ریشه وثق: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
=== قاموس قرآن ===
وُثُوق، ثِقَهْ به معنى اعتماد است. «وَثِقَ بِهِ وُثوُقاً وثِقَهً» يعنى به او اعتماد كرد. وَثاقَةً به معنى محكم وثابت شدن است «وَثُقَ وَثاقِةً: قوى وثبت» فعل اولى از باب حَسِبَ يَحْسِبُ و فعل دومى از باب كَرُمَ يَكْرُمُ مى‏باشد. مُواثَقَه: معاهده محكم. [مائده:7]. ياد كنيد پيمان اكيد خدا را كه از شما پيمان گرفته است. ايثاق: بستن. «اَوْثَقَهُ فِى الْوِثاقِ ايثاقاً» يعنى او را به ريسمان بست [فجر:25-26]. وَثْاق مصدر است به معنى بستن چنانكه طبرسى گفته ضمير (عَذابَهُ - وَثاقَهُ) چنانكه گفته‏اند راجع به خدا است يعنى: آن روز كسى مانند عذاب خدا عذاب نمی‏کند و کسی مانند بستن خدا نمى‏بندد. *** وِثَاق: به كسرو فتح اول چيزى است كه باآن مى‏بندند مانند زنجير و ريسمان. و نيز مصدر است چنانكه از مجمع نقل شد. [محمّد:4]. چون كافران را از كار انداخته و اسير گرفتيد ريسمان را محكم كنيد. مَوْثِق: (به فتح ميم وكسرثاء) و ميثاق به معنى پيمان اكيد است [يوسف:66]. گفت: هرگز او را باشما نخواهم فرستاد تا پيمان محكمى از خدا بدهيد كه او را بياوريد. موثق سه بار در قرآن مجيد آمده است [يوسف:66-80]. ميثاق: چنانكه گفته شد به معنى پيمان محكم است [بقره:83]. راغب مى‏گويد: ميثاق پيمانى است كه با سوگند و عهد تأكيد شده باشد. مى‏شود گفت: ميثاق مصدر نيز بكار مى‏رود به معنى محكم كردن چنانكه در جوامع الجامع و كشاف در ذيل آيه [بقره:27]. گفته است. ضمير «ميثقاقِه» اگر به «عهد» برگردد معنى اين است كه پيمان خدا را بعد از استوار كردن آن مى‏شكنند و اگر راجع به «الله» باشد منظور محكم كردن خدا است بنظر نگارنده ضمير راجع به «الله» و مفعول ميثاق كه «عهد» باشد محذوف است يعنى عهد خدا را نقض مى‏كنند پس از آنكه خدا آن را بوسيله ارسال رسل محكم و استوار كرده است در «عهد» گفته‏ايم كه ظاهرا مراد از عهد فهم و عقل و درك بشر است كه در ذات او گذاشته شده و مراد از ميثاق محكم كردن آن است بوسيله انبياء و رسل عليهم السلام.
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
{|class="wikitable sortable"
{|class="wikitable sortable"

نسخهٔ ‏۴ مرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۳۱

تکرار در قرآن: ۳۴(بار)

لیست کلمات مشتق شده

قاموس قرآن

وُثُوق، ثِقَهْ به معنى اعتماد است. «وَثِقَ بِهِ وُثوُقاً وثِقَهً» يعنى به او اعتماد كرد. وَثاقَةً به معنى محكم وثابت شدن است «وَثُقَ وَثاقِةً: قوى وثبت» فعل اولى از باب حَسِبَ يَحْسِبُ و فعل دومى از باب كَرُمَ يَكْرُمُ مى‏باشد. مُواثَقَه: معاهده محكم. [مائده:7]. ياد كنيد پيمان اكيد خدا را كه از شما پيمان گرفته است. ايثاق: بستن. «اَوْثَقَهُ فِى الْوِثاقِ ايثاقاً» يعنى او را به ريسمان بست [فجر:25-26]. وَثْاق مصدر است به معنى بستن چنانكه طبرسى گفته ضمير (عَذابَهُ - وَثاقَهُ) چنانكه گفته‏اند راجع به خدا است يعنى: آن روز كسى مانند عذاب خدا عذاب نمی‏کند و کسی مانند بستن خدا نمى‏بندد. *** وِثَاق: به كسرو فتح اول چيزى است كه باآن مى‏بندند مانند زنجير و ريسمان. و نيز مصدر است چنانكه از مجمع نقل شد. [محمّد:4]. چون كافران را از كار انداخته و اسير گرفتيد ريسمان را محكم كنيد. مَوْثِق: (به فتح ميم وكسرثاء) و ميثاق به معنى پيمان اكيد است [يوسف:66]. گفت: هرگز او را باشما نخواهم فرستاد تا پيمان محكمى از خدا بدهيد كه او را بياوريد. موثق سه بار در قرآن مجيد آمده است [يوسف:66-80]. ميثاق: چنانكه گفته شد به معنى پيمان محكم است [بقره:83]. راغب مى‏گويد: ميثاق پيمانى است كه با سوگند و عهد تأكيد شده باشد. مى‏شود گفت: ميثاق مصدر نيز بكار مى‏رود به معنى محكم كردن چنانكه در جوامع الجامع و كشاف در ذيل آيه [بقره:27]. گفته است. ضمير «ميثقاقِه» اگر به «عهد» برگردد معنى اين است كه پيمان خدا را بعد از استوار كردن آن مى‏شكنند و اگر راجع به «الله» باشد منظور محكم كردن خدا است بنظر نگارنده ضمير راجع به «الله» و مفعول ميثاق كه «عهد» باشد محذوف است يعنى عهد خدا را نقض مى‏كنند پس از آنكه خدا آن را بوسيله ارسال رسل محكم و استوار كرده است در «عهد» گفته‏ايم كه ظاهرا مراد از عهد فهم و عقل و درك بشر است كه در ذات او گذاشته شده و مراد از ميثاق محكم كردن آن است بوسيله انبياء و رسل عليهم السلام.

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
مِيثَاقِهِ‌ ۲
مِيثَاقَکُمْ‌ ۴
مِيثَاقَ‌ ۵
الْوُثْقَى‌ ۲
مِيثَاقاً ۳
مِيثَاقٌ‌ ۳
بِمِيثَاقِهِمْ‌ ۱
مِيثَاقَهُمْ‌ ۴
مِيثَاقَهُ‌ ۱
وَاثَقَکُمْ‌ ۱
مِيثَاقُ‌ ۱
مَوْثِقاً ۲
مَوْثِقَهُمْ‌ ۱
الْمِيثَاقَ‌ ۱
الْوَثَاقَ‌ ۱
يُوثِقُ‌ ۱
وَثَاقَهُ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط