يَرْتَع: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه رتع | رتع]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: رتع| ]] | *[[ریشه رتع | رتع]] (۱ بار) [[کلمه با ریشه:: رتع| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
[يوسف:12]. در مجمع از ابن زيد نقل كرده كه رتع به معنى گردش است خودش نيز رفت و آمد كه عبارت اخراى گردش است معنى كرده على هذا معنى آيه چنين است: او را فردا با ما بفرست تا گردش و بازى نمايد. اقرب الموارد آن را تنعم و تلذذ گفته و نيز مىگويد: خوردن و آشاميدن چهار پاست در فراوانى و وسعت. صحاح مىگويد «رَتَعَتِ الْماشِيَةُ: اَكَلَتْ ماشاءَتْ، خَرَجْنا نَرْتَعُ وَ نَلْعَبُ اَىْ ننعم و نلهو» يعنى چهار پا آن چه مىخواست بخورد، بيرون شديم لذت مىبريم و بازى مىكرديم. به عقيده راغب اصل آن علف خوردن بهائم و در كثرت اكل انسان بطور استعاره بكار مىرود. و خلاصه آن كه: استعمال اين كلمه در انسان به معنى گردش و تنّعم و تلذذ است در نهج البلاغه نامه 26 آمده «وَ مَن اسْتَهانَ بِالاَمْانَةِ وَ رَتَعَ فِى الخِيانَةِ... فَقَدْ اَحَلَّ بَنَفْسِهِ فِى الدُّنْياالذُّلَّ...» در صحيفه شجاديه دعاى 20 آمده «فَاِذا كانَ عَمْرى مَرْتَعاًلِلشِّيطانِ فَاقبِضْنى اِلَيكَ» كلمه فوق فقط يك بار در قرآن آمده است. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۴۷
«یَرْتَع» از مادّه «رتع» (بر وزن قطع) در اصل به معناى چریدن و فراوان خوردن حیوانات است، ولى گاهى در مورد انسان به معناى تفریح و خورد و خوراک فراوان به کار مى رود.
ریشه کلمه
- رتع (۱ بار)
قاموس قرآن
[يوسف:12]. در مجمع از ابن زيد نقل كرده كه رتع به معنى گردش است خودش نيز رفت و آمد كه عبارت اخراى گردش است معنى كرده على هذا معنى آيه چنين است: او را فردا با ما بفرست تا گردش و بازى نمايد. اقرب الموارد آن را تنعم و تلذذ گفته و نيز مىگويد: خوردن و آشاميدن چهار پاست در فراوانى و وسعت. صحاح مىگويد «رَتَعَتِ الْماشِيَةُ: اَكَلَتْ ماشاءَتْ، خَرَجْنا نَرْتَعُ وَ نَلْعَبُ اَىْ ننعم و نلهو» يعنى چهار پا آن چه مىخواست بخورد، بيرون شديم لذت مىبريم و بازى مىكرديم. به عقيده راغب اصل آن علف خوردن بهائم و در كثرت اكل انسان بطور استعاره بكار مىرود. و خلاصه آن كه: استعمال اين كلمه در انسان به معنى گردش و تنّعم و تلذذ است در نهج البلاغه نامه 26 آمده «وَ مَن اسْتَهانَ بِالاَمْانَةِ وَ رَتَعَ فِى الخِيانَةِ... فَقَدْ اَحَلَّ بَنَفْسِهِ فِى الدُّنْياالذُّلَّ...» در صحيفه شجاديه دعاى 20 آمده «فَاِذا كانَ عَمْرى مَرْتَعاًلِلشِّيطانِ فَاقبِضْنى اِلَيكَ» كلمه فوق فقط يك بار در قرآن آمده است.