عَاقِرا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
بريدن. «عَقَرَ الْكَلْبَ وَالْفَرَسَ وَالْاِبِلَ: قَطَعَ قَوائِمَها بِالسِّيْفِ» طبرسى و راغب گفتهاند: عُقْر (بر وزن قفل) به معنى اصل است «عَقَرْتُ النَّخْلَ» خرما را از بيخش بريدم. در نهجالبلاغه خطبه 27 فرموده: «وَاللَّهُ ماغُزِىَ قَوْمٌ فى عُقْرِ دارِهِمْ اِلَّا ذَلُّوا» هيچ قومى در اصل و وسط ديارشان جنگيده نشدند مگر ذليل شدند اين حديث در مفردات و نهايه نيز آمده است «فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَ عَتَوْا عَنْ اَمْرِ رَبِّهِمْ» پس شتر را پى كردند و بكشتند و از دستور پروردگارشان سرپيچى كردند «عَقَرُوا» ظاهراً اشاره است كه كشتن شتر با قطع پاهايش بوده است. عاقر: زن عقيم و مرد عقيم [مريم:8]. عاقر در قرآن فقط در زن نازا به كار رفته نه در مرد و آن سه بار و همه درباره زن زكريا «عليهالسلام» آمده است. راغب گويد: گوئى زن نطفه مرد را عقر و قطع مىكند. | بريدن. «عَقَرَ الْكَلْبَ وَالْفَرَسَ وَالْاِبِلَ: قَطَعَ قَوائِمَها بِالسِّيْفِ» طبرسى و راغب گفتهاند: عُقْر (بر وزن قفل) به معنى اصل است «عَقَرْتُ النَّخْلَ» خرما را از بيخش بريدم. در نهجالبلاغه خطبه 27 فرموده: «وَاللَّهُ ماغُزِىَ قَوْمٌ فى عُقْرِ دارِهِمْ اِلَّا ذَلُّوا» هيچ قومى در اصل و وسط ديارشان جنگيده نشدند مگر ذليل شدند اين حديث در مفردات و نهايه نيز آمده است «فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَ عَتَوْا عَنْ اَمْرِ رَبِّهِمْ» پس شتر را پى كردند و بكشتند و از دستور پروردگارشان سرپيچى كردند «عَقَرُوا» ظاهراً اشاره است كه كشتن شتر با قطع پاهايش بوده است. عاقر: زن عقيم و مرد عقيم [مريم:8]. عاقر در قرآن فقط در زن نازا به كار رفته نه در مرد و آن سه بار و همه درباره زن زكريا «عليهالسلام» آمده است. راغب گويد: گوئى زن نطفه مرد را عقر و قطع مىكند. | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::عَاقِرا]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۲
«عاقِر» در اصل از واژه «عقر» به معناى «ریشه و اساس» یا به معناى «حبس» است، و این که به زنان نازا «عاقر» مى گویند، به خاطر آن است که کار آنها از نظر فرزند به پایان رسیده، یا این که تولد فرزند در آنها محبوس شده است.
ریشه کلمه
- عقر (۸ بار)
قاموس قرآن
بريدن. «عَقَرَ الْكَلْبَ وَالْفَرَسَ وَالْاِبِلَ: قَطَعَ قَوائِمَها بِالسِّيْفِ» طبرسى و راغب گفتهاند: عُقْر (بر وزن قفل) به معنى اصل است «عَقَرْتُ النَّخْلَ» خرما را از بيخش بريدم. در نهجالبلاغه خطبه 27 فرموده: «وَاللَّهُ ماغُزِىَ قَوْمٌ فى عُقْرِ دارِهِمْ اِلَّا ذَلُّوا» هيچ قومى در اصل و وسط ديارشان جنگيده نشدند مگر ذليل شدند اين حديث در مفردات و نهايه نيز آمده است «فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَ عَتَوْا عَنْ اَمْرِ رَبِّهِمْ» پس شتر را پى كردند و بكشتند و از دستور پروردگارشان سرپيچى كردند «عَقَرُوا» ظاهراً اشاره است كه كشتن شتر با قطع پاهايش بوده است. عاقر: زن عقيم و مرد عقيم [مريم:8]. عاقر در قرآن فقط در زن نازا به كار رفته نه در مرد و آن سه بار و همه درباره زن زكريا «عليهالسلام» آمده است. راغب گويد: گوئى زن نطفه مرد را عقر و قطع مىكند.