مُشْفِقُون: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
(به فتح ش -ف) سرخى مغرب پس از غروب آفتاب [انشقاق:16-17]. از ائمه طاهرين عليهم السلام نقل است كه شفق را سرخى مغرب فرمودهاند مالك، شافعى،اوزاعى، و غيره نيز چنين گفتهاند ولى ثعلب آن را سفيدى معنى كرده است، فرّاء گويد: بعضى از عرب را شنيدم مىگفت: اين لباس سرخ است مثل شفق (مجمع). به قول راغب اشفاق عنايتى است آميخته به خوف چون با «من» متعدى شود معنى خوف در آن ظاهرتر است و چون با «فى» باشد معنى اعتنا در آن آشكارتر مىباشد. طبرسى فرموده: اشفاق خوف از وقوع مكروه است با احتمال عدم وقوع. [انبياء:49]. بنابر قول راغب: آنها از قيامت ترسى آميخته با اعتنا به آن دارند آيه [احزاب:72]. همه آيات اشفاق در قرآن كريم با «من» آمده حتى آيه [مجادله:13]. كه در تقدير «مِنْ اَنْ تُقَدِّموا» است مگر آيه [طور:26]. كه با «فى» آمده است و آن بنابر قول شبرسى خائفان و بنابر قول راغب اعتنا كنندگان است و چندان فرقى ندارند. * [انبياء:28]، [مؤمنون:57]. در «خشية» از راغب نقل كرديم كه آن ترسى آميخته با تعظيم است. سپس گفتيم: اين سخن كلّيت ندارد و تعظيم از مضاف اليه خشيت استفاده مىشود. على هذا به نظر من خشية در دو آيه فوق به معنى عظمت و مهابت به كار رفته يعنى: آنها از عظمت و مهابت پروردگار خويش خائف اند و به آن اعتنا دارند چنانكه درحوم فيض در صافى و بيضاوى در تفسير خود آن را مهابت و بيضاوى در تفسير خود آن را مهابت و عظمت گفتهاند. | (به فتح ش -ف) سرخى مغرب پس از غروب آفتاب [انشقاق:16-17]. از ائمه طاهرين عليهم السلام نقل است كه شفق را سرخى مغرب فرمودهاند مالك، شافعى،اوزاعى، و غيره نيز چنين گفتهاند ولى ثعلب آن را سفيدى معنى كرده است، فرّاء گويد: بعضى از عرب را شنيدم مىگفت: اين لباس سرخ است مثل شفق (مجمع). به قول راغب اشفاق عنايتى است آميخته به خوف چون با «من» متعدى شود معنى خوف در آن ظاهرتر است و چون با «فى» باشد معنى اعتنا در آن آشكارتر مىباشد. طبرسى فرموده: اشفاق خوف از وقوع مكروه است با احتمال عدم وقوع. [انبياء:49]. بنابر قول راغب: آنها از قيامت ترسى آميخته با اعتنا به آن دارند آيه [احزاب:72]. همه آيات اشفاق در قرآن كريم با «من» آمده حتى آيه [مجادله:13]. كه در تقدير «مِنْ اَنْ تُقَدِّموا» است مگر آيه [طور:26]. كه با «فى» آمده است و آن بنابر قول شبرسى خائفان و بنابر قول راغب اعتنا كنندگان است و چندان فرقى ندارند. * [انبياء:28]، [مؤمنون:57]. در «خشية» از راغب نقل كرديم كه آن ترسى آميخته با تعظيم است. سپس گفتيم: اين سخن كلّيت ندارد و تعظيم از مضاف اليه خشيت استفاده مىشود. على هذا به نظر من خشية در دو آيه فوق به معنى عظمت و مهابت به كار رفته يعنى: آنها از عظمت و مهابت پروردگار خويش خائف اند و به آن اعتنا دارند چنانكه درحوم فيض در صافى و بيضاوى در تفسير خود آن را مهابت و بيضاوى در تفسير خود آن را مهابت و عظمت گفتهاند. | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::مُشْفِقُون]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۵
قابل توجّه این که «خشیت» به معناى هرگونه ترسى نیست بلکه ترسى است که توأم با تعظیم و احترام باشد و همچنین «مُشْفِق» از مادّه «اشفاق» به معناى خوف و ترسى است آمیخته با محبت و احترام (چون در اصل از مادّه «شفق» گرفته شده که روشنى آمیخته با تاریکى است). بنابراین، ترس آنها از خداوند، همچون ترس انسان از یک حادثه وحشتناک نیست، و همچنین «اشفاق» آنها همچون بیم انسان از یک موجود خطرناک نمى باشد، بلکه ترس و اشفاقشان آمیزه اى است از احترام، عنایت و توجه، معرفت و احساس مسئولیت.
