ریشه حرف: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
=== قاموس قرآن ===
طرف. حرف هر چيز طرف آن است (صحاح قاموس (مفردات) مل حرف شمشير، حرف كشتى، حرف كوه، [حج:11] بعضى از مردم خدا را برطرفى عبادت مى‏كند اگر خيرى به او رسيد به ان خاطر جمع مى‏شود و اگر امتحانى پيش آيد روى بگرداند. يعنى اين شخص در وسط و حقيقت بندگى نيست و در گوشه آن قرار گرفته لذا با خبرى مطمئن و با امتحانى رو گردان مى‏شود «فَاِنَّ اَصابَهُ» «حرف» را تفسير مى‏كند. متحرّف كسى است كه به يك جانب ميل مى‏كند. مثل [انفال:16] آيه در خصوص حرمت فرار از جنگ است مگر كسى كه براى جنگ به محلّى و جانبى ميل كند و يا خود را به كنار دسته ديگر از مجاهدين برساند كه اين عقب نشينى فرار نيست بلكه يافتن موضع محكم و يا لاحق شدن به دسته ديگر است. يعنى: هر كه آن روز پشت به دشمنان كند با غضب خدا هم قرين شده مگر آنكه پشت كردن براى موضع گرفتن در ناحيه‏اى و لاحق شدن به ديگران باشد. تحريف شى‏ء: به يك طرف آن است مثل [نساء:46] [بقره:75] راغب گويد: تحريف كلام آن است كه آن را در گوشه‏اى از احتمال قرار بدهى كه بتوان به دو وجه حمل كرد. على هذا معنى آن محتمل كردن كلام صريح است «مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ» هم قرينه آن است يعنى پس از آنكه مراد از آن كلام‏را دانستند آن را از معناى صريح منحرف مى‏كردند مثلا: مى‏گفتند: مراد از اين جمله خاتم پيغمبران نيست بلكه جبرئيل است ظاهراً از «يُحَرِفّونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه» همين معنى مراد است و يا جاى كلمه‏ها را عوض كرده و طور ديگر جابه جا مى‏كردند، شايد هر دو تحريف را انجام مي داده‏اند.
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
{|class="wikitable sortable"
{|class="wikitable sortable"
خط ۹: خط ۱۳:
!style="background-color:#cfcfcf;"  align="center" |کلمه!!تعداد تکرار در قرآن
!style="background-color:#cfcfcf;"  align="center" |کلمه!!تعداد تکرار در قرآن
|-
|-
|يُحَرِّفُونَهُ‌ || ۱  
|يُحَرِّفُونَهُ‌ || ۱  
|-
|-
|يُحَرِّفُونَ‌ || ۳  
|يُحَرِّفُونَ‌ || ۳  
|-
|-
|مُتَحَرِّفاً || ۱  
|مُتَحَرِّفاً || ۱  
|-
|-
|حَرْفٍ‌ || ۱  
|حَرْفٍ‌ || ۱  

نسخهٔ ‏۲۴ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۰۷

تکرار در قرآن: ۶(بار)

لیست کلمات مشتق شده

قاموس قرآن

طرف. حرف هر چيز طرف آن است (صحاح قاموس (مفردات) مل حرف شمشير، حرف كشتى، حرف كوه، [حج:11] بعضى از مردم خدا را برطرفى عبادت مى‏كند اگر خيرى به او رسيد به ان خاطر جمع مى‏شود و اگر امتحانى پيش آيد روى بگرداند. يعنى اين شخص در وسط و حقيقت بندگى نيست و در گوشه آن قرار گرفته لذا با خبرى مطمئن و با امتحانى رو گردان مى‏شود «فَاِنَّ اَصابَهُ» «حرف» را تفسير مى‏كند. متحرّف كسى است كه به يك جانب ميل مى‏كند. مثل [انفال:16] آيه در خصوص حرمت فرار از جنگ است مگر كسى كه براى جنگ به محلّى و جانبى ميل كند و يا خود را به كنار دسته ديگر از مجاهدين برساند كه اين عقب نشينى فرار نيست بلكه يافتن موضع محكم و يا لاحق شدن به دسته ديگر است. يعنى: هر كه آن روز پشت به دشمنان كند با غضب خدا هم قرين شده مگر آنكه پشت كردن براى موضع گرفتن در ناحيه‏اى و لاحق شدن به ديگران باشد. تحريف شى‏ء: به يك طرف آن است مثل [نساء:46] [بقره:75] راغب گويد: تحريف كلام آن است كه آن را در گوشه‏اى از احتمال قرار بدهى كه بتوان به دو وجه حمل كرد. على هذا معنى آن محتمل كردن كلام صريح است «مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ» هم قرينه آن است يعنى پس از آنكه مراد از آن كلام‏را دانستند آن را از معناى صريح منحرف مى‏كردند مثلا: مى‏گفتند: مراد از اين جمله خاتم پيغمبران نيست بلكه جبرئيل است ظاهراً از «يُحَرِفّونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه» همين معنى مراد است و يا جاى كلمه‏ها را عوض كرده و طور ديگر جابه جا مى‏كردند، شايد هر دو تحريف را انجام مي داده‏اند.

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
يُحَرِّفُونَهُ‌ ۱
يُحَرِّفُونَ‌ ۳
مُتَحَرِّفاً ۱
حَرْفٍ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط