۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
*[[ریشه ب | ب]] (۲۶۴۹ بار) [[کلمه با ریشه:: ب| ]] | *[[ریشه ب | ب]] (۲۶۴۹ بار) [[کلمه با ریشه:: ب| ]] | ||
*[[ریشه مصر | مصر]] (۵ بار) [[کلمه با ریشه:: مصر| ]] | *[[ریشه مصر | مصر]] (۵ بار) [[کلمه با ریشه:: مصر| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
حدّ و مرز ميان دو چيز يا دو قطعه زمين. شهر را از آن مِصْر گويند كه محدود است در قاموس و اقرب و منجد مصر را شهر معنى كرده نه مملكت. راغب گفته: مِصْر بهر بلد مَمْصُور (محدود) گفته مىشود در المنجد گفته: مصر شهر قاهره است و به همه مملكت نيز گفته مىشود. اين كلمه پنج بار در قرآن كريم ذكر شده درچهار محل مراد از آن مصر فرعون است و ظاهراً گاهى مراد از آن شهر است مثل [يونس:87]. و شايد از [يوسف:21]. و از [يوسف:99]. نيز شهر مراد باشد. ولى از [زخرف:51]. ظاهراً مراد مملكت است. * [بقره:61]. اين سخن موسى «عليه السلام» به بنىاسرائيل است آنگاه كه از او عدس، پياز، گندم و غيره خواستند به قولى مراد از آن مصر معروف بود در اينصورت صرف آن در اثر خفّت است چنانكه راغب گفته و به قولى مراد شهرى از شهرها بود يعنى به شهرى از شهرها وارد شويد آنچه خواهيد بدست آوريد. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
ویرایش