رَق: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[طور:1-7]. رق صفحه پوستى است كه در آن مىنويسند. طبرسى فرموده: رقّ پوستى است كه در آن چيزى نوشته شود و اصل آن از لمعان است گويند: «ترقرق الشيىء: اذالمع» صحاح گويد: رقّ آن است كه در آن مىنويسند و آن پوست نازكى است. راغب و زمخشرى پوست بودن را قيد نكردهاند. قاموس و اقرب مىگويند: پوست نازكى است كه در آن مىنويسند و نيز به معنى صفحه سفيد است. بنظر مىآيد مراد از طور، سينا و محل نزول وحى بحضرت موسى و مراد از كتاب، تورات موسى است كه در صفحه گسترده نوشته شده بود و منظور از بيت معمور كعبه و از سقف مرفوع آسمان است [انبياء:32]. و از بحر مسجور (درياى گداخته) مطلق درياى گداخته است «وَ اِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ» و يا درياى گداخته و مذاب مركز زمين است كه در «سجر» خواهد آمد. | [طور:1-7]. رق صفحه پوستى است كه در آن مىنويسند. طبرسى فرموده: رقّ پوستى است كه در آن چيزى نوشته شود و اصل آن از لمعان است گويند: «ترقرق الشيىء: اذالمع» صحاح گويد: رقّ آن است كه در آن مىنويسند و آن پوست نازكى است. راغب و زمخشرى پوست بودن را قيد نكردهاند. قاموس و اقرب مىگويند: پوست نازكى است كه در آن مىنويسند و نيز به معنى صفحه سفيد است. بنظر مىآيد مراد از طور، سينا و محل نزول وحى بحضرت موسى و مراد از كتاب، تورات موسى است كه در صفحه گسترده نوشته شده بود و منظور از بيت معمور كعبه و از سقف مرفوع آسمان است [انبياء:32]. و از بحر مسجور (درياى گداخته) مطلق درياى گداخته است «وَ اِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ» و يا درياى گداخته و مذاب مركز زمين است كه در «سجر» خواهد آمد. | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::رَق]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۵
واژه «رقّ» از مادّه «رقت» در اصل، به معناى نازک و لطیف بودن است، و به کاغذ یا پوست نازکى که مطلبى بر آن مى نویسند نیز گفته مى شود.
ریشه کلمه
- رقق (۱ بار)
قاموس قرآن
[طور:1-7]. رق صفحه پوستى است كه در آن مىنويسند. طبرسى فرموده: رقّ پوستى است كه در آن چيزى نوشته شود و اصل آن از لمعان است گويند: «ترقرق الشيىء: اذالمع» صحاح گويد: رقّ آن است كه در آن مىنويسند و آن پوست نازكى است. راغب و زمخشرى پوست بودن را قيد نكردهاند. قاموس و اقرب مىگويند: پوست نازكى است كه در آن مىنويسند و نيز به معنى صفحه سفيد است. بنظر مىآيد مراد از طور، سينا و محل نزول وحى بحضرت موسى و مراد از كتاب، تورات موسى است كه در صفحه گسترده نوشته شده بود و منظور از بيت معمور كعبه و از سقف مرفوع آسمان است [انبياء:32]. و از بحر مسجور (درياى گداخته) مطلق درياى گداخته است «وَ اِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ» و يا درياى گداخته و مذاب مركز زمين است كه در «سجر» خواهد آمد.