ریشه مکن: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::مکن‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۲

تکرار در قرآن: ۱۸(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

راجه به مكان در «كون» سخن گفته‏ايم. افعالى از «مكن» مشتق اند از قبيل: امكن، مكن، تمكن و غيره كه همه به معنى قدرت واقتدار و قدرت دادن به كار مى‏روند. احتمال هست كه اصل همه «كون» باشد. [يوسف:21]. و همانطور به يوسف در سرزمين مصر تمكن و قدرت داديم [احقاف:26]. «اِنْ» در آيه نافيه است يعنى: گذشتگان را تمكن و قدرت داديم در آنچه به شما در آن تمكن نداديم (منظور اين است كه آنها از شما در قدرت و امكانات بيشتر بودند) . * [قصص:57]. گفته‏اند: معنى جعل به «نُمَكِنْ» تضمين شده يعنى: آيا براى آنها حرم امنى قرار نداديم كه ميوه‏هاى هرچيز به آن جمع مى‏شود؟ و بقولى «حرماً» ظرف است يعنى آيا آنها را در حرم امنى تمكن و قدرت نداديم؟. * [نور:55]. و حتما تمكن و تسلط مى‏دهد بدين آنها براى آنها، دينى كه بر آنها پسنديده است. * [انفال:71]. «اَمْكَنَ مِنْهُ» يعنى بر او تسلط و قدرت يافت: بيشتر به خدا خيانت كردند و خدا بر آنها مسلط شد و منكوبشان كرد. مكين: داراى مكانت و منزلت [يوسف:54]. تو امروز پيش ما محترم و مورد اعتمادى. [تكوير:20]. نيرومند و پيش خدا محترم است. * [مؤمنون:13]. [مرسلات:21]. گفته‏اند وصف رحم با مكين براى آن است كه رحم متمكن و قادر است كه نطفه را تربيت كند به نظر مى‏آيد منظور از آن عظمت قدر و بلند پايه بودن رحم است زيرا تنها محليكه رشد نطفه در آن ميسر و عملى است رحم است يعنى: سپس انسان را در قرارگاهى منيع و ممتاز قرار داديم.

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
مَکَّنَّاهُمْ‌ ۳
نُمَکِّنْ‌ ۲
مَکَّنَّاکُمْ‌ ۲
فَأَمْکَنَ‌ ۱
مَکَّنَّا ۳
مَکِينٌ‌ ۱
مَکَّنِّي‌ ۱
مَکِينٍ‌ ۳
لَيُمَکِّنَنَ‌ ۱
نُمَکِّنَ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط