الحجر ٦٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و بگذراندیم بسویش این امر را که دنباله آنان است بریده به بامداد درآیندگان‌
|-|معزی=و بگذراندیم بسویش این امر را که دنباله آنان است بریده به بامداد درآیندگان‌
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الحجر | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::66|٦٦]] | قبلی = الحجر ٦٥ | بعدی = الحجر ٦٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::10|١٠]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الحجر | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::66|٦٦]] | قبلی = الحجر ٦٥ | بعدی = الحجر ٦٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::10|١٠]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«قَضَیْنآ إِلَیْهِ»: بدو خبر دادیم. بدو رساندیم. «دَابِرَ»: تابع. آخر. قطع دابر، کنایه از استیصال و ریشه‌کن کردن است (نگا: انعام / ، اعراف / ، انفال / . «مُصْبِحینَ»: گام به صبح نهادگان. به بامداد رسیدگان. حال (هؤُلآءِ) است و مشتق از (أَصْبَحَ) تامّه. «أَنَّ دَابِرَ هؤُلآءِ مَقْطُوعٌ»: همه اینها نابود می‌شوند. این جمله بدل از (ذَلِکَ الأمْرَ) و بیانگر کاری است که وحی شده است.
«قَضَیْنآ إِلَیْهِ»: بدو خبر دادیم. بدو رساندیم. «دَابِرَ»: تابع. آخر. قطع دابر، کنایه از استیصال و ریشه‌کن کردن است (نگا: انعام / ، اعراف / ، انفال / . «مُصْبِحینَ»: گام به صبح نهادگان. به بامداد رسیدگان. حال (هؤُلآءِ) است و مشتق از (أَصْبَحَ) تامّه. «أَنَّ دَابِرَ هؤُلآءِ مَقْطُوعٌ»: همه اینها نابود می‌شوند. این جمله بدل از (ذَلِکَ الأمْرَ) و بیانگر کاری است که وحی شده است.

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۶


ترجمه

و ما به لوط این موضوع را وحی فرستادیم که صبحگاهان، همه آنها ریشه‌کن خواهند شد.

|و او را از اين امر آگاه كرديم كه صبحگاهان همه آنها ريشه كن خواهند شد
و او را از اين امر آگاه كرديم كه ريشه آن گروه صبحگاهان بريده خواهد شد.
و بر او این فرمان را وحی کردیم که قومت تا آخرین افراد، صبحگاه هلاک می‌شوند.
ما [کیفیت] این حادثه [بزرگ] را به او وحی کردیم که هنگامی که مجرمان وارد صبح شوند، بنیادشان برکنده خواهد شد.
و براى او حادثه را حكايت كرديم كه چون صبح فرارسد ريشه آنها بركنده شود.
و این امر را با او در میان گذاشتیم که بامدادان ریشه اینان برکنده خواهد شد
و آن كار را به او وحى كرديم- يا خبر داديم- كه بيخ و بنياد آنان هنگامى كه بامداد كنند بريده و بركنده خواهد شد.
و ما به لوط این موضوع را وحی کردیم که بامدادان همه‌ی آنان نابود و ریشه‌کن خواهند شد.
و برایش آن جریان را آگاهی حتمی دادیم که ریشه‌ی آن گروه (و آنچه را تدبیر کرده‌اند) بی‌گمان صبحگاهان بریده شده است.
و بگذراندیم بسویش این امر را که دنباله آنان است بریده به بامداد درآیندگان‌


