ظُفُر: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۱۱: خط ۱۱:
(بر وزن عنق و قفل) ناخن. اعم از آن كه در انسان باشد يا غير آن. مراجعه به لغت نشان مى‏دهد كه ظفر فقط بمعنى تاخن و بمخلب (چنگال) شامل نيست. المنار از لسان العرب نقل مى‏كند: ظفر ناخن انسان و ناخن پرنده است... و گفته‏اند ظفر ذر مرغى يا در حيوانى گويند كه شكار نمى‏كند و مخلب در آن كه شكار مى‏كند. [انعام:146]. ناخن داران كه بر يهود حرام شده حتماً بر پرندگان و حيوانات چنگالدار شامل نيست كه چنگالداران در اسلام نيز حرام است اختصاص به يهود ندارد و آنچه از فخر رازى نقل شده است و چنگال گرفتن و آنها را بنابر ظهور آيه، حلال دانسته و حديث «حُرِّمَ كُلَّ ذى نابٍ مِنَ السِّباعِ وَ ذى مِخلَبٍ مِنَ الطُّيُورِ» را ضعيف پنداشته، بيهوده است. [نساء:160] اين آيه نيز روشن مى‏كند كه اين محرّمات در اصل حلال بوده و بواسطه ظلمشان بر يهود حرام شده‏اند و شايد اين آيه از آيه اول اعم باشد. بايد ديد مراد از اين ناخنداران چيست؟ از ابن عباس و سدّى و غيره نقل شده: مراد حيوانى است كه سم‏اش يكى است و شكاف ندارد مثل شتر و شتر مرغ و اردك و غاز (مجمع) از مجاهد نقل شده مراد هر چهارپائى است كه سم شكافته نيست و سم شكافتگان را يهود مى‏خورند. و از ابن زيد نقل شده كه مراد شتر است. در تورات فعلى سفر لاويان باب يازدهم بطور قاعده كلى هر شكافته شم و نشخوار كننده حلال شمرده شده ولى شتر را تحريم كرده كه نشخوار مى‏كند ولى شكافته سم نيست و ونك (حيوانى است مثل گربه بعضى آنرا گوسفند بنى اسرائيل گويند) نشخوار مى‏كند ولى شكافته سم نيست ايضاً خرگوش و خوك كه اولى سم شكافته نيست و دومى نشخوار نمى‏كند. ولى از اينها فقط شتر در ما نحن فيه است. نا گفته نماند: گوسفند و گاو داخل در اين تحريم نيست زيرا جمله «وَمِنَ البَقَرِ وَ الغَنَمِ ...» نشان مى‏دهد فقط پيه آن دو بر يهود حرام شده است. مى‏ماند شتر و قسمت ديگرى از طيّبات و ناخنداران. يهود مى‏گفتند: اين محرمات در اصل شريعتها حرام بودند و در اثر گناهان بر ما حرام نشده‏اند قرآن در جواب آنها فرموده: هر طعام پيش از نزول تورات بر بنى اسرائيل حلال بوده مگر آنچه اسرائيل بر خود حرام كرده بود تورات را بياوريد و بخوانيد تا صدق اين سخن روشن شود[آل عمران:93]. گفته‏اند: يعقوب مرضى داشت كه گوشت شتر آن را مزيد مى‏كرد لذا تصميم گرفت كه گوشت شتر نخورد. مراد از «ماحرم» آنست. * [فتح:24]. ظفر: (بر وزن علم) بمعنى نجات و غلبه است بنظر راغب اصل آن از «طفره عليه» است يعنى انگشتش در بدن او فرو رفته. آن در آيه به معنى غلبه است يعنى: خدا شما را بر آنها غالب كرد و نصرت داد.
