أَعْنَاقُهُم: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


«أعناق» جمع «عُنُق» به معناى گردن در فارسى، و «رقبه» و «عنق» در عربى به خاطر این که عضو مهم بدن انسان است، به صورت کنایه از خود انسان ذکر مى شود، فى المثل افراد یاغى را گردن کش و افراد زورگو را گردن کلفت، و افراد ناتوان را گردن شکسته مى گویند!. البته، در تفسیر «اعناق» در اینجا احتمالات دیگرى نیز داده اند; از جمله این که «اعناق» به معناى «رؤسا»، یا به معناى «گروهى از مردم» مى باشد، که همه این احتمالات ضعیف است.
«أعناق» جمع «عُنُق» به معناى گردن در فارسى، و «رقبه» و «عنق» در عربى به خاطر این که عضو مهم بدن انسان است، به صورت کنایه از خود انسان ذکر مى شود، فى المثل افراد یاغى را گردن کش و افراد زورگو را گردن کلفت، و افراد ناتوان را گردن شکسته مى گویند!. البته، در تفسیر «اعناق» در اینجا احتمالات دیگرى نیز داده اند; از جمله این که «اعناق» به معناى «رؤسا»، یا به معناى «گروهى از مردم» مى باشد، که همه این احتمالات ضعیف است.
بعضى از ارباب لغت معتقدند: «جید»، «عنق» و «رقبه» هر سه معناى مشابهى دارند، با این تفاوت که «جید» به قسمت بالاى سینه گفته مى شود، و «عنق» به پشت گردن یا همه گردن و «رقبه» به گردن گفته مى شود، و گاه به یک انسان نیز مى گویند: مانند «فک رقبة» یعنى آزاد کردن انسان.


=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===

نسخهٔ ‏۱۱ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۳۶

آیات شامل این کلمه

«أعناق» جمع «عُنُق» به معناى گردن در فارسى، و «رقبه» و «عنق» در عربى به خاطر این که عضو مهم بدن انسان است، به صورت کنایه از خود انسان ذکر مى شود، فى المثل افراد یاغى را گردن کش و افراد زورگو را گردن کلفت، و افراد ناتوان را گردن شکسته مى گویند!. البته، در تفسیر «اعناق» در اینجا احتمالات دیگرى نیز داده اند; از جمله این که «اعناق» به معناى «رؤسا»، یا به معناى «گروهى از مردم» مى باشد، که همه این احتمالات ضعیف است.

بعضى از ارباب لغت معتقدند: «جید»، «عنق» و «رقبه» هر سه معناى مشابهى دارند، با این تفاوت که «جید» به قسمت بالاى سینه گفته مى شود، و «عنق» به پشت گردن یا همه گردن و «رقبه» به گردن گفته مى شود، و گاه به یک انسان نیز مى گویند: مانند «فک رقبة» یعنى آزاد کردن انسان.

ریشه کلمه