کَسَرَاب: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
*[[ریشه سراب‌ | سراب‌]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: سراب‌| ]]
*[[ریشه سراب‌ | سراب‌]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: سراب‌| ]]
*[[ریشه ک‌ | ک‌]] (۱۴۷۸ بار) [[کلمه با ریشه:: ک‌| ]]
*[[ریشه ک‌ | ک‌]] (۱۴۷۸ بار) [[کلمه با ریشه:: ک‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
شى‏ء بى حقيقت. چيز كاذب. اهل لغت گويند: زمين شوره زار كه در آفتاب مى‏درخشد و از دور به آب مى‏ماند:. راغب گويد: آن است كه در بيابان مى‏درخشد... و سراب در بى حقيقت بودن مثل شراب است در آنچه حقيقت دارد. طبرسى فرموده: سراب شعاعى است كه در وقت ظهر آب جارى به نظر مى‏آيد. و چون در نظر بيننده مثل آب، جارى مى‏شود لذا سراب گفته شده . راغب علت تسميه را مرور در نظر انسان دانسته است. [نور:39]. آنانكه كافر شدند اعمالشان مانند سرابى است در بيابانى كه تشنه آن را آب پندارد [نباء:20]. از اين آيه بدست مى‏آيد كه روز قيامت كوهها در نظر بيننده كوه‏اند ولى اگر به نزذيك آنها رود مى‏بيند غباراند كه كوه مى‏نمايند كه به حكم [قارعة:5] ريز ريز شده و به صورت پشم رنگين حلّاجى شده در آمده‏اند. اين كلمه فقط دوبار در قرآن آمده است.


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۲۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۳۰

آیات شامل این کلمه

«سراب» در اصل از مادّه «سَرَب» (بر وزن شرف) به معناى راه رفتن در سراشیبى است و «سَرْب» (بر وزن چرب) به معناى راه سراشیبى است; به همین مناسبت «سراب» به تلألؤى مى گویند که از دور در بیابان ها و سراشیبى ها نمایان مى شود و به نظر مى رسد که در آنجا آب وجود دارد، در حالى که چیزى جز انعکاس نور آفتاب نیست.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

شى‏ء بى حقيقت. چيز كاذب. اهل لغت گويند: زمين شوره زار كه در آفتاب مى‏درخشد و از دور به آب مى‏ماند:. راغب گويد: آن است كه در بيابان مى‏درخشد... و سراب در بى حقيقت بودن مثل شراب است در آنچه حقيقت دارد. طبرسى فرموده: سراب شعاعى است كه در وقت ظهر آب جارى به نظر مى‏آيد. و چون در نظر بيننده مثل آب، جارى مى‏شود لذا سراب گفته شده . راغب علت تسميه را مرور در نظر انسان دانسته است. [نور:39]. آنانكه كافر شدند اعمالشان مانند سرابى است در بيابانى كه تشنه آن را آب پندارد [نباء:20]. از اين آيه بدست مى‏آيد كه روز قيامت كوهها در نظر بيننده كوه‏اند ولى اگر به نزذيك آنها رود مى‏بيند غباراند كه كوه مى‏نمايند كه به حكم [قارعة:5] ريز ريز شده و به صورت پشم رنگين حلّاجى شده در آمده‏اند. اين كلمه فقط دوبار در قرآن آمده است.