يَنْعِق: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه نعق | نعق]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: نعق| ]] | *[[ریشه نعق | نعق]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: نعق| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
صيحه زدن. فريادكشيدن. گويند «نَعَقَ الرَّاعِىُ بِغَنَمِهِ» چوپان به گوسفندانش بانگ زد و زجرشان كرد. «نَعَقَ الْغُرابُ: صاحَ» كلاغ فرياد كشيد. «نَعَقَ الْمُؤَذِنُ» صدايش را به اذان گفتن بلند كرد. [بقره:171]. حكايت كافران (در اينكه سخن پيامبران را مىشنوند و اعتنا نمىكنند) چنان است كه شخصى به حيوانى كه جز صدايى و ندايى نمىشنود، بانگ زند. اين آيه در «دعو» مشروحا گفته شده است و اين لفظ فقط يكبار در قرآن مجيد آمده است. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳ مرداد ۱۳۹۳، ساعت ۲۱:۰۵
«یَنْعِقُ» از مادّه «نعق» در اصل، به معناى صداى کلاغ است بدون این که گردن خود را بکشد و سر خود را حرکت دهد.
ریشه کلمه
- نعق (۱ بار)
قاموس قرآن
صيحه زدن. فريادكشيدن. گويند «نَعَقَ الرَّاعِىُ بِغَنَمِهِ» چوپان به گوسفندانش بانگ زد و زجرشان كرد. «نَعَقَ الْغُرابُ: صاحَ» كلاغ فرياد كشيد. «نَعَقَ الْمُؤَذِنُ» صدايش را به اذان گفتن بلند كرد. [بقره:171]. حكايت كافران (در اينكه سخن پيامبران را مىشنوند و اعتنا نمىكنند) چنان است كه شخصى به حيوانى كه جز صدايى و ندايى نمىشنود، بانگ زند. اين آيه در «دعو» مشروحا گفته شده است و اين لفظ فقط يكبار در قرآن مجيد آمده است.