قَلَى: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه قلى | قلى]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: قلى| ]] | *[[ریشه قلى | قلى]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: قلى| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
بغض شديد «قَلاهُ يَقْليهِ وَ يَقْلُوهُ: اَبْغَضَهُ وَ كَرِهَهُ غايَةَ الْكَراهَةِ» اقرب قيد ترك كردن را نيز افزوده [ضحى:3]. پروردگارت تو را ترك نكرده و دشمن نداشته ظهور آيه در مطلق بغض است نه بغض شديد در مجمع از ابن عباس نقل شده مدت پانزده روز از رسول خدا «صلى اللَّه عليه و آله» وحى قطع گرديد مشركان گفتند: پروردگار محمد او را ترك كرده و دشمن داشته است اگر كارش از جانب خدا بود وحى قطع نمىشد سوره ضحى در اين باره نازل شد. اقوال ديگرى نيز نقل شده است. دقت در آيات سوره مىرساند: چيزى در ميان بوده كه احتمال مىرفت خدا آن حضرت را ترك كرده است. در صافى نقل شده: جبرئيل پس از آوردن اقرء باسم تاخير كرد خديجه به آن حضرت گفت شايد پروردگارت ترا ترك كرده كه وحى نمىفرستد لذا اين سوره نازل شد. (واللَّهاعلم). [شعراء:168]. گفت من به اين عمل شما از دشمنانم. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۳۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۲۰
«قَلى» از مادّه «قلا» (بر وزن صدا) به معناى شدت بغض و عداوت است و از مادّه «قَلْو» (بر وزن سرو) به معناى پرتاب کردن آمده است. «راغب» معتقد است: هر دو به یک معنا باز مى گردد; زیرا کسى که مورد عداوت انسان است، گویى قلب، او را پرت مى کند و نمى پذیرد. این ماده هم به صورت «ناقص یایى» آمده و هم «ناقص واوى»، در صورت اول به معناى بغض و عداوت است، و در صورت دوم، به معناى پرتاب نمودن و طرد کردن، و همان گونه که در بالا گفته شده، هر دو به یک ریشه باز مى گردد.
ریشه کلمه
- قلى (۲ بار)
قاموس قرآن
بغض شديد «قَلاهُ يَقْليهِ وَ يَقْلُوهُ: اَبْغَضَهُ وَ كَرِهَهُ غايَةَ الْكَراهَةِ» اقرب قيد ترك كردن را نيز افزوده [ضحى:3]. پروردگارت تو را ترك نكرده و دشمن نداشته ظهور آيه در مطلق بغض است نه بغض شديد در مجمع از ابن عباس نقل شده مدت پانزده روز از رسول خدا «صلى اللَّه عليه و آله» وحى قطع گرديد مشركان گفتند: پروردگار محمد او را ترك كرده و دشمن داشته است اگر كارش از جانب خدا بود وحى قطع نمىشد سوره ضحى در اين باره نازل شد. اقوال ديگرى نيز نقل شده است. دقت در آيات سوره مىرساند: چيزى در ميان بوده كه احتمال مىرفت خدا آن حضرت را ترك كرده است. در صافى نقل شده: جبرئيل پس از آوردن اقرء باسم تاخير كرد خديجه به آن حضرت گفت شايد پروردگارت ترا ترك كرده كه وحى نمىفرستد لذا اين سوره نازل شد. (واللَّهاعلم). [شعراء:168]. گفت من به اين عمل شما از دشمنانم.