آل عمران ١٨٣: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۲: خط ۲۲:
__TOC__
__TOC__


== نزول ==
'''محل نزول:'''
اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. <ref> طبرسي، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۲، ص ۶۹۳.</ref>
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شيخ طوسي و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۱۶۹.</ref>
كلبى روايت كند كه سران يهود با اصحابشان مانند كعب بن اشرف و مالك بن صنيف و وهب بن يهودا و زيد بن تابوت و حى بن اخطب و مخاذ بن عازورا و فنحاص بن عازورا نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: يا محمد خداوند با ما در تورات عهد بسته كه به پيامبرى ايمان نياوريم تا اين كه قربانى بياورد كه آتش آن را بسوزاند و اگر واقعاً تو پيامبرى چنين كارى را انجام بده تا به تو ایمان بياوريم سپس اين آية نازل گرديد.<ref> تفاسير كشف الاسرار و مجمع البيان و روض الجنان.</ref>


== تفسیر ==
== تفسیر ==
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۹#link1 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۴_بخش۹#link1 | تفسیر آیات]]
}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۶۰#link159 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۳_بخش۶۰#link159 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
«183» الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ‌
كسانى كه گفتند: همانا خداوند از ما پيمان گرفته كه به هيچ پيامبرى ايمان نياوريم، مگر آنكه (به صورت معجزه) يك قربانى براى ما بياورد، كه آتش‌
جلد 1 - صفحه 665
(صاعقه آسمانى) آن را بخورد! بگو: (اين حرف‌ها بهانه است،) بى‌گمان پيامبرانى پيش از من، با دلائلى روشن و (حتى) با همين (پيشنهادى) كه گفتيد، براى شما آمدند، پس اگر راست مى‌گوييد چرا آنان را كشتيد؟
===نکته ها===
برخى براى فرار از قبول اسلام، بهانه تراشى نموده و مى‌گفتند: خداوند از ما تعهّد گرفته تنها به پيامبرى ايمان بياوريم كه حيوانى را قربانى كند و صاعقه‌ى آسمانى آن قربانى را در برابر چشم مردم بسوزاند، تا به پيامبرى او يقين كنيم. اين آيه نازل شد تا به آن بهانه تراشان لجوج بگويد: اگر شما راست مى‌گوييد، چرا به پيامبران قبل از من كه علاوه بر انواع معجزات، آنچه را شما درخواست مى‌كنيد به شما عرضه كردند، ايمان نياورديد؟
امام صادق عليه السلام پس از تلاوت اين آيه فرمود: ميان يهوديانِ بهانه‌جوى زمان پيامبر اسلام و يهوديانى كه انبيا را مى‌كشتند، پانصد سال فاصله بوده است، امّا به خاطر رضايت آنان بر قتل نياكان، خداوند نسبت قتل را به آنان نيز داده است. «1»
در تورات، كتاب اوّل پادشاهان (باب 18 جمله 3 و 4) ماجراى به شهادت رساندن انبياى بنى‌اسرائيل آمده است. همچنين در سِفر لاويان، (باب 9 جمله‌ى دوم) موضوع قربانى قوچ آمده است.
===پیام ها===
1- فرار از پذيرش حقّ را با عناوين مذهبى توجيه نكنيد. «إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلَّا نُؤْمِنَ»
2- يهود، موسى را آخرين پيامبر نمى‌دانستند، بلكه مى‌گفتند: عهد خدا با ما آن بوده است كه پيامبر بعدى، چنين وچنان باشد. «عَهِدَ إِلَيْنا ... يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ»
3- انسانى كه روحيه‌ى استكبارى پيدا كرد، هم به خدا تهمت مى‌زند؛ «إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا» و هم تسليم هيچ پيامبرى نمى‌شود؛ «أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ» و هم توقّع دارد كه معجزه‌ها، مطابق تمايلات و خواسته‌هاى او باشد. «حَتَّى يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ»
----
«1». تفسير برهان، ج 1، ص 328؛ كافى، ج 2، ص 409. (به نقل از تفسير راهنما)
جلد 1 - صفحه 666
4- قربانى حيوان، تاريخى بس طولانى دارد. «... بِقُرْبانٍ»
5- سوابق هر گروه وملّتى، بهترين گواه بر صدق يا كذب ادّعاى آنهاست.
«جاءَكُمْ ... بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ»
6- بهانه‌تراشى مخالفان، در طول تاريخ شبيه هم است. «وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ»
7- استدلال و احتجاج پيامبر با يهود، به تعليم خداوند بود. «قُلْ قَدْ جاءَكُمْ»
8- گاهى براى اثبات يا حقّانيت يك امر يا مصلحت مهم‌تر بايد اموالى فدا شود.
آرى، اگر مالى آتش گرفت ولى چشمى بيدار و يا دلى روشن شد، اسراف نخواهد بود. «قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ ... بِالَّذِي قُلْتُمْ ...»
9- رضايت بر گناهِ نياكان، سبب شريك شدن در جرم آنان است. «فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (183)
تفسير اثنا عشرى، ج‌2، ص: 317
شأن نزول: جماعتى از يهود، خدمت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمدند و گفتند: ادعا مى‌كنى كه خدا تو را فرستاده و حال آنكه به ما عهد فرموده كه ايمان نياوريم به نبوت كسى، تا قربانى او را آتش بسوزاند. اگر در ادعاى نبوّت صادقى، اين را به ما ارائه بده تا به تو ايمان آريم؛ آيه شريفه نازل شد:
الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا: آنانكه گفتند به افترا، بتحقيق خدا عهد فرموده به سوى ما، أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ‌: اينكه ايمان نياوريم به پيغمبرى، حَتَّى يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ‌: تا آنكه بياورد به قربانى كه، تَأْكُلُهُ النَّارُ: بسوزاند آن را آتش.
مراد آنكه تا اين معجزه را نياورد، ايمان نياوريم؛ و اين از مفتريات آنها بود.
حق تعالى الزام آنها فرمود كه: قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ‌: بگو اى پيغمبر، بتحقيق آمد شما را پيغمبرانى، مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ‌: پيش از من به معجزات روشن كه موجب تصديق ايشان بود در دعوى نبوّت، مانند حضرت زكريّا و يحيى و عيسى عليهم السّلام به معجزات، وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ‌: و نيز آمدند به شما پيغمبران بدانچه شما گفتيد، يعنى قربانى بدين طريق، مانند حضرت زكريّا و يحيى عليهما السّلام، فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ‌: پس چرا كشتيد ايشان را مانند اين دو پيغمبر، إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ‌: اگر هستيد شما راستگويان كه متابعت پيغمبر صاحب قربان بايد كرد، نه غير. مراد آنكه اگر آوردن قربان موجب تصديق شماست مر پيغمبر را، پس چرا پيغمبران صاحب قربان را كشتيد؟ پس معلوم مى‌شود اين را بهانه براى تصديق ننمودن پيغمبر آخر الزمان صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قرار مى‌دهيد و در ادعاى خود دروغگو مى‌باشيد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
الَّذِينَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنا أَلاَّ نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنا بِقُرْبانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّناتِ وَ بِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (183)
ترجمه‌
آنانكه گفتند همانا خدا عهد نموده است با ما كه ايمان نياوريم به پيغمبرى تا آنكه بياورد براى ما قربانى‌اى كه بسوزاند آنرا آتش بگو بتحقيق آمدند شما را پيغمبرانى پيش از من با معجزات و با آنچه گفتيد پس چرا كشتيد ايشان را اگر هستيد راستگويان..
تفسير