اما در سوره «مؤمنون»، از آنجا که «خشیت» بیشتر جنبه قلبى دارد و «اشفاق» جنبه عملى را شامل مى شود، ذکر این دو، به صورت علت و معلول در آیه، روشن مى سازد که آنها کسانى هستند که ترس آمیخته با عظمت خدا در دل هایشان جاى کرده است و آثار آن در عملشان و مراقبتهایشان نسبت به دستورات الهى نمایان است. و به تعبیر دیگر «اشفاق» مرحله تکامل «خشیت» است که در عمل اثر مى گذارد، و به پرهیز از گناه و انجام مسئولیت ها وا مى دارد. و به طورى که «راغب» در «مفردات» مى گوید: این ماده هنگامى که با کلمه «من» متعدى شود، مفهوم «خوف» در آن ظاهرتر است، و هنگامى که با کلمه «فى» متعدى گردد، مفهوم «توجّه و عنایت» در آن بیشتر است. این کلمه، در اصل از مادّه «شفق» گرفته شده، که همان روشنى آمیخته با تاریکى است.
ریشه کلمه
- شفق (۱۱ بار)
قاموس قرآن
(به فتح ش -ف) سرخى مغرب پس از غروب آفتاب [انشقاق:16-17]. از ائمه طاهرين عليهم السلام نقل است كه شفق را سرخى مغرب فرمودهاند مالك، شافعى،اوزاعى، و غيره نيز چنين گفتهاند ولى ثعلب آن را سفيدى معنى كرده است، فرّاء گويد: بعضى از عرب را شنيدم مىگفت: اين لباس سرخ است مثل شفق (مجمع). به قول راغب اشفاق عنايتى است آميخته به خوف چون با «من» متعدى شود معنى خوف در آن ظاهرتر است و چون با «فى» باشد معنى اعتنا در آن آشكارتر مىباشد. طبرسى فرموده: اشفاق خوف از وقوع مكروه است با احتمال عدم وقوع. [انبياء:49]. بنابر قول راغب: آنها از قيامت ترسى آميخته با اعتنا به آن دارند آيه [احزاب:72]. همه آيات اشفاق در قرآن كريم با «من» آمده حتى آيه [مجادله:13]. كه در تقدير «مِنْ اَنْ تُقَدِّموا» است مگر آيه [طور:26]. كه با «فى» آمده است و آن بنابر قول شبرسى خائفان و بنابر قول راغب اعتنا كنندگان است و چندان فرقى ندارند. * [انبياء:28]، [مؤمنون:57]. در «خشية» از راغب نقل كرديم كه آن ترسى آميخته با تعظيم است. سپس گفتيم: اين سخن كلّيت ندارد و تعظيم از مضاف اليه خشيت استفاده مىشود. على هذا به نظر من خشية در دو آيه فوق به معنى عظمت و مهابت به كار رفته يعنى: آنها از عظمت و مهابت پروردگار خويش خائف اند و به آن اعتنا دارند چنانكه درحوم فيض در صافى و بيضاوى در تفسير خود آن را مهابت و بيضاوى در تفسير خود آن را مهابت و عظمت گفتهاند.