الأحزاب ١٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۰: خط ۳۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۴#link268 | آيات ۹ - ۲۷، سوره احزاب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۴#link268 | آيات ۹ - ۲۷، سوره احزاب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۴#link269 | بيان آيات مربوط به داستان جن احزاب (خندق )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۴#link269 | بيان آيات مربوط به داستان جن احزاب (خندق )]]
خط ۴۹: خط ۵۰:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۶#link285 | سرانجام حق ستيزى كعب بن اسيد يهودى و شاءن نزول (و انزل الذين ظاهروهم ...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۳۶#link285 | سرانجام حق ستيزى كعب بن اسيد يهودى و شاءن نزول (و انزل الذين ظاهروهم ...)]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۷_بخش۶۰#link87 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۷_بخش۶۰#link87 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطارِها ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْها وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلَّا يَسِيراً «14»
و (آن منافقان و بيمار دلان چنان بودند كه) اگر (دشمنان) از اطراف مدينه بر آنان وارد مى‌شدند و از آنان تقاضاى فتنه‌گرى مى‌كردند، به سرعت مى‌پذيرفتند، و جز مدّت كمى درنگ نمى‌كردند.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطارِها ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْها وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلاَّ يَسِيراً «14»
وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ‌: و اگر درآمده شود بر ايشان لشكر، مِنْ أَقْطارِها: از جوانب، يعنى اگر داخل شوند لشكر در مدينه بر منافقان از اطراف و جوانب به ناگهان و گرداگرد ايشان فرو گيرند، ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ: پس خواسته شود فتنه را، يعنى ايشان را دعوت كنند به شرك و ردّه‌ «2» و مقاتله با مسلمانان، لَآتَوْها: هر آينه بجا آورند فتنه را، يعنى اجابت كنند سخن آنها را و مشرك گشته در مقام مقاتله و منازعه اهل‌
----
«1» تفسير كشاف، ج 3، ص 230. (چ مصر)
«2» ردّه بمعنى ارتداد و از دين بازگشتن.
جلد 10 - صفحه 419
اسلام برآيند و حرب را شروع نمايند با ايشان. وَ ما تَلَبَّثُوا بِها: و درنگ نكنند به فتنه و اجابت آن، إِلَّا يَسِيراً: مگر زمانى اندك بلكه زود مشرك گشته و با اهل اسلام محاربه كنند. نزد بعضى معنى آنكه درنگ نكنند در مدينه بعد از مرتد شدن مگر زمان كمى بلكه همه مستأصل شوند. خلاصه كلام آنكه اين جماعت تعلّل نمايند و اعتذار به خلل بيوت نمايند به بهانه آنكه فرار كنند از نصرت رسول خدا و مؤمنان، و چنانچه احزاب اگر همه شهر آنها را فرو گيرند و كفر را بر آنها عرضه كنند و آنها را بر مقاتله اهل اسلام ترغيب كنند، هر آينه مسارعت كنند بدون تعلل و اعتذار؛ اين نيست مگر به جهت شدت بغض آنها به اسلام و اهل آن و محبت كفر و تمايل به احزاب.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُوراً «12» وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ يا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَ يَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنا عَوْرَةٌ وَ ما هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلاَّ فِراراً «13» وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطارِها ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْها وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلاَّ يَسِيراً «14» وَ لَقَدْ كانُوا عاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا يُوَلُّونَ الْأَدْبارَ وَ كانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُلاً «15»
ترجمه‌
و ياد كنيد وقتى را كه گفتند منافقان و آنانكه در دلهاشان بيمارى است وعده ندادند ما را خدا و پيغمبرش مگر براى فريب‌
و هنگامى را كه گفتند گروهى از آنها اى اهل مدينه نيست جاى اقامت براى شما پس باز گرديد و اذن ميخواستند دسته‌ئى از آنها از پيغمبر ميگفتند همانا خانه‌هاى ما گشاده است و نبود آنها گشاده اراده نمى‌نمودند مگر فرار را
و اگر داخل شده بودند بر آنان از جوانب آنها پس خواسته مى‌شدند كفر را هر آينه بجا مى‌آوردند آنرا و درنگ نميكردند در آن مگر كمى‌
و هر آينه بتحقيق بودند كه معاهده نمودند با خدا از پيش كه بر نگردانند پشت‌ها را و باشد پيمان خدا پرسيده شده.
