گمنام

هَشِيما: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
۱٬۲۸۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ مرداد ۱۳۹۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
*[[ریشه هشم‌ | هشم‌]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: هشم‌| ]]
*[[ریشه هشم‌ | هشم‌]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: هشم‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
شكستن. «هَشَمَ الشَّىْ‏ءَ هَشْماً: كَسَرَهُ» راغب گويد: آن شكستن چيز نرمى است مثل علف. گويند: «هَشَمَ عَظْمَهُ» استخوان او را شكست هاشمه زخمى است كه استخوان سر را مى‏شكند. هشيم: خورده شده و شكسته علف خشك و چوب [كهف:45]. علف زمين با آن بياميخت سپس خشك و شكسته گرديد كه بادها آن را پراكنده كند. [قمر:31]. محتظر به صيغه فاعل كسى است كه براى باغ يا گوسفندان حظيره و آغلى از چوب و علف مى‏سازد يعنى ما بر قوم صالح صيحه‏اى فرستاديم كه در اثر آن مانند چوبهاى شكسته حظيره ساز شدند. ظاهراً مراد شكسته شدن چوبها در حين قطع از اشجار است نه شكسته شدن در آغل. اين لفظ فقط دوبار در قرآن مجيد آمده است. در نهج البلاغه خطبه 142 فرموده: «اَوْكَوَقْعِ النَّارِ فِى الْهَشيمِ» يا مانند افتادن آتش در چوبها و علفهاى شكسته و خشكيده.


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]
۸٬۹۳۳

ویرایش