السّفَهَاء: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
ولى روشن است که منظور از سفاهت در آیه فوق، عدم رشد کافى در خصوص امور مالى است، به طورى که شخص نتواند سرپرستى اموال خود را بر عهده گیرد، و در مبادلات مالى منافع خود را تأمین نماید، و به اصطلاح، کلاه سرش برود. | ولى روشن است که منظور از سفاهت در آیه فوق، عدم رشد کافى در خصوص امور مالى است، به طورى که شخص نتواند سرپرستى اموال خود را بر عهده گیرد، و در مبادلات مالى منافع خود را تأمین نماید، و به اصطلاح، کلاه سرش برود. | ||
'''«سُفَهاء»''': جمع «سفیه» در اصل به معناى کسى است که بدنش سبک باشد و به آسانى جابه جا شود، عرب به افسارهاى سبک وزن حیوانات که به هر طرف حرکت مى کند «سفیه» مى گوید، ولى این کلمه تدریجاً به معناى «سبک مغز» به کار رفته و به صورت معناى اصلى در آمده، خواه این سبک مغزى در امور دینى باشد یا دنیوى. | |||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === |
نسخهٔ ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۲۵
«سَفَه» (بر وزن هدف) در اصل، یک نوع کم وزنى و سبکى بدن است، به طورى که به هنگام راه رفتن تعادل حفظ نشود; و به همین جهت به افسار که ناموزون است و دائماً در حال حرکت است، «سفیه» گفته مى شود. سپس به همین تناسب در افرادى که رشد فکرى ندارند، به کار رفته است، خواه سبکى عقل آنها در امور مادى باشد یا در امور معنوى.
ولى روشن است که منظور از سفاهت در آیه فوق، عدم رشد کافى در خصوص امور مالى است، به طورى که شخص نتواند سرپرستى اموال خود را بر عهده گیرد، و در مبادلات مالى منافع خود را تأمین نماید، و به اصطلاح، کلاه سرش برود.
«سُفَهاء»: جمع «سفیه» در اصل به معناى کسى است که بدنش سبک باشد و به آسانى جابه جا شود، عرب به افسارهاى سبک وزن حیوانات که به هر طرف حرکت مى کند «سفیه» مى گوید، ولى این کلمه تدریجاً به معناى «سبک مغز» به کار رفته و به صورت معناى اصلى در آمده، خواه این سبک مغزى در امور دینى باشد یا دنیوى.
ریشه کلمه
- سفه (۱۱ بار)