(بر وزن عنق و قفل) ناخن. اعم از آن كه در انسان باشد يا غير آن. مراجعه به لغت نشان مى‏دهد كه ظفر فقط بمعنى تاخن و بمخلب (چنگال) شامل نيست. المنار از لسان العرب نقل مى‏كند: ظفر ناخن انسان و ناخن پرنده است... و گفته‏اند ظفر ذر مرغى يا در حيوانى گويند كه شكار نمى‏كند و مخلب در آن كه شكار مى‏كند. [انعام:146]. ناخن داران كه بر يهود حرام شده حتماً بر پرندگان و حيوانات چنگالدار شامل نيست كه چنگالداران در اسلام نيز حرام است اختصاص به يهود ندارد و آنچه از فخر رازى نقل شده است و چنگال گرفتن و آنها را بنابر ظهور آيه، حلال دانسته و حديث «حُرِّمَ كُلَّ ذى نابٍ مِنَ السِّباعِ وَ ذى مِخلَبٍ مِنَ الطُّيُورِ» را ضعيف پنداشته، بيهوده است. [نساء:160] اين آيه نيز روشن مى‏كند كه اين محرّمات در اصل حلال بوده و بواسطه ظلمشان بر يهود حرام شده‏اند و شايد اين آيه از آيه اول اعم باشد. بايد ديد مراد از اين ناخنداران چيست؟ از ابن عباس و سدّى و غيره نقل شده: مراد حيوانى است كه سم‏اش يكى است و شكاف ندارد مثل شتر و شتر مرغ و اردك و غاز (مجمع) از مجاهد نقل شده مراد هر چهارپائى است كه سم شكافته نيست و سم شكافتگان را يهود مى‏خورند. و از ابن زيد نقل شده كه مراد شتر است. در تورات فعلى سفر لاويان باب يازدهم بطور قاعده كلى هر شكافته شم و نشخوار كننده حلال شمرده شده ولى شتر را تحريم كرده كه نشخوار مى‏كند ولى شكافته سم نيست و ونك (حيوانى است مثل گربه بعضى آنرا گوسفند بنى اسرائيل گويند) نشخوار مى‏كند ولى شكافته سم نيست ايضاً خرگوش و خوك كه اولى سم شكافته نيست و دومى نشخوار نمى‏كند. ولى از اينها فقط شتر در ما نحن فيه است. نا گفته نماند: گوسفند و گاو داخل در اين تحريم نيست زيرا جمله «وَمِنَ البَقَرِ وَ الغَنَمِ ...» نشان مى‏دهد فقط پيه آن دو بر يهود حرام شده است. مى‏ماند شتر و قسمت ديگرى از طيّبات و ناخنداران. يهود مى‏گفتند: اين محرمات در اصل شريعتها حرام بودند و در اثر گناهان بر ما حرام نشده‏اند قرآن در جواب آنها فرموده: هر طعام پيش از نزول تورات بر بنى اسرائيل حلال بوده مگر آنچه اسرائيل بر خود حرام كرده بود تورات را بياوريد و بخوانيد تا صدق اين سخن روشن شود[آل عمران:93]. گفته‏اند: يعقوب مرضى داشت كه گوشت شتر آن را مزيد مى‏كرد لذا تصميم گرفت كه گوشت شتر نخورد. مراد از «ماحرم» آنست. * [فتح:24]. ظفر: (بر وزن علم) بمعنى نجات و غلبه است بنظر راغب اصل آن از «طفره عليه» است يعنى انگشتش در بدن او فرو رفته. آن در آيه به معنى غلبه است يعنى: خدا شما را بر آنها غالب كرد و نصرت داد.


