ریشه فرش: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::فرش‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۵

تکرار در قرآن: ۶(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

گستردن. «فَرَشَ الشَّىْ‏ءَ: بَسَطَهُ». [ذاريات:48]. زمين را گسترديم بهتر آماده كنندگانيم. فرش و فراش (بر وزن حساب) مصدراند و به معنى مفعول (مفروش) نيز آيند. مثل [بقره:22]. خدائى كه زمين را به نفع شما گسترده گردانيد. فراش به فتح اول جمع فراشه به معنى پروانه است [قارعة:4]. روزى كه مردم مانند پروانه‏هاى پراكنده شوند. [انعام:142]. به عقيده راغب فرش به معنى حيوان مركوب است گويد: «الفرش ما يفرش من الانعام اى يركب» به نظر نگارنده مراد از حموله حيوان باربر و از فرش مركوب است يعنى: از چهارپايان باربر و مركب براى شما مسخر كرد بخوريد از آنچه خدا روزى داده. اينكه حَمُولَه را چهارپايان بزرگ و فَرْش را چهارپايان كوچك (كره) گفته‏اند بسيار سخيف است اين آيه نظير آيات ذيل است كه بار بردن و مركب بودن چهارپايان را عنوان كرده است [نحل:5-7-8]. [واقعة:34-36]. فُرُش بر وزن عُنُق جمع فراش است. راغب گفته به هر يك از زوجين به طور كنايه فراش گفته مى‏شود كه رسول خدا «صلى اللَّه عليه و آله» فرموده: «اَلْوَلَدُ لِلْفِراشِ». حديث فوق چنين است: «الْوَلَدُ لِلْفِراشِ وَ لِلْعاهِرِ الْحَجَرُ» به نظر راغب فراش در حديث به معنى شوهر است. يعنى فرزند مال شوهر است و زانى ممنوع مى‏باشد. فيومى نيز در مصباح آن را شوهر معنى كرده و گويد: زوجين نسبت به يكديگر فراش ناميده مى‏شوند. «مَرْفُوعَة» چنانكه گفته‏اند به معنى بلند مقام است در عقل و جمال و كمال يعنى: براى آنهاست زنانى والامقام كه ما آنها را به طرز مخصوصى به وجود آورده‏ايم و آنها را دوشيزگان قرار داديم.

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
فِرَاشاً ۱
فَرْشاً ۱
فَرَشْنَاهَا ۱
فُرُشٍ‌ ۲
کَالْفَرَاشِ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط