خَاوِيَة: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(افزودن نمودار دفعات) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
سقوط. خالى شدن در مجمع و مفردات مىگويد: اصل خواء خالى شدن است گويند «خوى بطنه من الطعام» شكمش از طعام خالى شد. ولى ديگران سقوط و انهدام نيز گفتهاند در قاموس گفته «خوت الدار: تهدّمت و خوت و خويت: خلت من اهلها و ارض خاوية اى خالية» همچنين است قول صحاح و اقرب. [بقره:259] فكر مىكنم كه خاويه در آيه به معنى ساقط باشد گر چه در مجمع خاليه گفته است يعنى: يا مانند آن كه بر دهكدهاى گذر كرد و آن بر سقفها افتاده و بعد ديوارها بر روى سقفها افتاده بود. در نهج البلاغه خطبه 98 هست: [نمل:52] خاويه به معنى خاليه و يا ساقط است ولى خالى بودن بهتر به نظر مىرسد زيرا ستم خانه را خالى و بىصاحب مىگذارد. [حاقة:7] قوم را در آن محل مىبينى كه افتادهاند گوئى تنههاى نخل سقوط كردهاند. ناگفته نماند خاويه در قرآن مجيد پنج بار آمده است و مادّه آن واوى و يائى هر دو بكار رفته و مصدر واوى آن خوّ مصدريائىاش خوى و خواه است (اقرب). | سقوط. خالى شدن در مجمع و مفردات مىگويد: اصل خواء خالى شدن است گويند «خوى بطنه من الطعام» شكمش از طعام خالى شد. ولى ديگران سقوط و انهدام نيز گفتهاند در قاموس گفته «خوت الدار: تهدّمت و خوت و خويت: خلت من اهلها و ارض خاوية اى خالية» همچنين است قول صحاح و اقرب. [بقره:259] فكر مىكنم كه خاويه در آيه به معنى ساقط باشد گر چه در مجمع خاليه گفته است يعنى: يا مانند آن كه بر دهكدهاى گذر كرد و آن بر سقفها افتاده و بعد ديوارها بر روى سقفها افتاده بود. در نهج البلاغه خطبه 98 هست: [نمل:52] خاويه به معنى خاليه و يا ساقط است ولى خالى بودن بهتر به نظر مىرسد زيرا ستم خانه را خالى و بىصاحب مىگذارد. [حاقة:7] قوم را در آن محل مىبينى كه افتادهاند گوئى تنههاى نخل سقوط كردهاند. ناگفته نماند خاويه در قرآن مجيد پنج بار آمده است و مادّه آن واوى و يائى هر دو بكار رفته و مصدر واوى آن خوّ مصدريائىاش خوى و خواه است (اقرب). | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::خَاوِيَة]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۲
«خاویه» از مادّه «خواء» (بر وزن هواء) گاه، به معناى ساقط گشتن و ویران شدن است، و گاه به معناى خالى شدن; این تعبیر در مورد ستارگان (شهب) که سقوط مى کند نیز آمده، مى گویند: «خوى النجم» یعنى ستاره سقوط کرد. «راغب» در «مفردات» مى گوید: معناى اصلى «خوى» خالى شدن است، این تعبیر در مورد شکم هاى گرسنه، گردوى پوک و ستارگان خالى از باران گفته شده است (عرب جاهلى معتقد بود که هر ستاره اى در افق ظاهر مى شود بارانى همراه دارد).
ریشه کلمه
- خوى (۵ بار)
قاموس قرآن
سقوط. خالى شدن در مجمع و مفردات مىگويد: اصل خواء خالى شدن است گويند «خوى بطنه من الطعام» شكمش از طعام خالى شد. ولى ديگران سقوط و انهدام نيز گفتهاند در قاموس گفته «خوت الدار: تهدّمت و خوت و خويت: خلت من اهلها و ارض خاوية اى خالية» همچنين است قول صحاح و اقرب. [بقره:259] فكر مىكنم كه خاويه در آيه به معنى ساقط باشد گر چه در مجمع خاليه گفته است يعنى: يا مانند آن كه بر دهكدهاى گذر كرد و آن بر سقفها افتاده و بعد ديوارها بر روى سقفها افتاده بود. در نهج البلاغه خطبه 98 هست: [نمل:52] خاويه به معنى خاليه و يا ساقط است ولى خالى بودن بهتر به نظر مىرسد زيرا ستم خانه را خالى و بىصاحب مىگذارد. [حاقة:7] قوم را در آن محل مىبينى كه افتادهاند گوئى تنههاى نخل سقوط كردهاند. ناگفته نماند خاويه در قرآن مجيد پنج بار آمده است و مادّه آن واوى و يائى هر دو بكار رفته و مصدر واوى آن خوّ مصدريائىاش خوى و خواه است (اقرب).