جماعت يهود كه در آيه لقد سمع اللّه آن ياوه سرائى را نموده بودند نغمه ديگرى آغاز كردند و آن اين بود كه گفتند خداوند در تورية امر و وصيت فرموده است بما كه ايمان نياوريم بكسيكه مدعى نبوت باشد مگر آنكه معجزه مخصوص به انبياء بنى اسرائيل را داشته باشد و آن معجزه آنستكه چون مردم پيشكشى‌هاى خودشان را براى تقرب بخداوند نزد او حاضر نمودند خواه ذبيحه باشد خواه غير آن دعا كند و آتش از آسمان بيايد و قربانى كسى را كه قبول شده است بسوزاند اگر چنين معجزه براى ما بنمائيد ما ايمان ميآوريم و چون اين مطلب از مفتريات آنها بود و آن معجزه با ساير معجزات باهرات كه از پيغمبر اكرم ظاهر شده بود و آنها ديده بودند در اثبات نبوت فرقى نداشت بلكه بعضى از آنها بمراتب اعظم بود و آنها ايمان نياورده بودند معلوم بود كه غرض آنها تعنّت و عناد و لجاج است و اجابت اين قبيل ملتمسات لازم نيست بلكه بعضى از اوقات موجب مزيد اين صفات خبيثه در تقاضا كنندگان ميشود لذا خداوند جواب الزامى بآنها داد و فرمود بگو اگر راست ميگوئيد چرا پيغمبرانى را كه پيش از من آمدند و ساير معجزات و اين معجزه را بعقيده خودتان نمودند كشتيد مانند حضرت زكريا و فرزندش حضرت يحيى در كافى از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه بين قائلين اين كلام و قاتلين انبياء پانصد سال فاصله بود ولى خداوند
----
جلد 1 صفحه 543
الزام فرمود اينها را بقتل صادر از آنها براى رضاى اينها بعمل آنها و باين مضمون عياشى روايات متعدده نقل نموده است و بنظر حقير اينها همه از فروع يك شجره خبيثه بودند و مخاطب اصل آن شجره است و اللّه اعلم.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
الَّذِين‌َ قالُوا إِن‌َّ اللّه‌َ عَهِدَ إِلَينا أَلاّ نُؤمِن‌َ لِرَسُول‌ٍ حَتّي‌ يَأتِيَنا بِقُربان‌ٍ تَأكُلُه‌ُ النّارُ قُل‌ قَد جاءَكُم‌ رُسُل‌ٌ مِن‌ قَبلِي‌ بِالبَيِّنات‌ِ وَ بِالَّذِي‌ قُلتُم‌ فَلِم‌َ قَتَلتُمُوهُم‌ إِن‌ كُنتُم‌ صادِقِين‌َ (183)
كساني‌ ‌که‌ گفتند ‌که‌ خداوند ‌با‌ ‌ما عهد بسته‌ ‌که‌ ايمان‌ نياوريم‌ برسولي‌ مگر قرباني‌ آورد ‌که‌ آتش‌ ‌آن‌ ‌را‌ بسوزاند بگو بآنها ‌که‌ بتحقيق‌ پيغمبراني‌ پيش‌ ‌از‌ ‌من‌ آمدند ‌با‌ معجزات‌ بيّنه‌ روشن‌ و مطلب‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌هم‌ انجام‌ دادند ‌پس‌ چرا ‌آنها‌ ‌را‌ كشتيد ‌اگر‌ بوديد ‌شما‌ راستگويان‌.
‌از‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ شريفه‌ چند جمله‌ استفاده‌ ميشود: جمله‌ اولي‌‌-‌ ‌از‌ قرائن‌ مأخوذه‌ ‌در‌ ‌آيه‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ ‌اينکه‌ كلام‌ مقاله‌ يهود ‌است‌ زيرا مشركين‌ و ‌لو‌ انبياء ‌را‌ كشتند لكن‌ مدّعي‌ چنين‌ عهدي‌ نشدند و كتابي‌ نداشتند، و نصاري‌ و ‌لو‌ كتاب‌ داشتند لكن‌ انبياء ‌را‌ نكشتند.
جمله‌ ثانيه‌‌-‌ اينكه‌ همچه‌ عهدي‌ خداوند نفرموده‌ ‌در‌ هيچ‌ كتابي‌ و ‌بر‌ خلاف‌ عقل‌ ‌است‌ زيرا پيغمبر ‌اگر‌ آمد و شرائط نبوت‌ ‌در‌ ‌او‌ موجود ‌باشد‌ و خالي‌ ‌از‌ موانع‌ ‌باشد‌ و اقامه‌ معجزه‌ كند واجب‌ ‌است‌ باو ايمان‌ آورند و ‌لو‌ ‌اينکه‌ معجزه‌ ‌را‌ نداشته‌ ‌باشد‌ مثل‌ حضرت‌ مسيح‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و نبيّنا صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌.
جمله‌ سوم‌‌-‌ اينكه‌ انبيايي‌ ‌در‌ بني‌ اسرائيل‌ آمدند ‌که‌ داراي‌ ‌اينکه‌ معجزه‌ بضميمه‌ معجزات‌ ديگر بودند و يهود ‌آنها‌ ‌را‌ كشتند و بآنها ايمان‌ نياوردند و فعل‌ خودشان‌ مكذب‌ قول‌ ‌آنها‌ ‌است‌.
شرح‌ الفاظ ‌آيه‌ الَّذِين‌َ قالُوا صفة الَّذِين‌َ قالُوا إِن‌َّ اللّه‌َ فَقِيرٌ الاية ‌است‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ كذب‌ ‌بعد‌ الكذب‌ ‌است‌.
جلد 4 - صفحه 447
إِن‌َّ اللّه‌َ عَهِدَ إِلَينا عهد فرمان‌ و دستور ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ جانب‌ حق‌ بتوسط انبياء ‌بر‌ امّة نازل‌ ميشود.
