لِبَدا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه لبد | لبد]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: لبد| ]] | *[[ریشه لبد | لبد]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: لبد| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
[جن:19]. لبد را در آيه به ضم و كسر اول خوانده و در قرآنها به كسر اول است. لُبُود به معنى، اقامت، چسبيدن، ازدحام و جمع شدن آمده است و آن در آيه جمع لُبْدَة به ضم اول به معنى ملاصق، مجتمع و متراكم است ناگفته نماند: از آيه 16 سوره جن لحن كلام تغيير يافته و متوجه مشركين است لذا ضمير «كادُوا - يَكُونُون» ظاهراً راجع به آنهاست مراد از «لِبَداً» متراكم بودن است در اقرب الموارد گفته: لِبَد هر پشم و موى متراكم و پيچيده است به علت چسبيده بودن بعضى به بعضى لِبَد ناميده شده. ظاهراً وقت نماز خواندن آن حضرت، كفار براى مزاحمت و تماشا به اطرافش جمع شده مىخواستند از سر و كله همديگر بالا روند معنى آيه چنين مىشود: و چون بنده خدا به نماز برخاست نزديك بود بر او متراكم شوند. به نظر بعضى متراكم بودن راجع به جن است و آنها براى شنيدن قرآن اجتماع كرده مىخواستند از دوش همديگر بالا روند و آيات را بشنوند و ضمير «كادُوا - يَكُونُون» راجع به آنهاست. ولى سياق آيات قبل و بعد با اين نظر ملايم نيست. * [بلد:6]. لُبد را در آيه مشدد و مخفف خواندهاند ولى در قرآنها مخفف و به ضم اول است وبه معنى كثير و بسيار است در مجمع فرموده: لُبد به معنى كثير و مأخوذ از «تَلَبَّدَ الشَّىْءُ» است يعنى بعضى بر بعضى انباشته شد. معنى آيه: مىگويد مال زيادى تلف كردم. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳ مرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۲:۵۱
«لِبَد» از مادّه «لَبَد» (بر وزن پدر) به معناى چیزى است که اجزاى آن روى هم متراکم شده باشد، این تعبیر ،بیانگر هجوم عجیب مؤمنان جنّ براى شنیدن قرآن در اولین برخورد با آن، و همچنین بیانگر جاذبه فوق العاده نماز پیامبر(صلى الله علیه وآله) است.
ریشه کلمه
- لبد (۲ بار)
قاموس قرآن
[جن:19]. لبد را در آيه به ضم و كسر اول خوانده و در قرآنها به كسر اول است. لُبُود به معنى، اقامت، چسبيدن، ازدحام و جمع شدن آمده است و آن در آيه جمع لُبْدَة به ضم اول به معنى ملاصق، مجتمع و متراكم است ناگفته نماند: از آيه 16 سوره جن لحن كلام تغيير يافته و متوجه مشركين است لذا ضمير «كادُوا - يَكُونُون» ظاهراً راجع به آنهاست مراد از «لِبَداً» متراكم بودن است در اقرب الموارد گفته: لِبَد هر پشم و موى متراكم و پيچيده است به علت چسبيده بودن بعضى به بعضى لِبَد ناميده شده. ظاهراً وقت نماز خواندن آن حضرت، كفار براى مزاحمت و تماشا به اطرافش جمع شده مىخواستند از سر و كله همديگر بالا روند معنى آيه چنين مىشود: و چون بنده خدا به نماز برخاست نزديك بود بر او متراكم شوند. به نظر بعضى متراكم بودن راجع به جن است و آنها براى شنيدن قرآن اجتماع كرده مىخواستند از دوش همديگر بالا روند و آيات را بشنوند و ضمير «كادُوا - يَكُونُون» راجع به آنهاست. ولى سياق آيات قبل و بعد با اين نظر ملايم نيست. * [بلد:6]. لُبد را در آيه مشدد و مخفف خواندهاند ولى در قرآنها مخفف و به ضم اول است وبه معنى كثير و بسيار است در مجمع فرموده: لُبد به معنى كثير و مأخوذ از «تَلَبَّدَ الشَّىْءُ» است يعنى بعضى بر بعضى انباشته شد. معنى آيه: مىگويد مال زيادى تلف كردم.