الحجر ٦٥ آیه ٦٦ الحجر ٦٧
سوره : سوره الحجر
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَضَیْنآ إِلَیْهِ»: بدو خبر دادیم. بدو رساندیم. «دَابِرَ»: تابع. آخر. قطع دابر، کنایه از استیصال و ریشه‌کن کردن است (نگا: انعام / ، اعراف / ، انفال / . «مُصْبِحینَ»: گام به صبح نهادگان. به بامداد رسیدگان. حال (هؤُلآءِ) است و مشتق از (أَصْبَحَ) تامّه. «أَنَّ دَابِرَ هؤُلآءِ مَقْطُوعٌ»: همه اینها نابود می‌شوند. این جمله بدل از (ذَلِکَ الأمْرَ) و بیانگر کاری است که وحی شده است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خداوند، پیشاپیش حضرت لوط(ع) را از مقدّر شدن عذاب بر قومش آگاه ساخت. (و قضینا إلیه ذلک الأمر) متعدّى شدن «قضینا» به «إلى» متضمن معناى «أوحینا» است. بنابراین معناى جمله «و قضینا إلیه ذلک الأمر» چنین مى شود: ما این امر (عذاب) را به او (لوط(ع)) وحى کردیم و آگاهش ساختیم.

۲- عذاب قوم لوط، عذابى سهمگین و شدید بود. (و قضینا إلیه ذلک الأمر أن دابر هؤلاء مقطوع مصبحین) آمدن جمله «و قضینا إلیه ذلک الأمر» به صورت مبهم و تفسیر شدن آن با جمله «أن دابر...» و نیز کلمه «ذلک» - که اشاره به دور دارد - بیانگر برداشت فوق است.

۳- نسل قوم لوط با عذاب الهى، قطع و ریشه کن شد. (و قضینا ... أن دابر هؤلاء مقطوع مصبحین) «دابر» به معناى «آخر» است (مفردات راغب)، و مقصود از جمله «دابر هؤلاء مقطوع» نابودى آخرین فرد موجود از قوم لوط است که طبیعتاً قطع نسل آنان را در پى داشت.

۴- عذاب و هلاکت قوم لوط، در صبحگاهان تحقق پذیرفت. (أن دابر هؤلاء مقطوع مصبحین)

۵- فراگیرى جرم و جنایت در جامعه، موجب انحطاط و زوال آن خواهد شد. (إنا أُرسلنا إلى قوم مجرمین ... أن دابر هؤلاء مقطوع مصبحین) از اینکه ملائکه عذاب قوم لوط به آن حضرت اعلام مى کنند که: «أن دابر هؤلاء مقطوع» (نسل آن قوم قطع مى شود) و نمى گویند: نسل گنهکاران قطع مى شود و نیز در آیه بعد کار «آمدن» به همه اهل شهر نسبت داده شده (و جاء أهل المدینة)، حاکى است که همه مردم شهر قوم لوط آلوده به گناه بوده اند. تعبیر «مجرم» از آنان و نجات خانواده لوط(ع) از عذاب به جز همسر او نیز مؤید برداشت فوق است.

۶- خداوند با نابود ساختن جوامع غوطه ور در فساد و تباهى، صحنه جوامع بشرى و روند آن را دگرگون مى سازد. (إنا أُرسلنا إلى قوم مجرمین ... و قضینا ... أن دابر هؤلاء مقطوع)

موضوعات مرتبط

  • تحولات اجتماعی: منشأ تحولات اجتماعی ۶
  • جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۵; عوامل انحطاط جوامع ۵; منشأ انقراض جوامع ۶; هلاکت جامعه فاسد ۶
  • خدا: افعال خدا ۶; مقدرات خدا ۱
  • ظلم: آثار اجتماعى ظلم ۵; آثار شیوع ظلم ۵
  • عذاب: عذاب در صبح ۴; مراتب عذاب ۲
  • قضاوقدر ۱:
  • قوم لوط: تاریخ قوم لوط ۳، ۴; تقدیر عذاب قوم لوط ۱; شدت عذاب قوم لوط ۲; قطع نسل قوم لوط ۳; وقت عذاب قوم لوط ۴; ویژگیهاى عذاب قوم لوط ۲، ۳
  • گناه: آثار اجتماعى گناه ۵; آثار شیوع گناه ۵
  • لوط(ع): منشأ آگاهى لوط(ع) ۱

منابع