الرّجْز: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
*[[ریشه رجز | رجز]] (۱۰ بار) [[کلمه با ریشه:: رجز| ]]
*[[ریشه رجز | رجز]] (۱۰ بار) [[کلمه با ریشه:: رجز| ]]
=== قاموس قرآن ===
(بكسر اوّل) اضطراب. [اعراف:134]. يعنى اگر اين اضطراب و بلا را از ما ببرى حتماً به تو ايمان مى‏آوريم. راغب گويد: اصل رجز اضطراب است و چون ناقه ضعيف شود و قدم‏هاى كوتاه بر دارد گويند رجزالبغير. طبرسى ذيل آيه 134 اعراف پس از آن كه معنى اصلى را ميل از حق گقته مى‏گويد: رجز لرزشى است در پاى شتر در اثر دردى كه آن را از سير معمولى باز مى‏دارد. و برخى از اشعار را رجز (بر وزن فرس) گفته‏اند و آن لز لرزيدن پاى شتر اخذ شده زيرا كه آن شعر متحرك و ساكن و باز متحرك و ساكن است مثل پاى شتر درد زده. على هذا به عذاب، در قرآن مجيد از آن رجز اطلاق شده كه عذاب اضطراب مخصوص و يا سبب اضطراب و پريشانى است [سباء:5]. براى آنهاست عذاب دردناكى از اضطرابى به خصوص «اَليمٌ» مرفوع و صفت «عَذابٌ» است [بقره:59]. بر ستمگران عذابى از آسمان نازل كرديم. [انفال:11]. تا وسوسه و اضطرابى كه شيطان به دل شما انداخته از بين ببرد. * [مدثر:5]. طبرسى فرموده «رجز» را ابوجعفر و حفص و يعقوب و سهل به ضمّ راء و ديگران به كسر آن خوانده‏اند زمخشرى و جوهرى و بيضاوى نيز بدوجور خوانده شدن تصريح كرده‏اند. آنگاه آنرا گناه، عذاب و بت معنى كرده‏اند زمخشرى گويد: آن عذاب است در مجمع از كسائى نقل شده كه رجز بكسر اول عذاب و بضم اوّل بت است. بيضاوى گفته: رجز بضم اوّل لغتى است در رجز بكسر اول يعنى هر دو بيك معنى‏اند. ناگفته نماند بهتر است آن را همان اضطراب معنى كنيم و از مدلول لفظ خارج نشويم آن وقت معنى چنين مى‏شود: از اضطراب و ترديد به دور باش يعنى در پيشرفت دين ترديد به خود را ه مده و يقين كن كه تو بر حقى و موفّق خواهى بود و اين سخن امر به استقامت و دلگرمى است مثل «فَاصْبِراِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ».


*[[ال]]
*[[ال]]
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۲۵ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۹:۳۰

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

(بكسر اوّل) اضطراب. [اعراف:134]. يعنى اگر اين اضطراب و بلا را از ما ببرى حتماً به تو ايمان مى‏آوريم. راغب گويد: اصل رجز اضطراب است و چون ناقه ضعيف شود و قدم‏هاى كوتاه بر دارد گويند رجزالبغير. طبرسى ذيل آيه 134 اعراف پس از آن كه معنى اصلى را ميل از حق گقته مى‏گويد: رجز لرزشى است در پاى شتر در اثر دردى كه آن را از سير معمولى باز مى‏دارد. و برخى از اشعار را رجز (بر وزن فرس) گفته‏اند و آن لز لرزيدن پاى شتر اخذ شده زيرا كه آن شعر متحرك و ساكن و باز متحرك و ساكن است مثل پاى شتر درد زده. على هذا به عذاب، در قرآن مجيد از آن رجز اطلاق شده كه عذاب اضطراب مخصوص و يا سبب اضطراب و پريشانى است [سباء:5]. براى آنهاست عذاب دردناكى از اضطرابى به خصوص «اَليمٌ» مرفوع و صفت «عَذابٌ» است [بقره:59]. بر ستمگران عذابى از آسمان نازل كرديم. [انفال:11]. تا وسوسه و اضطرابى كه شيطان به دل شما انداخته از بين ببرد. * [مدثر:5]. طبرسى فرموده «رجز» را ابوجعفر و حفص و يعقوب و سهل به ضمّ راء و ديگران به كسر آن خوانده‏اند زمخشرى و جوهرى و بيضاوى نيز بدوجور خوانده شدن تصريح كرده‏اند. آنگاه آنرا گناه، عذاب و بت معنى كرده‏اند زمخشرى گويد: آن عذاب است در مجمع از كسائى نقل شده كه رجز بكسر اول عذاب و بضم اوّل بت است. بيضاوى گفته: رجز بضم اوّل لغتى است در رجز بكسر اول يعنى هر دو بيك معنى‏اند. ناگفته نماند بهتر است آن را همان اضطراب معنى كنيم و از مدلول لفظ خارج نشويم آن وقت معنى چنين مى‏شود: از اضطراب و ترديد به دور باش يعنى در پيشرفت دين ترديد به خود را ه مده و يقين كن كه تو بر حقى و موفّق خواهى بود و اين سخن امر به استقامت و دلگرمى است مثل «فَاصْبِراِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ».