أَهْوَن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه هون | هون]] (۲۶ بار) [[کلمه با ریشه:: هون| ]] | *[[ریشه هون | هون]] (۲۶ بار) [[کلمه با ریشه:: هون| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
(به فتح اول) آسانى. «هانَ عَلَيْهِ الْاَمْرُهَوْناً: سَهُلَ» چنانكه فرموده: [فرقان:63]. هون در جاى حال و مراد از آن تواضع و وقار و آرامى است يعنى بندگان خدا آنانند كه در روى زمين با آرامى و تواضع راه مىروند. در مجمع از امام صادق «عليه السلام» منقول است: آن مردى است كه به طبيعت خود راه مىرود خودپسندى و تكلف ندارد. هَيِّنْ: آسان. [مريم:9]. خدايت گفت: آن بر من آسان است. اَهْوَن: آسانتر. [روم:27]. اوست كه آفريدن را شروع مىكند و سپس آن را از سر مىگيرد خلقت دوم بر او از خلقت اول آسانتر است. ناگفته نماند: چيزى بر خدا از چيز ديگر آسانتر و دشوارتر نمىتواند باشد و همه نسبت به خدا يكسانند وگرنه لازم مىآيد كه خدا كارى را با مشقت انجام دهد و آن سبب عجز خداست (معاذاللَّه). به نظر مىآيد اهون بودن خلقت دوم نسبت به ذات آن است كه پيداست شروع هر چيز از اعاده آن پر معونهتر است يعنى: اعمال قدرت در اعاده آفرينش كمتر از اعمال آن در آفرينش اول است. الميزان بعد از نقل و رد جوابهاى اشكال، نظر داده كه: اهون نسبت به كار مردم است يعنى چون اعاده شىء نسبت به مردم آسان است پس نسبت به خدا آسانتر است، در اثبات اين مطلب از ذيل آيه كه «وَ لَهُ الْمَثَلُ الْاَعْلى فِى السَّمواتِ وَالْاَرْضِ» است. استفاده كرده كه عميق و قابل دقت است. *** هُون: (به ضم - ه) و هوان و مهانت به معنى ذلت و خوارى است. در قرآن مجيد فقط با همزه باب افعال تعديه شده [حج:18]. آنكه خدا خوارش كند او را عزيزكنندهاى نيست. [انعام:93]. امروز كيفر داده مىشويد عذاب خوارى را يعنى عذابى را كه به وسيله آن خوار مىشويد لذا بعضى آن را «عَذابَ ذى الْهُونِ» گفتهاند در جوامع الجامع هون را خوارى شديد فرموده است. مُهين: (به صيغه فاعل) خوار كننده. [بقره:90]. مُهان: خوار شده. [فرقان:69]. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۵ مرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۳۹
«أهون» از مادّه «هَوْن» به معناى آسان تر است.
ریشه کلمه
- هون (۲۶ بار)
قاموس قرآن
(به فتح اول) آسانى. «هانَ عَلَيْهِ الْاَمْرُهَوْناً: سَهُلَ» چنانكه فرموده: [فرقان:63]. هون در جاى حال و مراد از آن تواضع و وقار و آرامى است يعنى بندگان خدا آنانند كه در روى زمين با آرامى و تواضع راه مىروند. در مجمع از امام صادق «عليه السلام» منقول است: آن مردى است كه به طبيعت خود راه مىرود خودپسندى و تكلف ندارد. هَيِّنْ: آسان. [مريم:9]. خدايت گفت: آن بر من آسان است. اَهْوَن: آسانتر. [روم:27]. اوست كه آفريدن را شروع مىكند و سپس آن را از سر مىگيرد خلقت دوم بر او از خلقت اول آسانتر است. ناگفته نماند: چيزى بر خدا از چيز ديگر آسانتر و دشوارتر نمىتواند باشد و همه نسبت به خدا يكسانند وگرنه لازم مىآيد كه خدا كارى را با مشقت انجام دهد و آن سبب عجز خداست (معاذاللَّه). به نظر مىآيد اهون بودن خلقت دوم نسبت به ذات آن است كه پيداست شروع هر چيز از اعاده آن پر معونهتر است يعنى: اعمال قدرت در اعاده آفرينش كمتر از اعمال آن در آفرينش اول است. الميزان بعد از نقل و رد جوابهاى اشكال، نظر داده كه: اهون نسبت به كار مردم است يعنى چون اعاده شىء نسبت به مردم آسان است پس نسبت به خدا آسانتر است، در اثبات اين مطلب از ذيل آيه كه «وَ لَهُ الْمَثَلُ الْاَعْلى فِى السَّمواتِ وَالْاَرْضِ» است. استفاده كرده كه عميق و قابل دقت است. *** هُون: (به ضم - ه) و هوان و مهانت به معنى ذلت و خوارى است. در قرآن مجيد فقط با همزه باب افعال تعديه شده [حج:18]. آنكه خدا خوارش كند او را عزيزكنندهاى نيست. [انعام:93]. امروز كيفر داده مىشويد عذاب خوارى را يعنى عذابى را كه به وسيله آن خوار مىشويد لذا بعضى آن را «عَذابَ ذى الْهُونِ» گفتهاند در جوامع الجامع هون را خوارى شديد فرموده است. مُهين: (به صيغه فاعل) خوار كننده. [بقره:90]. مُهان: خوار شده. [فرقان:69].