يَحِيق: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
*[[ریشه حيق‌ | حيق‌]] (۱۰ بار) [[کلمه با ریشه:: حيق‌| ]]
*[[ریشه حيق‌ | حيق‌]] (۱۰ بار) [[کلمه با ریشه:: حيق‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
احاطه. فرا گرفتن. [غافر:45] آل عمران را عذاب بد فرا گرفت در اقرب الموارد هست [فاطر:43 ]حيله بد احاطه نمى‏كند و نمى‏رسد مگر اهل آن را . راغب گويد: گفته‏اند اصل آن حقّ است قاف اوّل به يا قلب شده است . بنابراين بايد معنى ثبوت و لزوم در آن ملحوظ باشد چنانكه در اقرب هست «حاقَ بِهِمُ الْاَمْرُ: لزمهم و وجب عليهم». در قرآن مجيد فعل ماضى آن 9 بار و فعل مضارعش يك بار آمده و همه با باء متعدى شده است و افعال ماضى همه درباره عذابهائى است كه منكرين انبیاء را محو نابود كرد و در گرفتارى موقّتى به كار نرفته است و شايد مراد از احاطه در «لا يحيق المكر السّى‏ءِ» هم احاطه هميشگى باشد كه با معنى ثبوت و لزوم مناسب است .


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۲۴ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۳۱

آیات شامل این کلمه

جمله «لایَحِیقُ» از مادّه «حاق» به معناى «نازل نمى شود و اصابت نمى کند و احاطه نمى یابد» مى باشد،اشاره به این که حیله گریها ممکن است موقتاً دامن دیگران را بگیرد، ولى، سرانجام به سراغ صاحب آن مى آید، او را در برابر خلق خدا رسوا و بینوا، و در پیشگاه الهى شرمسارمى کند،همان سرنوشت شومى که مشرکان «مکّه» پیدا کردند.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

احاطه. فرا گرفتن. [غافر:45] آل عمران را عذاب بد فرا گرفت در اقرب الموارد هست [فاطر:43 ]حيله بد احاطه نمى‏كند و نمى‏رسد مگر اهل آن را . راغب گويد: گفته‏اند اصل آن حقّ است قاف اوّل به يا قلب شده است . بنابراين بايد معنى ثبوت و لزوم در آن ملحوظ باشد چنانكه در اقرب هست «حاقَ بِهِمُ الْاَمْرُ: لزمهم و وجب عليهم». در قرآن مجيد فعل ماضى آن 9 بار و فعل مضارعش يك بار آمده و همه با باء متعدى شده است و افعال ماضى همه درباره عذابهائى است كه منكرين انبیاء را محو نابود كرد و در گرفتارى موقّتى به كار نرفته است و شايد مراد از احاطه در «لا يحيق المكر السّى‏ءِ» هم احاطه هميشگى باشد كه با معنى ثبوت و لزوم مناسب است .