ریشه اخذ: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
تکرار در قرآن: ۲۷۳(بار)
تکرار در قرآن: ۲۷۳(بار)


[[ ویژه:پیوند_به_این_صفحه/ریشه اخذ | '''لیست کلمات مشتق شده ''']]
__TOC__
=== قاموس قرآن ===
گرفتن. حيازت. [اعراف:154] چون غضب موسى فرو نشست الواح را گرفت ناگفته نماند مصاديق اخذ و كيفيّت آن مختلف است ولى در همه آنها معنى اولى ملحوظ مى‏باشد مثل اخذ پيمان، اخذ بعذاب، اخذ زمين زينت خود را از روئيدنيها، اخذ چيزى با دست، اخذ خلق يعنى متخلق شدن بخلقى و نظائر اينها، چنانچه بترتيب در اين آيات و امثال آنها آمده است [مائده:12]، [اعراف:165]، [يونس:24]، [بقره:260]، [اعراف:199] آخد: گيرنده [هود:56] اتخاذ يعنى گرفتن توأم با قبول نحو [نساء:125] با مراجعه بِه اِلمعجم المفهرس در موارد استعمال اِتَّخَذَ وَ اَتَّخَذوا و ساير صيغ آن از باب افتعال، بنظر مى‏آيد كه در تمام موارد آن، گرفتن توأم با قبول و با خوشنودى ملحوظ است. امّا مؤاخذه، راغب در مفردات گويد: در آيه [نحل:61] از آن جهت از باب مفاعله آمده كه مردم نعمت‏ها را اخذ كرده و شكر بجاى نياورده‏اند مؤاخذه بدين نحو طرفينى است. نا گفته نماند مؤاخذه در تمام موارد آن در قرآن بمعنى مجازات و اخذ به عقوبت است، مى‏توان گفت كه: مفاعله همواره بين الاثنين باشد چنانچه در «سَافَدتُ شَهراً و عاقَبْتُ اللصَ» بين الاثنين نيست، گفته راغب درست بنظر نمى‏رسد ولى آيه [هود:102] مؤيد قول ما است.
گرفتن. حيازت. [اعراف:154] چون غضب موسى فرو نشست الواح را گرفت ناگفته نماند مصاديق اخذ و كيفيّت آن مختلف است ولى در همه آنها معنى اولى ملحوظ مى‏باشد مثل اخذ پيمان، اخذ بعذاب، اخذ زمين زينت خود را از روئيدنيها، اخذ چيزى با دست، اخذ خلق يعنى متخلق شدن بخلقى و نظائر اينها، چنانچه بترتيب در اين آيات و امثال آنها آمده است [مائده:12]، [اعراف:165]، [يونس:24]، [بقره:260]، [اعراف:199] آخد: گيرنده [هود:56] اتخاذ يعنى گرفتن توأم با قبول نحو [نساء:125] با مراجعه بِه اِلمعجم المفهرس در موارد استعمال اِتَّخَذَ وَ اَتَّخَذوا و ساير صيغ آن از باب افتعال، بنظر مى‏آيد كه در تمام موارد آن، گرفتن توأم با قبول و با خوشنودى ملحوظ است. امّا مؤاخذه، راغب در مفردات گويد: در آيه [نحل:61] از آن جهت از باب مفاعله آمده كه مردم نعمت‏ها را اخذ كرده و شكر بجاى نياورده‏اند مؤاخذه بدين نحو طرفينى است. نا گفته نماند مؤاخذه در تمام موارد آن در قرآن بمعنى مجازات و اخذ به عقوبت است، مى‏توان گفت كه: مفاعله همواره بين الاثنين باشد چنانچه در «سَافَدتُ شَهراً و عاقَبْتُ اللصَ» بين الاثنين نيست، گفته راغب درست بنظر نمى‏رسد ولى آيه [هود:102] مؤيد قول ما است.


[[ ویژه:پیوند_به_این_صفحه/ریشه اخذ | '''لیست کلمات مشتق شده ''']]


__TOC__
 
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
{|class="wikitable sortable"
{|class="wikitable sortable"

نسخهٔ ‏۱۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۲۵

تکرار در قرآن: ۲۷۳(بار)

لیست کلمات مشتق شده

قاموس قرآن

گرفتن. حيازت. [اعراف:154] چون غضب موسى فرو نشست الواح را گرفت ناگفته نماند مصاديق اخذ و كيفيّت آن مختلف است ولى در همه آنها معنى اولى ملحوظ مى‏باشد مثل اخذ پيمان، اخذ بعذاب، اخذ زمين زينت خود را از روئيدنيها، اخذ چيزى با دست، اخذ خلق يعنى متخلق شدن بخلقى و نظائر اينها، چنانچه بترتيب در اين آيات و امثال آنها آمده است [مائده:12]، [اعراف:165]، [يونس:24]، [بقره:260]، [اعراف:199] آخد: گيرنده [هود:56] اتخاذ يعنى گرفتن توأم با قبول نحو [نساء:125] با مراجعه بِه اِلمعجم المفهرس در موارد استعمال اِتَّخَذَ وَ اَتَّخَذوا و ساير صيغ آن از باب افتعال، بنظر مى‏آيد كه در تمام موارد آن، گرفتن توأم با قبول و با خوشنودى ملحوظ است. امّا مؤاخذه، راغب در مفردات گويد: در آيه [نحل:61] از آن جهت از باب مفاعله آمده كه مردم نعمت‏ها را اخذ كرده و شكر بجاى نياورده‏اند مؤاخذه بدين نحو طرفينى است. نا گفته نماند مؤاخذه در تمام موارد آن در قرآن بمعنى مجازات و اخذ به عقوبت است، مى‏توان گفت كه: مفاعله همواره بين الاثنين باشد چنانچه در «سَافَدتُ شَهراً و عاقَبْتُ اللصَ» بين الاثنين نيست، گفته راغب درست بنظر نمى‏رسد ولى آيه [هود:102] مؤيد قول ما است.


کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
يُؤْخَذُ ۲
اتَّخَذْتُمُ‌ ۲
بِاتِّخَاذِکُمُ‌ ۱
فَأَخَذَتْکُمُ‌ ۱
أَخَذْنَا ۱۵
خُذُوا ۶
تَتَّخِذُنَا ۱
أَتَّخَذْتُمْ‌ ۱
اتَّخَذَ ۱۹
اتَّخِذُوا ۱
يَتَّخِذُ ۳
أَخَذَتْهُ‌ ۲
يُؤَاخِذُکُمُ‌ ۲
يُؤَاخِذُکُمْ‌ ۲
تَأْخُذُوا ۲
تَتَّخِذُوا ۱۳
تَأْخُذُهُ‌ ۱
فَخُذْ ۳
بِآخِذِيهِ‌ ۱
تُؤَاخِذْنَا ۱
فَأَخَذَهُمُ‌ ۷
يَتَّخِذِ ۲
يَتَّخِذَ ۶
أَخَذَ ۱۱
أَخَذْتُمْ‌ ۲
تَأْخُذُونَهُ‌ ۲
أَخَذْنَ‌ ۱
مُتَّخِذَاتِ‌ ۱
فَخُذُوهُمْ‌ ۲
لْيَأْخُذُوا ۲
لَأَتَّخِذَنَ‌ ۱
يَتَّخِذُونَ‌ ۱
يَتَّخِذُوا ۳
فَأَخَذَتْهُمُ‌ ۸
اتَّخَذُوا ۲۶
أَخْذِهِمُ‌ ۱
مُتَّخِذِي‌ ۱
فَخُذُوهُ‌ ۲
اتَّخَذُوهَا ۱
اتَّخَذُوهُمْ‌ ۱
اتَّخِذُونِي‌ ۱
أَتَّخِذُ ۲
فَأَخَذْنَاهُمْ‌ ۴
أَخَذْنَاهُمْ‌ ۳
يُؤْخَذْ ۲
تَتَّخِذُ ۱
فَيَأْخُذَکُمْ‌ ۳
تَتَّخِذُونَ‌ ۴
فَخُذْهَا ۱
يَأْخُذُوا ۱
يَتَّخِذُوهُ‌ ۲
اتَّخَذُوهُ‌ ۱
أَخَذَتْهُمُ‌ ۱
يَأْخُذُونَ‌ ۱
يَأْخُذُوهُ‌ ۱
خُذِ ۲
أُخِذَ ۱
خُذُوهُمْ‌ ۱
خُذْ ۲
يَأْخُذُ ۲
أَخَذَتِ‌ ۲
آخِذٌ ۱
اتَّخَذْتُمُوهُ‌ ۱
أَخْذُ ۱
أَخْذَهُ‌ ۱
نَتَّخِذَهُ‌ ۲
لِيَأْخُذَ ۱
نَأْخُذَ ۱
فَاتَّخَذْتُمْ‌ ۱
أَخَذْتُهُمْ‌ ۲
يَأْخُذَهُمْ‌ ۲
يُؤَاخِذُ ۲
اتَّخِذِي‌ ۱
لاَتَّخَذُوکَ‌ ۱
يَتَّخِذْ ۲
لَنَتَّخِذَنَ‌ ۱
فَتَتَّخِذُونَهُ‌ ۱
مُتَّخِذَ ۱
يُؤَاخِذُهُمْ‌ ۱
فَاتَّخَذَ ۱
تُؤَاخِذْنِي‌ ۱
لاَتَّخَذْتَ ۱
تَتَّخِذَ ۱
فَاتَّخَذَتْ‌ ۱
خُذْهَا ۱
يَأْخُذْهُ‌ ۱
تَأْخُذْ ۱
نَتَّخِذَ ۲
لاَتَّخَذْنَاهُ‌ ۱
يَتَّخِذُونَکَ‌ ۲
أَخَذْتُهَا ۱
فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ‌ ۱
تَأْخُذْکُمْ‌ ۱
اتَّخَذْتُ‌ ۱
أَتَّخِذْ ۱
اتَّخَذْتَ‌ ۱
فَأَخَذَهُمْ‌ ۲
فَأَخَذْنَاهُ‌ ۳
اتَّخَذْتُمْ‌ ۲
اتَّخَذَتْ‌ ۱
يَتَّخِذَهَا ۱
أُخِذُوا ۲
فَاتَّخِذُوهُ‌ ۱
أَخَذْتُ‌ ۱
تَأْخُذُهُمْ‌ ۱
أَتَّخَذْنَاهُمْ‌ ۱
لِيَأْخُذُوهُ‌ ۱
فَأَخَذْتُهُمْ‌ ۱
فَأَخَذَتْهُمْ‌ ۱
لِيَتَّخِذَ ۱
خُذُوهُ‌ ۲
اتَّخَذَهَا ۱
لِتَأْخُذُوهَا ۱
يَأْخُذُونَهَا ۱
تَأْخُذُونَهَا ۱
آخِذِينَ‌ ۱
أَخْذَ ۱
فَيُؤْخَذُ ۱
أَخْذَةً ۱
لَأَخَذْنَا ۱
فَاتَّخِذْهُ‌ ۱
أَخْذاً ۱
فَأَخَذَهُ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط