لَعِبْرَة: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
*[[ریشه عبر | عبر]] (۹ بار) [[کلمه با ریشه:: عبر| ]] | *[[ریشه عبر | عبر]] (۹ بار) [[کلمه با ریشه:: عبر| ]] | ||
*[[ریشه ل | ل]] (۳۸۴۲ بار) [[کلمه با ریشه:: ل| ]] | *[[ریشه ل | ل]] (۳۸۴۲ بار) [[کلمه با ریشه:: ل| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
بر وزن فلس [حشر:2]. اصل عبر گذشتن از حالى به حال است، اما عبور مخصوص است بگذشتن از آب خواه بوسيله شنا باشد يا كشتى يا پل يا حيوانى. عبرة به فتح اول به معنى اشك چشم از آن مشتقّ است. عبارت كلامى است كه در هوا عبور كرده از زبان گوينده بگوش سامع مىرسد. اعتبار و عبرة حالتى است كه از معرفت محسوس به معرفت غير محسوس رسيده مىشود. تعبير مخصوص به خواب است كه آن را از ظاهر به باطلش عبور مىدهد (مفردات). فكر مىكنم: قول راغب در بيان اين ماده كافى است گر چه با سائر گفتهها كمى تفاوت دارد. در مجمع فرمود: اصل باب به معنى نفوذ است. *[آل عمران:13]. در آن چه گفته شد با بصيرتان را عبرتى است كه از اين محسوس مشاهد به غير محسوس پى ببرند. *[يوسف:43]. در لغت آمده: «عبر الرؤيا عبراً و عبارةً: فسّرها» يعنى اى بزرگان قوم درباره خواب من اظهار رأى كنيد اگر مىتوانيد خواب را تفسير كنيد و آن را به واقع عبور دهيد، تعبير و عبر هر دو به يك معنى است. * [نساء:43]. «عابِرى» در اصل «عابِرینَ» است در اثر اضافه نونش ساقط شده اگر مراد از صلوة نماز باشد مراد از عابرى سبيل مسافر است يعنى در حال مستى و در حال جنابت نماز نخوانيد مگر آن كه در سفرباشيد كه با تيمّم مىتوانيد بخوانيد و اگر مراد مواضع صلوة و مساجد باشد يعنى به مساجد باشد يعنى به مساجد در حال مستى وارد نشويد و نيز در حالت جنابت مگر آن كه بصورت عبور از درى به درى باشد (جوامع المجامع) به نظر من احتمال اول قوى است. كه ذيل آيه مطلب را روشن مىكند و قيد عدم وجدان آب در سفر نيز ذيل معلوم مىشود. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۹ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۲۰:۵۴
«عِبْرَةٌ» در اصل از مادّه «عبور» گرفته شده است که به معناى گذشتن از حالى به حال دیگر، یا از جایى به جاى دیگر است، و به اشک چشم «عَبْرَة» (بر وزن حسرت) مى گویند; زیرا از چشم عبور مى کند و به کلمات که از زبان ها و گوش ها مى گذرد نیز عبارت مى گویند، و عبرت گرفتن از حوادث نیز به خاطر آن گفته مى شود که انسان از آنچه مى بیند مى گذرد، و از حقایقى در پشت سر آن آگاه مى شود.
ریشه کلمه
قاموس قرآن
بر وزن فلس [حشر:2]. اصل عبر گذشتن از حالى به حال است، اما عبور مخصوص است بگذشتن از آب خواه بوسيله شنا باشد يا كشتى يا پل يا حيوانى. عبرة به فتح اول به معنى اشك چشم از آن مشتقّ است. عبارت كلامى است كه در هوا عبور كرده از زبان گوينده بگوش سامع مىرسد. اعتبار و عبرة حالتى است كه از معرفت محسوس به معرفت غير محسوس رسيده مىشود. تعبير مخصوص به خواب است كه آن را از ظاهر به باطلش عبور مىدهد (مفردات). فكر مىكنم: قول راغب در بيان اين ماده كافى است گر چه با سائر گفتهها كمى تفاوت دارد. در مجمع فرمود: اصل باب به معنى نفوذ است. *[آل عمران:13]. در آن چه گفته شد با بصيرتان را عبرتى است كه از اين محسوس مشاهد به غير محسوس پى ببرند. *[يوسف:43]. در لغت آمده: «عبر الرؤيا عبراً و عبارةً: فسّرها» يعنى اى بزرگان قوم درباره خواب من اظهار رأى كنيد اگر مىتوانيد خواب را تفسير كنيد و آن را به واقع عبور دهيد، تعبير و عبر هر دو به يك معنى است. * [نساء:43]. «عابِرى» در اصل «عابِرینَ» است در اثر اضافه نونش ساقط شده اگر مراد از صلوة نماز باشد مراد از عابرى سبيل مسافر است يعنى در حال مستى و در حال جنابت نماز نخوانيد مگر آن كه در سفرباشيد كه با تيمّم مىتوانيد بخوانيد و اگر مراد مواضع صلوة و مساجد باشد يعنى به مساجد باشد يعنى به مساجد در حال مستى وارد نشويد و نيز در حالت جنابت مگر آن كه بصورت عبور از درى به درى باشد (جوامع المجامع) به نظر من احتمال اول قوى است. كه ذيل آيه مطلب را روشن مىكند و قيد عدم وجدان آب در سفر نيز ذيل معلوم مىشود.