يَضّرّعُون: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۷: خط ۷:
تضرّع به معنى تذلّل است. در قاموس و اقرب آمده: «تَضَرَّعَ اِلَى اللّهِ» يعنى ابتهال و تذلّل كرد و به قولى خود را در معرض طلب حاجت قرار داد. ايضاً در قاموس گويد: «ضراع ضرعاً و ضراعُ: خضع و ذلّ و استكان». [انعام:43]. آن گاه كه عذاب ما به آنها رسيد چرا تذلّل نكردند؟ چرا به درگاه خدا زارى نكردند؟ ليكن دلهاى آنها سخت گرديد [مؤمنون:76]. استكانت چنانكه در مجمع فرموده به معنى خضوع است يعنى:هر آينه آنها را به عذاب گرفتار كرديم به پروردگارشان خاضع و تسليم نشدند و تضرّع و زارى نكردند على هذا استكانت امر قلبى و تضرّع، زارى با زبان و امر ظاهرى است و اگر هر دو به يك معنى باشد منظور آن است كه در گذشته خضوع نكردند و اكنون هم نمى‏كنند. در الميزان از كافى از حضرت باقر عليه السلام نقل است كه فرمود: «... اَيْاِسْتِكانَةُ هِىَ الْخُضُوعُ. وَ التَّضَرُّعُ رَفْعُ الْيَدَيْنِ وَ التَّضَرُّعُ بِهِما». در مجمع از حضرت صادق صلوات اللّه عليه نقل كرده: استكانت در دعاست، تضرّع برداشتن دو دست است در نماز. «اَلْاِسْتِكانَةُ فى الدُّعاءِ وَ التَّضَرِّعُ رَفَعُ الْيَدِ فى الصَّلوةِ». نا گفته نماند مفهوم دو آيه فوق و همچنين آياتى نظير [اعراف:94].آن است كه گرفتارى‏هاى بدن و غيره از جانب خدا براى بيدار كردن انسان و اظهار تذلّل به خدا و توبه و انابه است كه انسان به ضعف و عصيان خود پى ببرد و متوجه خدا شود بدين طريقگرفتارى‏ها يك نوع رحمت اند ما بعد آيه 43 انعام حاكى است كه اگر شخص از گرفتارى‏ها متنبه نشود درهاى نعمت بر رويش گشوده شده و غفلتاً عذاب او را يافته و از بين مى‏برد [انعام:44]. در خاتمه نا گفته نماند: ضرع گذشته از مصدر بودن به معنى پستان حيوانات است مثل ثدى كه پستان زن است طبرسى فرموده: علت اين تسميه آن است كه شير به پستان ميل مى‏كند. ايضاً ضُرُع به ضم (ض - ر) نزديك شدن است در اقرب آمده: «ضرع السبع من الشى‏ء ضروعاً: دنامة» و نيز آمده: «تَضَرَّعَ مِنْه» يعنى با ميل به او نزديك شد و چون تذلّل و زارى يك نوع نزديك شدن است لذا معناى اصلى در آن ملحوظ مى‏باشد.
تضرّع به معنى تذلّل است. در قاموس و اقرب آمده: «تَضَرَّعَ اِلَى اللّهِ» يعنى ابتهال و تذلّل كرد و به قولى خود را در معرض طلب حاجت قرار داد. ايضاً در قاموس گويد: «ضراع ضرعاً و ضراعُ: خضع و ذلّ و استكان». [انعام:43]. آن گاه كه عذاب ما به آنها رسيد چرا تذلّل نكردند؟ چرا به درگاه خدا زارى نكردند؟ ليكن دلهاى آنها سخت گرديد [مؤمنون:76]. استكانت چنانكه در مجمع فرموده به معنى خضوع است يعنى:هر آينه آنها را به عذاب گرفتار كرديم به پروردگارشان خاضع و تسليم نشدند و تضرّع و زارى نكردند على هذا استكانت امر قلبى و تضرّع، زارى با زبان و امر ظاهرى است و اگر هر دو به يك معنى باشد منظور آن است كه در گذشته خضوع نكردند و اكنون هم نمى‏كنند. در الميزان از كافى از حضرت باقر عليه السلام نقل است كه فرمود: «... اَيْاِسْتِكانَةُ هِىَ الْخُضُوعُ. وَ التَّضَرُّعُ رَفْعُ الْيَدَيْنِ وَ التَّضَرُّعُ بِهِما». در مجمع از حضرت صادق صلوات اللّه عليه نقل كرده: استكانت در دعاست، تضرّع برداشتن دو دست است در نماز. «اَلْاِسْتِكانَةُ فى الدُّعاءِ وَ التَّضَرِّعُ رَفَعُ الْيَدِ فى الصَّلوةِ». نا گفته نماند مفهوم دو آيه فوق و همچنين آياتى نظير [اعراف:94].آن است كه گرفتارى‏هاى بدن و غيره از جانب خدا براى بيدار كردن انسان و اظهار تذلّل به خدا و توبه و انابه است كه انسان به ضعف و عصيان خود پى ببرد و متوجه خدا شود بدين طريقگرفتارى‏ها يك نوع رحمت اند ما بعد آيه 43 انعام حاكى است كه اگر شخص از گرفتارى‏ها متنبه نشود درهاى نعمت بر رويش گشوده شده و غفلتاً عذاب او را يافته و از بين مى‏برد [انعام:44]. در خاتمه نا گفته نماند: ضرع گذشته از مصدر بودن به معنى پستان حيوانات است مثل ثدى كه پستان زن است طبرسى فرموده: علت اين تسميه آن است كه شير به پستان ميل مى‏كند. ايضاً ضُرُع به ضم (ض - ر) نزديك شدن است در اقرب آمده: «ضرع السبع من الشى‏ء ضروعاً: دنامة» و نيز آمده: «تَضَرَّعَ مِنْه» يعنى با ميل به او نزديك شد و چون تذلّل و زارى يك نوع نزديك شدن است لذا معناى اصلى در آن ملحوظ مى‏باشد.


