وَاحِدَة: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
راغب گويد: وَحْدَة به معنى انفراد است، واحد در اصل چيزى است كه مطلقا جزيى ندارد، سپس آن در هر موجود بكار مىرود. [بقره:61]. آنگاه كه گفتيد: اى موسى هرگز به يك طعام (من وسلوى) صبر نخواهيم كرد. [بقره:213]. مردم همه يك امت بودند. در آياتيكه «واحد» وصف خداآمده مثل [بقره:163]. [مائده:73]. [رعد:16]. [نحل:51]. ظاهرا مراد واحد عددى است در مقابل خدايان بسيار،مثل [ص:5]. پس مراد از واحد در آيات به همتا نيست چنانكه «اَحَد» در «قُلْ هُوَاللهُ اَحَدٌ» بدان معنى است. در توحيد صدوق باب 3 نقل شده كه ابوجعفر هاشمى از امام جواد «عليهالسلام» از معنى واحد پرسيد امام فرمود: «اَلْمُجْتَمَعُ عَلَيْهِ بِجَميعِ الْاَلْسُنِ بِالْوَحدانِيَّةِ» و در روايت ديگر آيه «وَلَئِنْ سَتَلْتِهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمواتِ وَالْاَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللهُ» را شاهد آورده ولى روايت سوم واحد را «احد» معنى كرده است. راغب گويد: چون واحد وصف خدا آيد معنايش اين است :او كسى است كه تجزى و تكثر در آن راه ندارد. ولى ظاهرا اين سخن مورد نظر قران مجيد نيست آيه اخير و لفظ «اثنين» و ثلاثه مؤيد نظر ما است. وحد: (بروزن فلس) مصدر است به معنى انفراد وتنهايى. [غافر:12]. آن در آيه به معنى «منفرداً» است يعنى اين براى آن است كه چون خدا در حال انفراد و تنهايى و بى شريك خوانده مىشد كافر مىشديد. * [مدثر:11-12]. وحيد به معنى واحد است گفتهاند آن حال است از فاعل «خَلَقْتُ» و وصف خداست يعنى: بگذار مرا با آن بنده كه او را به تنهايى آفريدم و در خلقت او شريكى نداشتم و به او مال فراوان دادم. مشهور است كه آيه فوق با آيات بعدى كه درحدود بيست آيه است در باره وليدبن مغيره نازل شد و تهديد عجيبى در باره او است. | راغب گويد: وَحْدَة به معنى انفراد است، واحد در اصل چيزى است كه مطلقا جزيى ندارد، سپس آن در هر موجود بكار مىرود. [بقره:61]. آنگاه كه گفتيد: اى موسى هرگز به يك طعام (من وسلوى) صبر نخواهيم كرد. [بقره:213]. مردم همه يك امت بودند. در آياتيكه «واحد» وصف خداآمده مثل [بقره:163]. [مائده:73]. [رعد:16]. [نحل:51]. ظاهرا مراد واحد عددى است در مقابل خدايان بسيار،مثل [ص:5]. پس مراد از واحد در آيات به همتا نيست چنانكه «اَحَد» در «قُلْ هُوَاللهُ اَحَدٌ» بدان معنى است. در توحيد صدوق باب 3 نقل شده كه ابوجعفر هاشمى از امام جواد «عليهالسلام» از معنى واحد پرسيد امام فرمود: «اَلْمُجْتَمَعُ عَلَيْهِ بِجَميعِ الْاَلْسُنِ بِالْوَحدانِيَّةِ» و در روايت ديگر آيه «وَلَئِنْ سَتَلْتِهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمواتِ وَالْاَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللهُ» را شاهد آورده ولى روايت سوم واحد را «احد» معنى كرده است. راغب گويد: چون واحد وصف خدا آيد معنايش اين است :او كسى است كه تجزى و تكثر در آن راه ندارد. ولى ظاهرا اين سخن مورد نظر قران مجيد نيست آيه اخير و لفظ «اثنين» و ثلاثه مؤيد نظر ما است. وحد: (بروزن فلس) مصدر است به معنى انفراد وتنهايى. [غافر:12]. آن در آيه به معنى «منفرداً» است يعنى اين براى آن است كه چون خدا در حال انفراد و تنهايى و بى شريك خوانده مىشد كافر مىشديد. * [مدثر:11-12]. وحيد به معنى واحد است گفتهاند آن حال است از فاعل «خَلَقْتُ» و وصف خداست يعنى: بگذار مرا با آن بنده كه او را به تنهايى آفريدم و در خلقت او شريكى نداشتم و به او مال فراوان دادم. مشهور است كه آيه فوق با آيات بعدى كه درحدود بيست آيه است در باره وليدبن مغيره نازل شد و تهديد عجيبى در باره او است. | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::وَاحِدَة]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۱
ریشه کلمه
- وحد (۱۵۳ بار)
قاموس قرآن
راغب گويد: وَحْدَة به معنى انفراد است، واحد در اصل چيزى است كه مطلقا جزيى ندارد، سپس آن در هر موجود بكار مىرود. [بقره:61]. آنگاه كه گفتيد: اى موسى هرگز به يك طعام (من وسلوى) صبر نخواهيم كرد. [بقره:213]. مردم همه يك امت بودند. در آياتيكه «واحد» وصف خداآمده مثل [بقره:163]. [مائده:73]. [رعد:16]. [نحل:51]. ظاهرا مراد واحد عددى است در مقابل خدايان بسيار،مثل [ص:5]. پس مراد از واحد در آيات به همتا نيست چنانكه «اَحَد» در «قُلْ هُوَاللهُ اَحَدٌ» بدان معنى است. در توحيد صدوق باب 3 نقل شده كه ابوجعفر هاشمى از امام جواد «عليهالسلام» از معنى واحد پرسيد امام فرمود: «اَلْمُجْتَمَعُ عَلَيْهِ بِجَميعِ الْاَلْسُنِ بِالْوَحدانِيَّةِ» و در روايت ديگر آيه «وَلَئِنْ سَتَلْتِهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمواتِ وَالْاَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللهُ» را شاهد آورده ولى روايت سوم واحد را «احد» معنى كرده است. راغب گويد: چون واحد وصف خدا آيد معنايش اين است :او كسى است كه تجزى و تكثر در آن راه ندارد. ولى ظاهرا اين سخن مورد نظر قران مجيد نيست آيه اخير و لفظ «اثنين» و ثلاثه مؤيد نظر ما است. وحد: (بروزن فلس) مصدر است به معنى انفراد وتنهايى. [غافر:12]. آن در آيه به معنى «منفرداً» است يعنى اين براى آن است كه چون خدا در حال انفراد و تنهايى و بى شريك خوانده مىشد كافر مىشديد. * [مدثر:11-12]. وحيد به معنى واحد است گفتهاند آن حال است از فاعل «خَلَقْتُ» و وصف خداست يعنى: بگذار مرا با آن بنده كه او را به تنهايى آفريدم و در خلقت او شريكى نداشتم و به او مال فراوان دادم. مشهور است كه آيه فوق با آيات بعدى كه درحدود بيست آيه است در باره وليدبن مغيره نازل شد و تهديد عجيبى در باره او است.