----
جلد 4 صفحه 311
تفسير
خداوند متعال ياد آورى فرموده در اين آيات پاره‌اى از اوضاع و احوال مرقومه در تاريخ جنگ احزاب را علاوه بر آنچه سابقا ياد آورى فرموده بود از آن جمله وقتى را كه اهل نفاق و آنانكه در دل بيمارى شك و ترديد در عقائد حقّه داشتند ميگفتند خدا و پيغمبر ما را بوعده نصرت بر اعداء در اين پيش آمد فريب دادند و مقصودشان فرمايش پيغمبر بود كه فرمود احزاب و قبايل مشركين و يهود بر من هجوم آور ميشوند ولى بالاخره غلبه با من است يا آنكه در وقت شكستن سنگ و جهيدن برق فرمود شام و يمن و ايران را ما مسخّر مينمائيم و از آن جمله وقتى را كه پاره‌اى از منافقين از قبيل عبد اللّه بن ابىّ و غيره باهل مدينه ميگفتند در اين هواى سرد نميشود اينجا كه لشگرگاه است اقامت نمود بر گرديد بمنازل خودتان در مدينه و مقام بفتح ميم نيز قرائت شده و بعضى ديگر كه گفته‌اند بنو حارثه و بنو سلمه بودند مى‌آمدند خدمت پيغمبر و اجازه ميخواستند بروند خانه‌هاى خودشان را كه در اطراف شهر بود تعمير و محفوظ نمايند باين عنوان كه خانه‌هاى ما حصار درستى ندارد و رخنه و خلل در آنها زياد است چون اصل عورت بمعناى خلل است و خداوند آنها را تكذيب نموده كه هيچ خانه‌هاشان عيبى نداشت فقط مقصودشان فرار از جنگ بود و اين را بهانه قرار داده بودند و از بى‌اعتقادى آنها خبر داده كه اگر اهل شرك كه فعلا هجوم بر ما نمودند از اطراف و جوانب خانه‌هاى آنها وارد شوند و بخواهند از آنها كه از دين اسلام خارج گردند هر آينه مى‌پذيرند و حاجت آنها را روا مينمايند و چندان درنگ و تأمل نمى‌نمايند با آنكه تمام آنها قبلا با پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم بيعت نموده بودند و قسم خورده بودند كه در يارى و دفاع از او و حرمش كوتاهى نكنند و در جنگ پشت به دشمن ننمايند و عهد با پيغمبر عهد با خدا است و بايد بآن وفا نمود و الّا در قيامت مسئوليّت و مؤاخذه دارد و توضيح اين آيات با مراجعه با جمالى كه از واقعه احزاب و خندق قبلا بيان شد حاصل خواهد گرديد انشاء اللّه و لأتوها بقصر نيز قرائت شده است.
----
جلد 4 صفحه 312
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ لَو دُخِلَت‌ عَلَيهِم‌ مِن‌ أَقطارِها ثُم‌َّ سُئِلُوا الفِتنَةَ لَآتَوها وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلاّ يَسِيراً «14»
و ‌اگر‌ داخل‌ مدينه‌ ‌ يا ‌ خانه‌هاي‌ مدينه‌ شوند احزاب‌ و مشركين‌ ‌بر‌ آنهايي‌ ‌که‌ فرار كردند و استيذان‌ ‌در‌ فرار نمودند ‌از‌ اطراف‌ مدينه‌ و خانه‌ها ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ سؤال‌ كرده‌
جلد 14 - صفحه 484
شود فتنه‌ شرك‌ و كفر ‌هر‌ آينه‌ اجابت‌ ميكنند و ميريزند و درنگ‌ نميكنند ‌در‌ مدينه‌ و بيوت‌ ‌خود‌ مگر اندكي‌.
وَ لَو دُخِلَت‌ عَلَيهِم‌ مِن‌ أَقطارِها ضمير دخلت‌ و اقطارها و بها ممكن‌ ‌است‌ مدينه‌ ‌باشد‌ و ممكن‌ ‌است‌ بيوت‌ ‌باشد‌ و ‌اينکه‌ اقرب‌ ‌است‌ بقرينه ‌ان‌ بيوتنا عورة و ‌ما هي‌ بعورة و داخل‌ شونده ‌اينکه‌ بيوت‌ لشكر شرك‌ و كفر ‌که‌ احزاب‌ باشند و ضمير ‌عليهم‌ ‌آن‌ منافقين‌ و كساني‌ ‌که‌ ‌في‌ قلوبهم‌ مرض‌ ‌بود‌ ‌که‌ گفتند وعده‌هاي‌ ‌خدا‌ و ‌رسول‌ غرور و فريب‌ ‌بود‌.
ثُم‌َّ سُئِلُوا الفِتنَةَ مشركين‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ منافقين‌ و مرضي‌ القلوب‌ طلب‌ كنند شرك‌ و كفر ‌را‌ لَآتَوها ‌هر‌ آينه‌ مي‌پذيرند چون‌ منافق‌ بودند و ‌در‌ باطن‌ ‌آنها‌ مرض‌ شرك‌ و كفر ‌بود‌ و اسلام‌ ‌آنها‌ فقط ظاهري‌ ‌بود‌.
وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلّا يَسِيراً مدت‌ كمي‌ بيش‌ درنگ‌ نميكنند ‌که‌ اجل‌ ‌آنها‌ ميرسد و بعذاب‌ الهي‌ دچار ميشوند ‌پس‌ فرار ‌از‌ قتل‌ و جهاد نتيجه‌ بخش‌ نيست‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 14)- این آیه به سستی ایمان این گروه اشاره کرده، می‌گوید: «آنها چنان بودند که اگر دشمنان از اطراف مدینه بر آنان وارد می‌شدند و پیشنهاد باز گشت به سوی شرک به آنان می‌کردند می‌پذیرفتند، و جز مدّت کمی (برای انتخاب این راه) درنگ نمی‌کردند» (وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَیْهِمْ مِنْ أَقْطارِها ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْها وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلَّا یَسِیراً).
پیداست مردمی که این چنین ضعیف و بی‌پاشنه‌اند نه آماده پیکار با دشمنند و نه پذیرای شهادت در راه خدا.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>