لَهَب: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۷: خط ۷:
شعله. مشتعل شدن آتش. اسم و مصدر هردو آمده است، به معنى غبار برخاسته نيز آيد [مرسلات:31]. نه گواراست و نه از شعله آتش باز دارد. * [مسد:3-1]. ابولهب عموى حضرت رسول «صلى الله عليه وآله» است و او را به قولى براى زيباييش ابولهب مى‏گفتند و دو گونه‏اش گويى شعله مى‏كشيدند. بنابراين قرآن كنيه مشهور او را آورده و عنوان كرده است .به قول بعضى غرض از ابولهب گفتن تحكم و اثبات آتش است براى او، الميزان اين قول را پسنديده است. اسم ابولهب به نقلى عبدالعزى و به نقلى عبدمناف است. طارق محاربى گويد: در بازار ذى‏المجاز بودم، جوانى مى‏گفت: اَيُّهَاالنَّاسُ قوُلوُالا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ تُفحِلوُا، مردى پشت سر او بر او سنگ مى‏زد و پاهايش را خونى كرده بود ومى‏گفت: اى مردم او دروغگو است او را تصديق نكنيد. گفتم: اين كيست؟ گفتند: محمد است مى‏گويد پيغمبرم و آن عمويش ابولهب است كه مى‏گويد: او دروغگو است. درباره ابولهب در «تبب» به طور تفصيل سخن گفته‏ايم و مى‏افزاييم كه: در مجمع گويد: آيا با اين سوره باز ابولهب قدرت داشت كه ايمان بياورد و باز ايمان بر او فرض و لازم بود؟ و اگر ايمان مى‏آورد تكذيب وعده «سَيَصْلى ناراً ذاتَ لَهَبٍ» نمى‏شد؟ جواب: آرى ايمان براى او لازم بود و اين وعيد به شرط عدم ايمان است... اگر فرض كنيم كه ابالهب از رسول خدا «صلى الله عليه و اله» مى‏پرسيد و مى‏گفت: اگر ايمان آورم باز داخل آتش خواهم شد؟ حضرت مى‏فرمود: نه زيرا كه شرط دخول آتش از بين رفته بود. الميزان اين جواب را پسنديده و در ذيل بيان خود گفته: ابولهب در اختيارش بود كه ايمان آورد و از عذاب حتمى كه در اثر كفرش بود نجات يابد.
شعله. مشتعل شدن آتش. اسم و مصدر هردو آمده است، به معنى غبار برخاسته نيز آيد [مرسلات:31]. نه گواراست و نه از شعله آتش باز دارد. * [مسد:3-1]. ابولهب عموى حضرت رسول «صلى الله عليه وآله» است و او را به قولى براى زيباييش ابولهب مى‏گفتند و دو گونه‏اش گويى شعله مى‏كشيدند. بنابراين قرآن كنيه مشهور او را آورده و عنوان كرده است .به قول بعضى غرض از ابولهب گفتن تحكم و اثبات آتش است براى او، الميزان اين قول را پسنديده است. اسم ابولهب به نقلى عبدالعزى و به نقلى عبدمناف است. طارق محاربى گويد: در بازار ذى‏المجاز بودم، جوانى مى‏گفت: اَيُّهَاالنَّاسُ قوُلوُالا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ تُفحِلوُا، مردى پشت سر او بر او سنگ مى‏زد و پاهايش را خونى كرده بود ومى‏گفت: اى مردم او دروغگو است او را تصديق نكنيد. گفتم: اين كيست؟ گفتند: محمد است مى‏گويد پيغمبرم و آن عمويش ابولهب است كه مى‏گويد: او دروغگو است. درباره ابولهب در «تبب» به طور تفصيل سخن گفته‏ايم و مى‏افزاييم كه: در مجمع گويد: آيا با اين سوره باز ابولهب قدرت داشت كه ايمان بياورد و باز ايمان بر او فرض و لازم بود؟ و اگر ايمان مى‏آورد تكذيب وعده «سَيَصْلى ناراً ذاتَ لَهَبٍ» نمى‏شد؟ جواب: آرى ايمان براى او لازم بود و اين وعيد به شرط عدم ايمان است... اگر فرض كنيم كه ابالهب از رسول خدا «صلى الله عليه و اله» مى‏پرسيد و مى‏گفت: اگر ايمان آورم باز داخل آتش خواهم شد؟ حضرت مى‏فرمود: نه زيرا كه شرط دخول آتش از بين رفته بود. الميزان اين جواب را پسنديده و در ذيل بيان خود گفته: ابولهب در اختيارش بود كه ايمان آورد و از عذاب حتمى كه در اثر كفرش بود نجات يابد.


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::لَهَب]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۷

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

شعله. مشتعل شدن آتش. اسم و مصدر هردو آمده است، به معنى غبار برخاسته نيز آيد [مرسلات:31]. نه گواراست و نه از شعله آتش باز دارد. * [مسد:3-1]. ابولهب عموى حضرت رسول «صلى الله عليه وآله» است و او را به قولى براى زيباييش ابولهب مى‏گفتند و دو گونه‏اش گويى شعله مى‏كشيدند. بنابراين قرآن كنيه مشهور او را آورده و عنوان كرده است .به قول بعضى غرض از ابولهب گفتن تحكم و اثبات آتش است براى او، الميزان اين قول را پسنديده است. اسم ابولهب به نقلى عبدالعزى و به نقلى عبدمناف است. طارق محاربى گويد: در بازار ذى‏المجاز بودم، جوانى مى‏گفت: اَيُّهَاالنَّاسُ قوُلوُالا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ تُفحِلوُا، مردى پشت سر او بر او سنگ مى‏زد و پاهايش را خونى كرده بود ومى‏گفت: اى مردم او دروغگو است او را تصديق نكنيد. گفتم: اين كيست؟ گفتند: محمد است مى‏گويد پيغمبرم و آن عمويش ابولهب است كه مى‏گويد: او دروغگو است. درباره ابولهب در «تبب» به طور تفصيل سخن گفته‏ايم و مى‏افزاييم كه: در مجمع گويد: آيا با اين سوره باز ابولهب قدرت داشت كه ايمان بياورد و باز ايمان بر او فرض و لازم بود؟ و اگر ايمان مى‏آورد تكذيب وعده «سَيَصْلى ناراً ذاتَ لَهَبٍ» نمى‏شد؟ جواب: آرى ايمان براى او لازم بود و اين وعيد به شرط عدم ايمان است... اگر فرض كنيم كه ابالهب از رسول خدا «صلى الله عليه و اله» مى‏پرسيد و مى‏گفت: اگر ايمان آورم باز داخل آتش خواهم شد؟ حضرت مى‏فرمود: نه زيرا كه شرط دخول آتش از بين رفته بود. الميزان اين جواب را پسنديده و در ذيل بيان خود گفته: ابولهب در اختيارش بود كه ايمان آورد و از عذاب حتمى كه در اثر كفرش بود نجات يابد.


در حال بارگیری...