الأنعام ١١٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و تا بشنوندش دلهای آنان که ایمان نمیآورند به آخرت و تا پسندش دارند و تا فراهم آرند از گناه آنچه ایشانند فراهمکنندگان | |-|معزی=و تا بشنوندش دلهای آنان که ایمان نمیآورند به آخرت و تا پسندش دارند و تا فراهم آرند از گناه آنچه ایشانند فراهمکنندگان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::10|١٠ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::113|١١٣]] | قبلی = الأنعام ١١٢ | بعدی = الأنعام ١١٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«تَصْغَی»: متمایل گردد. گرایش یابد. از ماده (صَغْو) یا (صَغْی) منصوب به (أَنْ) مقدّر است. عطف بر محلّ (غُرُوراً) است که تقدیر چنین میشود: لِیَغْتَرُّوا وَ لِتَصْغی. «لِیَقْتَرِفُوا»: اقتراف به معنی اکتساب، یعنی: فراچنگ آوردن است (نگا: توبه / و شوری / ). در اینجا به معنی ارتکاب گناه است. «مُقْتَرِفُونَ»: فراچنگ آورندگان. مرتکبان بزه و گناه. | «تَصْغَی»: متمایل گردد. گرایش یابد. از ماده (صَغْو) یا (صَغْی) منصوب به (أَنْ) مقدّر است. عطف بر محلّ (غُرُوراً) است که تقدیر چنین میشود: لِیَغْتَرُّوا وَ لِتَصْغی. «لِیَقْتَرِفُوا»: اقتراف به معنی اکتساب، یعنی: فراچنگ آوردن است (نگا: توبه / و شوری / ). در اینجا به معنی ارتکاب گناه است. «مُقْتَرِفُونَ»: فراچنگ آورندگان. مرتکبان بزه و گناه. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۴
ترجمه
الأنعام ١١٢ | آیه ١١٣ | الأنعام ١١٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَصْغَی»: متمایل گردد. گرایش یابد. از ماده (صَغْو) یا (صَغْی) منصوب به (أَنْ) مقدّر است. عطف بر محلّ (غُرُوراً) است که تقدیر چنین میشود: لِیَغْتَرُّوا وَ لِتَصْغی. «لِیَقْتَرِفُوا»: اقتراف به معنی اکتساب، یعنی: فراچنگ آوردن است (نگا: توبه / و شوری / ). در اینجا به معنی ارتکاب گناه است. «مُقْتَرِفُونَ»: فراچنگ آورندگان. مرتکبان بزه و گناه.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَإِنَّکُمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ (۰) مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِفَاتِنِينَ (۰) إِلاَّ مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِيمِ (۰) إِنَّکُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ (۰) يُؤْفَکُ عَنْهُ مَنْ أُفِکَ (۰) وَ کَذٰلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِ نَبِيٍ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱۱۳ - ۱۰۶، سوره انعام
- در نظام عالم تشريع نيز سنت عليت و معلوليت حاكم است .
- مراد از اينكه پيامبر (ص ) حفيظ و وكيل بر مردم نيست .
- نهى از هر كلام زشتى نسبت به مقدسات دينى .
- اقسام لذائذى كه عمل و متعلقات عمل انسان را زينت داده او را به عمل وامى دارد.
- وجه اينكه لذات موافق با هواى نفس و گناهان بدون واسطه به خدا نسبت داده نمى شود.
- اقوال متعددى كه درباره مراد از زينت دادن اعمال در (( و كذلك زينالكل امة عملهم )) گفته شده است .
- ايمان آوردن مردم منوط به مشيت الهى است و كفرشان نيز خارج از مشيت خدا نمى باشد.
- (روايتى در ذيل آيات شريفه گذشته : نهى از سب خدايان مشركين ، ايمان نياوردن كفارو...).
نکات آیه
۱- منکران قیامت تحت تأثیر تبلیغات فریبنده شیاطین جن و انس قرار مى گیرند. (و لتصغى إلیه أفئدة الذین لایؤمنون بالأخرة)
۲- قرار داده شدن شیاطین در برابر انبیا داراى فلسفه و جهت و به منظور تأمین اهدافى معین است. (و کذلک جعلنا ... و لتصغى إلیه أفئدة الذین) جمله «لتصغى إلیه» عطف به مقدر است; لذا معنى چنین مى شود: «جعلنا ... لغایات و لتصغى إلیه».
