فَظَلْتُم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
(بفتح ظاء و تشديد لام) دوام و پيوستگى (اقرب). [طه:97].در مجمع گفته: اصل آن ظلت و در آن دو قول است: فتح ظاء را به حال خود گذاشته و هر كه با كسر آن خوانده كسر لام را به ظاء نقل كرده است. در اقرب گويد: با ضمير رفع«ظَللت» بفتح ظاء و «ظلتُ» بفتح و كسر ظاء خوانده مىشود. ناگفته نماند: در آيه فوق و آيه [واقعة:65]. بفتح آمده است. در آيه اول آنرا دوام معنى كردهاند يعنى: بمعبودت كه پيوسته ملازم آن بودى بنگر و در آيه دوم شايد بمعنى شروع باشد يعنى: شروع مىكرديد به تعجب و گفتن اينكه: ما غرامت زده شديم و شايد بمعنى دوام باشد. ايضاً ظلّ بمعنى «صار» آمده است مثل [نحل:58].[شعراء:4].راغب گويد ظلت و ظللت با آنها از آنچه در روز ميشود تعبير مىآورند و بجاى «صار»است. *[شعراء:71].يعنى: گفتند بتهائى را ستايش مىكنيم و پيوسته ملازم آنهائيم. *[روم:51]. «ظَلُّوا» بمعنى «صارُوا»است و ضمير «فَرَأوهُ» به زرع راجع است معنى آيه در «صفر» گذشت. | (بفتح ظاء و تشديد لام) دوام و پيوستگى (اقرب). [طه:97].در مجمع گفته: اصل آن ظلت و در آن دو قول است: فتح ظاء را به حال خود گذاشته و هر كه با كسر آن خوانده كسر لام را به ظاء نقل كرده است. در اقرب گويد: با ضمير رفع«ظَللت» بفتح ظاء و «ظلتُ» بفتح و كسر ظاء خوانده مىشود. ناگفته نماند: در آيه فوق و آيه [واقعة:65]. بفتح آمده است. در آيه اول آنرا دوام معنى كردهاند يعنى: بمعبودت كه پيوسته ملازم آن بودى بنگر و در آيه دوم شايد بمعنى شروع باشد يعنى: شروع مىكرديد به تعجب و گفتن اينكه: ما غرامت زده شديم و شايد بمعنى دوام باشد. ايضاً ظلّ بمعنى «صار» آمده است مثل [نحل:58].[شعراء:4].راغب گويد ظلت و ظللت با آنها از آنچه در روز ميشود تعبير مىآورند و بجاى «صار»است. *[شعراء:71].يعنى: گفتند بتهائى را ستايش مىكنيم و پيوسته ملازم آنهائيم. *[روم:51]. «ظَلُّوا» بمعنى «صارُوا»است و ضمير «فَرَأوهُ» به زرع راجع است معنى آيه در «صفر» گذشت. | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::فَظَلْتُم]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۷
ریشه کلمه
قاموس قرآن
(بفتح ظاء و تشديد لام) دوام و پيوستگى (اقرب). [طه:97].در مجمع گفته: اصل آن ظلت و در آن دو قول است: فتح ظاء را به حال خود گذاشته و هر كه با كسر آن خوانده كسر لام را به ظاء نقل كرده است. در اقرب گويد: با ضمير رفع«ظَللت» بفتح ظاء و «ظلتُ» بفتح و كسر ظاء خوانده مىشود. ناگفته نماند: در آيه فوق و آيه [واقعة:65]. بفتح آمده است. در آيه اول آنرا دوام معنى كردهاند يعنى: بمعبودت كه پيوسته ملازم آن بودى بنگر و در آيه دوم شايد بمعنى شروع باشد يعنى: شروع مىكرديد به تعجب و گفتن اينكه: ما غرامت زده شديم و شايد بمعنى دوام باشد. ايضاً ظلّ بمعنى «صار» آمده است مثل [نحل:58].[شعراء:4].راغب گويد ظلت و ظللت با آنها از آنچه در روز ميشود تعبير مىآورند و بجاى «صار»است. *[شعراء:71].يعنى: گفتند بتهائى را ستايش مىكنيم و پيوسته ملازم آنهائيم. *[روم:51]. «ظَلُّوا» بمعنى «صارُوا»است و ضمير «فَرَأوهُ» به زرع راجع است معنى آيه در «صفر» گذشت.