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::يَضّرّعُون]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۶

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

تضرّع به معنى تذلّل است. در قاموس و اقرب آمده: «تَضَرَّعَ اِلَى اللّهِ» يعنى ابتهال و تذلّل كرد و به قولى خود را در معرض طلب حاجت قرار داد. ايضاً در قاموس گويد: «ضراع ضرعاً و ضراعُ: خضع و ذلّ و استكان». [انعام:43]. آن گاه كه عذاب ما به آنها رسيد چرا تذلّل نكردند؟ چرا به درگاه خدا زارى نكردند؟ ليكن دلهاى آنها سخت گرديد [مؤمنون:76]. استكانت چنانكه در مجمع فرموده به معنى خضوع است يعنى:هر آينه آنها را به عذاب گرفتار كرديم به پروردگارشان خاضع و تسليم نشدند و تضرّع و زارى نكردند على هذا استكانت امر قلبى و تضرّع، زارى با زبان و امر ظاهرى است و اگر هر دو به يك معنى باشد منظور آن است كه در گذشته خضوع نكردند و اكنون هم نمى‏كنند. در الميزان از كافى از حضرت باقر عليه السلام نقل است كه فرمود: «... اَيْاِسْتِكانَةُ هِىَ الْخُضُوعُ. وَ التَّضَرُّعُ رَفْعُ الْيَدَيْنِ وَ التَّضَرُّعُ بِهِما». در مجمع از حضرت صادق صلوات اللّه عليه نقل كرده: استكانت در دعاست، تضرّع برداشتن دو دست است در نماز. «اَلْاِسْتِكانَةُ فى الدُّعاءِ وَ التَّضَرِّعُ رَفَعُ الْيَدِ فى الصَّلوةِ». نا گفته نماند مفهوم دو آيه فوق و همچنين آياتى نظير [اعراف:94].آن است كه گرفتارى‏هاى بدن و غيره از جانب خدا براى بيدار كردن انسان و اظهار تذلّل به خدا و توبه و انابه است كه انسان به ضعف و عصيان خود پى ببرد و متوجه خدا شود بدين طريقگرفتارى‏ها يك نوع رحمت اند ما بعد آيه 43 انعام حاكى است كه اگر شخص از گرفتارى‏ها متنبه نشود درهاى نعمت بر رويش گشوده شده و غفلتاً عذاب او را يافته و از بين مى‏برد [انعام:44]. در خاتمه نا گفته نماند: ضرع گذشته از مصدر بودن به معنى پستان حيوانات است مثل ثدى كه پستان زن است طبرسى فرموده: علت اين تسميه آن است كه شير به پستان ميل مى‏كند. ايضاً ضُرُع به ضم (ض - ر) نزديك شدن است در اقرب آمده: «ضرع السبع من الشى‏ء ضروعاً: دنامة» و نيز آمده: «تَضَرَّعَ مِنْه» يعنى با ميل به او نزديك شد و چون تذلّل و زارى يك نوع نزديك شدن است لذا معناى اصلى در آن ملحوظ مى‏باشد.


در حال بارگیری...