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::ظُفُر]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۴

آیات شامل این کلمه

«ظُفُر» (بر وزن شتر) در اصل، به معناى «ناخن» مى باشد، ولى به سمّ حیوان هاى سمّ دار (آنها که همچون اسب، سم هایى دارند که شکاف ندارد نه مانند گوسفند و گاو که داراى سم شکافته مى باشند) نیز اطلاق شده; زیرا سمّ هاى آنها شبیه ناخن است، و نیز به پاى شتر که نوک پاى او یکپارچه است و شکافى ندارد، گفته اند.

بنابراین، از آیه فوق چنین استفاده مى شود که تمام حیواناتى که «سم چاک» نیستند اعم از چهارپایان یا پرندگان، بر یهود تحریم شده بود.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

(بر وزن عنق و قفل) ناخن. اعم از آن كه در انسان باشد يا غير آن. مراجعه به لغت نشان مى‏دهد كه ظفر فقط بمعنى تاخن و بمخلب (چنگال) شامل نيست. المنار از لسان العرب نقل مى‏كند: ظفر ناخن انسان و ناخن پرنده است... و گفته‏اند ظفر ذر مرغى يا در حيوانى گويند كه شكار نمى‏كند و مخلب در آن كه شكار مى‏كند. [انعام:146]. ناخن داران كه بر يهود حرام شده حتماً بر پرندگان و حيوانات چنگالدار شامل نيست كه چنگالداران در اسلام نيز حرام است اختصاص به يهود ندارد و آنچه از فخر رازى نقل شده است و چنگال گرفتن و آنها را بنابر ظهور آيه، حلال دانسته و حديث «حُرِّمَ كُلَّ ذى نابٍ مِنَ السِّباعِ وَ ذى مِخلَبٍ مِنَ الطُّيُورِ» را ضعيف پنداشته، بيهوده است. [نساء:160] اين آيه نيز روشن مى‏كند كه اين محرّمات در اصل حلال بوده و بواسطه ظلمشان بر يهود حرام شده‏اند و شايد اين آيه از آيه اول اعم باشد. بايد ديد مراد از اين ناخنداران چيست؟ از ابن عباس و سدّى و غيره نقل شده: مراد حيوانى است كه سم‏اش يكى است و شكاف ندارد مثل شتر و شتر مرغ و اردك و غاز (مجمع) از مجاهد نقل شده مراد هر چهارپائى است كه سم شكافته نيست و سم شكافتگان را يهود مى‏خورند. و از ابن زيد نقل شده كه مراد شتر است. در تورات فعلى سفر لاويان باب يازدهم بطور قاعده كلى هر شكافته شم و نشخوار كننده حلال شمرده شده ولى شتر را تحريم كرده كه نشخوار مى‏كند ولى شكافته سم نيست و ونك (حيوانى است مثل گربه بعضى آنرا گوسفند بنى اسرائيل گويند) نشخوار مى‏كند ولى شكافته سم نيست ايضاً خرگوش و خوك كه اولى سم شكافته نيست و دومى نشخوار نمى‏كند. ولى از اينها فقط شتر در ما نحن فيه است. نا گفته نماند: گوسفند و گاو داخل در اين تحريم نيست زيرا جمله «وَمِنَ البَقَرِ وَ الغَنَمِ ...» نشان مى‏دهد فقط پيه آن دو بر يهود حرام شده است. مى‏ماند شتر و قسمت ديگرى از طيّبات و ناخنداران. يهود مى‏گفتند: اين محرمات در اصل شريعتها حرام بودند و در اثر گناهان بر ما حرام نشده‏اند قرآن در جواب آنها فرموده: هر طعام پيش از نزول تورات بر بنى اسرائيل حلال بوده مگر آنچه اسرائيل بر خود حرام كرده بود تورات را بياوريد و بخوانيد تا صدق اين سخن روشن شود[آل عمران:93]. گفته‏اند: يعقوب مرضى داشت كه گوشت شتر آن را مزيد مى‏كرد لذا تصميم گرفت كه گوشت شتر نخورد. مراد از «ماحرم» آنست. * [فتح:24]. ظفر: (بر وزن علم) بمعنى نجات و غلبه است بنظر راغب اصل آن از «طفره عليه» است يعنى انگشتش در بدن او فرو رفته. آن در آيه به معنى غلبه است يعنى: خدا شما را بر آنها غالب كرد و نصرت داد.


در حال بارگیری...