيد پيمانى كه تا قيامت دوام داشته باشد، كه ما تسليم شما باشيم ، و هر حكمى كه خواستيد برانيد.
و جمله «'''ان لكم لما تحكمون '''» جواب قسم است ، و همان چيزى است كه معاهده فرضى بر آن واقع شده ، و استفهام در آن انكارى است ، و معنايش اين است كه نه ، آن هم نيست ، شايد اين باشد كه شما ما را قسم موكد داده باشيد، و از ما پيمان گرفته باشيد پيمانى كه تا قيامت دوام داشته باشد، كه ما تسليم شما باشيم ، و هر حكمى كه خواستيد برانيد.
سلْهُمْ أَيُّهُم بِذَلِك زَعِيمٌ
سلْهُمْ أَيُّهُم بِذَلِك زَعِيمٌ
در اين جمله ديگر روى سخن با ايشان نيست ، گويا از آنان روى گردانيده ، خطاب را متوجه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) كرد، تا بفهماند اينگونه افراد از اينكه لايق خطاب باشند ساقطند،
در اين جمله ديگر روى سخن با ايشان نيست ، گويا از آنان روى گردانيده ، خطاب را متوجه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) كرد، تا بفهماند اينگونه افراد از اينكه لايق خطاب باشند ساقطند،
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۴۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۹ صفحه ۶۴۲ </center>
خط ۱۲۹: خط ۱۳۱:
بعضى ديگر گفته اند مراد از شركا، شركاى در الوهيتى است كه خود آنان معتقد بودند، ليكن منظور از آوردن آن شركا اين است كه اين مشركين آن شركا را در قيامت بياورند، تا بر صدق اعتقاد آنان شهادت دهند، و يانزد خداى تعالى شفاعتشان كنند. ولى خواننده محترم مى داند كه اين بيان قانع كننده خصم نيست .
بعضى ديگر گفته اند مراد از شركا، شركاى در الوهيتى است كه خود آنان معتقد بودند، ليكن منظور از آوردن آن شركا اين است كه اين مشركين آن شركا را در قيامت بياورند، تا بر صدق اعتقاد آنان شهادت دهند، و يانزد خداى تعالى شفاعتشان كنند. ولى خواننده محترم مى داند كه اين بيان قانع كننده خصم نيست .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۴۸ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۹ بخش۵۰}}


[[رده:تفسیر المیزان]]
[[رده:تفسیر المیزان]]