کَالرّمِيم: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
*[[ریشه رمم‌ | رمم‌]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: رمم‌| ]]
*[[ریشه رمم‌ | رمم‌]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: رمم‌| ]]
*[[ریشه ک‌ | ک‌]] (۱۴۷۸ بار) [[کلمه با ریشه:: ک‌| ]]
*[[ریشه ک‌ | ک‌]] (۱۴۷۸ بار) [[کلمه با ریشه:: ک‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
استخوان پوسيده. [يس:78]. و اين مثل رفات است كه در «رفت» گذشت. جوهرى پس از آنكه رميم را استخوان پوسيده معنى كرده گويد علت اينكه رميم در آيه مفرد آمده آن است كه در ماده فعيل مذكر و مؤنث و جمع يكسان آيد [ذاريات:42]. يعنى آن باد چيزى را كه بر آن مى‏وزيد نمى‏گذاشت مگر آنكه مانند استخوان پوسيده و سائيده مى‏كرد. نظير اين آيه است [حاقة:7]. نا گفته نماند رم به فتح (ر) به معنى اصلاح نيز آمده است در اقرب گويد (رمّ البناء رمّاً: اصلحه» ولى در قرآن فقط در معناى فوق به كار رفته است.


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۲۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۱۱

آیات شامل این کلمه

«رِمّ» (بر وزن جنّ) به معناى اجزاء خردى است که از چوب یا کاه بر زمین مى ریزد و «رَمّ» و «ترمیم» نیز به معناى اصلاح اشیاء پوسیده است.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

استخوان پوسيده. [يس:78]. و اين مثل رفات است كه در «رفت» گذشت. جوهرى پس از آنكه رميم را استخوان پوسيده معنى كرده گويد علت اينكه رميم در آيه مفرد آمده آن است كه در ماده فعيل مذكر و مؤنث و جمع يكسان آيد [ذاريات:42]. يعنى آن باد چيزى را كه بر آن مى‏وزيد نمى‏گذاشت مگر آنكه مانند استخوان پوسيده و سائيده مى‏كرد. نظير اين آيه است [حاقة:7]. نا گفته نماند رم به فتح (ر) به معنى اصلاح نيز آمده است در اقرب گويد (رمّ البناء رمّاً: اصلحه» ولى در قرآن فقط در معناى فوق به كار رفته است.