أَلّا نُؤمِن‌َ لِرَسُول‌ٍ حَتّي‌ يَأتِيَنا بِقُربان‌ٍ تَأكُلُه‌ُ النّارُ ‌اينکه‌ بهانه‌ جويي‌ يهود ‌است‌ ‌براي‌ ايمان‌ نياوردن‌ بمسيح‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و پيغمبر اسلام‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌، و معناي‌ ايتاء قربان‌ اتيان‌ ‌هر‌ چيزي‌ ‌که‌ بداعي‌ تقرب‌ بجا بياورد، و بعيد نيست‌ ‌که‌ مراد قرباني‌ نمودن‌ ‌باشد‌ بگوسفند و نحو ‌آن‌، و آتش‌ آمدن‌ و سوزاندن‌ علامت‌ قبولي‌ قربانيست‌ چنانچه‌ ‌در‌ قرباني‌ پسران‌ آدم‌ گفتند ‌که‌ ‌در‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ميفرمايد إِذ قَرَّبا قُرباناً فَتُقُبِّل‌َ مِن‌ أَحَدِهِما وَ لَم‌ يُتَقَبَّل‌ مِن‌َ الآخَرِ مائده‌ ‌آيه‌ 27، ‌که‌ قبولي‌ ‌آن‌ بآمدن‌ آتش‌ و سوزاندن‌ ‌آن‌ ‌بود‌.
قُل‌ قَد جاءَكُم‌ رُسُل‌ٌ مِن‌ قَبلِي‌ انبياء بني‌ اسرائيل‌ بسيار بودند مثل‌ داود، سليمان‌، ذي‌ الكفل‌، زكريّا، يحيي‌، يوشع‌، يونس‌ و ‌غير‌ اينها.
بالبيّنات‌ معجزات‌ باهرات‌ واضح‌ و آشكار.
وَ بِالَّذِي‌ قُلتُم‌ دلالت‌ ندارد ‌که‌ تمام‌ انبياء بني‌ اسرائيل‌ داراي‌ چنين‌ معجزه‌ بودند بلكه‌ ميان‌ ‌آنها‌ بودند كساني‌ ‌که‌ اقامه‌ ‌اينکه‌ معجزه‌ نموده‌ باشند.
فَلِم‌َ قَتَلتُمُوهُم‌ همانها ‌که‌ ‌اينکه‌ معجزه‌ ‌هم‌ ‌از‌ ‌آنها‌ صادر ‌شده‌ ‌بود‌ مورد قتل‌ واقع‌ شدند.
إِن‌ كُنتُم‌ صادِقِين‌َ قضيه‌ شرطيّه‌ تصدق‌ ‌عن‌ كاذبين‌ ‌پس‌ همچه‌ عهدي‌ ‌با‌ ‌شما‌ نشده‌ و ‌شما‌ راستگو نيستيد.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
اشاره
(آیه 183)
شأن نزول:
در مورد نزول این آیه و آیه بعد نقل شده: جمعی از بزرگان یهود به حضور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسیدند و گفتند: تو ادعا می‌کنی که خداوند تو را به سوی ما فرستاده و کتابی هم بر تو نازل کرده است، در حالی که خداوند در تورات از ما پیمان گرفته است به کسی که ادعای نبوت کند، ایمان نیاوریم مگر این که برای ما حیوانی را قربانی کند و آتش (صاعقه‌ای) از آسمان بیاید و آن را بسوزاند اگر تو نیز چنین کنی ما به تو ایمان خواهیم آورد، این دو آیه نازل شد و به آنها پاسخ گفت.
ج1، ص357
تفسیر:
بهانه جویی یهود- یهود، برای این که از قبول اسلام، سر باز زنند، بهانه‌های عجیبی می‌آوردند از جمله همان است که در شأن نزول، به آن اشاره شد، آنها می‌گفتند: «خداوند از ما پیمان گرفته که دعوت هیچ پیامبری را نپذیریم، تا برای ما قربانی بیاورد که آتش، آن را بخورد» (الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَیْنا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّی یَأْتِیَنا بِقُرْبانٍ تَأْکُلُهُ النَّارُ).
سپس می‌افزاید: در پاسخ این بهانه جوییها به آنها «بگو: گروهی از پیامبران بنی اسرائیل پیش از من آمدند و نشانه‌های روشنی با خود آوردند و حتی چنین قربانی برای شما آوردند اگر راست می‌گویید چرا به آنها ایمان نیاوردید و چرا آنها را کشتید» اشاره به زکریا و یحیی و جمع دیگری از پیامبران بنی اسرائیل است که به دست خود آنان به قتل رسیدند (قُلْ قَدْ جاءَکُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِی بِالْبَیِّناتِ وَ بِالَّذِی قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>