کَدَأْب: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
(افزودن نمودار دفعات)
خط ۱۴: خط ۱۴:
عادت و شأن و تلاش طبرسى فرموده: دأب به معنى عادت است «دأب يدأب» آنگاه گويند كه كسى به چيزى عادت كند و در آن مستمر باشد [آل عمران:11] يعنى عادت و طريقه اين كفّار مانند عادت آل فرعون و پيشينيان است كه آيات ما را تكذيب كردند. [يوسف:47] هفت سال به عادت خود زراعت مى‏كند [ابراهيم:33] مراد از دائبين آن است كه در سير و وضع خود مستمراند و به آن عادت دارند يعنى: آفتاب و ماه را به خدمت شما گماشت كه هميشه روانند. در نهج البلاغه آمده:اَلشَّمْسُ وَالْقَمَرُ دائِبانِ فى مَرْضاتِهِ» خطبه: 88 محمد عبده آن را تلاش معنى كرده است كه به شب. روز دائبان گويند كه در رفتن و آمدن عادت دارند كلمه دأب پنج بار و دائبين يكبار در قرآن پنج بار و دائبين يكبار در قرآن مجيد آمده است. [غافر:31]. در قاموس و صحاح دأب را عادت و شأن معنى كرده و در نهايه مى‏گويد: دأب به معنى عادت و كار است و اصل آن به معنى تلاش و زحمت است . فكر مى‏كنم كه معنى دأب در آيه فوق همان شأن و قضيّه باشد يعنى: من بر شما از نظير روز احزاب مى‏ترسم كه مثل واقعه قوم نوح و عاد و ثمود...، به سر شما آيد. مجمع آن را در آيه عادت خدا گرفته يعنى مثل عادت خدا درباره قوم نوح و عاد بيضاوى كلمه جزاء مقدّر كرده يعنى «مثل جزاء عادت قوم نوح...» ولى آنچه ما گفتيم بهتر است.
عادت و شأن و تلاش طبرسى فرموده: دأب به معنى عادت است «دأب يدأب» آنگاه گويند كه كسى به چيزى عادت كند و در آن مستمر باشد [آل عمران:11] يعنى عادت و طريقه اين كفّار مانند عادت آل فرعون و پيشينيان است كه آيات ما را تكذيب كردند. [يوسف:47] هفت سال به عادت خود زراعت مى‏كند [ابراهيم:33] مراد از دائبين آن است كه در سير و وضع خود مستمراند و به آن عادت دارند يعنى: آفتاب و ماه را به خدمت شما گماشت كه هميشه روانند. در نهج البلاغه آمده:اَلشَّمْسُ وَالْقَمَرُ دائِبانِ فى مَرْضاتِهِ» خطبه: 88 محمد عبده آن را تلاش معنى كرده است كه به شب. روز دائبان گويند كه در رفتن و آمدن عادت دارند كلمه دأب پنج بار و دائبين يكبار در قرآن پنج بار و دائبين يكبار در قرآن مجيد آمده است. [غافر:31]. در قاموس و صحاح دأب را عادت و شأن معنى كرده و در نهايه مى‏گويد: دأب به معنى عادت و كار است و اصل آن به معنى تلاش و زحمت است . فكر مى‏كنم كه معنى دأب در آيه فوق همان شأن و قضيّه باشد يعنى: من بر شما از نظير روز احزاب مى‏ترسم كه مثل واقعه قوم نوح و عاد و ثمود...، به سر شما آيد. مجمع آن را در آيه عادت خدا گرفته يعنى مثل عادت خدا درباره قوم نوح و عاد بيضاوى كلمه جزاء مقدّر كرده يعنى «مثل جزاء عادت قوم نوح...» ولى آنچه ما گفتيم بهتر است.


{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::کَدَأْب]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۳

آیات شامل این کلمه

«دَأْب» در اصل، به معناى ادامه سیر و حرکت است و به معناى «هر کار و عادت مستمر» نیز مى آید. در سوره «آل عمران»، حال کافران معاصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) به عادت مستمر و سیره نادرست آل فرعون و اقوام پیش از آنها تشبیه شده است که آیات خدا را تکذیب کردند، و خداوند آنها را به گناهانشان گرفت و در همین جهان به مجازات سختى گرفتار شدند. و در سوره «یوسف» معناى این کلمه این مى شود که شما طبق عادت مستمر خود که به امر کشاورزى در سرزمین مصر اهمیت مى دهید، این کار را طبق معمول ادامه دهید، ولى در مصرف محصول آن، صرفه جوئى کنید. این احتمال نیز داده شده که منظور این بوده که با جدیت و کوشش هر چه بیشتر زراعت را دنبال کنید; زیرا دأب و دئوب به معناى کوشش و خستگى نیز آمده است، یعنى آن قدر کار کنید تا خسته شوید. و «دائب» به موجودى گفته مى شود که به سیر خود ادامه مى دهد، سپس به هر عادت مستمرى اطلاق شده، و در سوره «مؤمن» منظور از دأب قوم نوح... عادت مستمرى است که آنها داشتند و آن استمرار بر شرک و طغیان و ظلم و کفران بود.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

عادت و شأن و تلاش طبرسى فرموده: دأب به معنى عادت است «دأب يدأب» آنگاه گويند كه كسى به چيزى عادت كند و در آن مستمر باشد [آل عمران:11] يعنى عادت و طريقه اين كفّار مانند عادت آل فرعون و پيشينيان است كه آيات ما را تكذيب كردند. [يوسف:47] هفت سال به عادت خود زراعت مى‏كند [ابراهيم:33] مراد از دائبين آن است كه در سير و وضع خود مستمراند و به آن عادت دارند يعنى: آفتاب و ماه را به خدمت شما گماشت كه هميشه روانند. در نهج البلاغه آمده:اَلشَّمْسُ وَالْقَمَرُ دائِبانِ فى مَرْضاتِهِ» خطبه: 88 محمد عبده آن را تلاش معنى كرده است كه به شب. روز دائبان گويند كه در رفتن و آمدن عادت دارند كلمه دأب پنج بار و دائبين يكبار در قرآن پنج بار و دائبين يكبار در قرآن مجيد آمده است. [غافر:31]. در قاموس و صحاح دأب را عادت و شأن معنى كرده و در نهايه مى‏گويد: دأب به معنى عادت و كار است و اصل آن به معنى تلاش و زحمت است . فكر مى‏كنم كه معنى دأب در آيه فوق همان شأن و قضيّه باشد يعنى: من بر شما از نظير روز احزاب مى‏ترسم كه مثل واقعه قوم نوح و عاد و ثمود...، به سر شما آيد. مجمع آن را در آيه عادت خدا گرفته يعنى مثل عادت خدا درباره قوم نوح و عاد بيضاوى كلمه جزاء مقدّر كرده يعنى «مثل جزاء عادت قوم نوح...» ولى آنچه ما گفتيم بهتر است.


در حال بارگیری...