۳- باور نداشتن قیامت زمینه پذیرش القائات و تبلیغات شیطانى است. (و لتصغى إلیه أفئدة الذین لایؤمنون بالأخرة)
۴- تبلیغات فریبنده شیاطین (دشمنان انبیا) براى جذب دلهاى منکران آخرت و معاد است. (یوحى بعضهم إلى بعض زخرف القول غرورا ... و لتصغى إلیه أفئدة الذین لایؤمنون بالأخرة) بنابراین که «لتصغى» عطف به «غرورا» در آیه قبل، که مفعول له است، باشد. «تصغى» از «صغى» یا «صغو» به معنى میل پیدا نمود، است. (قاموس اللغة). لذا «لتصغى» یعنى براى جذب شدن و متمایل گشتن.
۵- القائات شیطانى و تبلیغات دشمنان انبیا مورد رضایت و پسند منکران معاد قرار مى گیرد. (و لتصغى ... و لیرضوه)
۶- رضایت درونى منکران آخرت و قیامت، از اهداف تبلیغات فریبنده شیاطین است. (زخرف القول غرورا ... و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون) «لیرضوه» عطف بر «غرورا» است; در نتیجه عامل آن فعل «یوحى» است; یعنى: «یوحى بعضهم إلى بعض زخرف القول لیرضوه».
۷- دل سپردن و رضایت دادن و عمل کردن، مراحل تأثیر تبلیغات شیطانى است. (و لتصغى ... و لیرضوه و لیقترفوا) «اقتراف» به معنى به دستاوردن چیزى است و غالباً در مواردى به کار مى رود که آن کار ناپسند باشد.
۸- تبلیغات فریبنده نقش مؤثرى در انحراف فکرى و عملى مردم دارد. (یوحى بعضهم إلى بعض ... و لتصغى إلیه أفئدة الذین لایؤمنون ... و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون)
۹- نقش تعیین کننده اعتقاد به معاد و یا انکار آن در انتخاب چگونگى زندگى و تلقى آدمى از حیات خود (یوحى بعضهم إلى بعض ... و لتصغى إلیه أفئدة الذین لایؤمنون بالأخرة و لیرضوه و لیقترفوا) مجموعه این چند آیه بیانگر خطوط اصلى اعتقادى و نقش آن است. یک طرف پیامبر (ص) و طرف دیگر شیاطین و پیروان آنها قرار دارند. آنچه در این میان مرز گرایش به یکى از دو طرف دانسته شده، ایمان به آخرت و یا انکار آن است.
۱۰- هماهنگ شدن منکران آخرت با کردار شیاطین، از اهداف تبلیغات فریبنده شیاطین است. (و لیقترفوا ما هم مقترفون)
موضوعات مرتبط
- آخرت: آثار تکذیب آخرت ۹; رضایت مکذّبان آخرت ۵
- القائات: شیطانى ۵; تأثیر القائات شیطانى ۷; زمینه قبول القائات شیطانى ۳
- انبیا: اهداف دشمنان انبیا ۲; تبلیغ دشمنان انبیا ۵; دشمنان انبیا ۴
- انحراف: عوامل مؤثر در انحراف فکرى ۸
- ایمان: آثار ایمان به آخرت ۹; متعلق ایمان ۹
- تبلیغ: آثار تبلیغ ۸
- جهان بینى: و ایدئولوژى ۹
- رفتار: پایههاى رفتار ۹
- شیاطین: اهداف تبلیغى شیاطین ۱۰; اهداف مبارزه شیاطین ۲; تأثیر اغواگرى شیاطین انسى ۱; تأثیر اغواگرى شیاطین جنى ۱; شیاطین و مکذّبان آخرت ۴، ۱۰; فلسفه اغواگرى شیاطین ۴، ۶; فلسفه وجودى شیاطین ۲
- عمل: ناپسند ۷
- قیامت: تأثیرپذیرى مکذّبان قیامت ۱
- کفر: آثار کفر به قیامت ۳
- گناه: رضایت به گناه ۷
- معاد: رضایت مکذّبان معاد ۶