الرّحْمَة: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه رحم | رحم]] (۵۶۳ بار) [[کلمه با ریشه:: رحم| ]] | *[[ریشه رحم | رحم]] (۵۶۳ بار) [[کلمه با ریشه:: رحم| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
مهربانى. [اسراء:24]. بال تواضع را براى آنها از روى مهربانى به خوابان [روم:21]. راغب مىگويد: رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. در الميزان ذيل تفسير بسمله مىگويد: رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و بهمين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. طبرسى در موارد بسيارى از جمله در تفسير سوره حمد و ذيل آيه 157 بقره رحمت را نعمت معنى كرده است و در سوره حمد پس از ذكر قول ابن عباس مىگويد: خدا با رقّت و انفعال توصيف نمىشود پس مراد از رحمت نعمت و اطفال است (نقل آزاد). زمخشرى در تفسير بسمله گويد: اگر گوئى معنى توصيف خدا با رحمت يعنى چه؟ با آن كه رحمت به معنى عاطفه و مهربانى است؟ گويم: آن مجاز است از انعام خدا ببندگانش چون فرمانروا آنگاه كه به مردم مهربان باشد به آنها انعام و احسان مىكند. كوتاه سخن آنكه رحمت به معنى مهربانى و رقت قلب است كه از ديدن شخص محتاج عارض مىشود و شخص را به احسان و اميدارد ولى در خدا فقط به معنى احسان و نعمت است كه خدا با رقّت و انفعال توصيف نمىشود. در نهج البلاغه خطبه 177 فرموده «رَحيمٌ لا يةوصَفُ بِالرِّقَّةِ». * [انعام:16]. هر كه آن روز عذاب از وى دفع شود خدا احسانش كرده است [عنكبوت:21]. هر كه را خواهد عذاب كند و هر كه را خواهد مىبخشد و از عذاب نجاتش مىدهد. [بقره:157]. آنان را از پروردگارشان عنايات و احسانى است. [انعام:133]. خداى تو بى نياز و صاحب احسان و نعمت است. * [كهف:81]. رُحْم (بر وزن قفل) در اكثر كتب لغت مثل (رَحْم) به معنى مهربانى است چنان كه در قاموس، صحاح، اقرب، نهايه و غيره آمده است لذا رحم در آيه به معنى مهربانى است نه از رحم به معنى قرابت معنى «اَقْرَبَ رُحْماً» يعنى نزديكتر از جهت مهر و عاطفه. ينابر آن چه گذشت همه نعمتهاى خدا رحمت او اند و بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مریم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. خداوند رحمت را بر خود حتمى فرموده و رحمتش به تمام موجودات شامل است و او از تمام مهربانها مهربانتر است [انعام:54]. [غافر:7]. [اعراف:151]. [انبياء:83]. [يوسف:64]. [يوسف:92]. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيو نيستند مثل [بقره:157]. [بقره:105]. [احزاب:43]. | |||
*[[ال]] | *[[ال]] | ||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۶ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۲۵
ریشه کلمه
- رحم (۵۶۳ بار)
قاموس قرآن
مهربانى. [اسراء:24]. بال تواضع را براى آنها از روى مهربانى به خوابان [روم:21]. راغب مىگويد: رحمت مهربانى و رقتّى است كه مقتضى احسان است نسبت به شخص مرحوم گاهى فقط در مهربانى و گاهى فقط در احسان بكار مىرود مثل: «رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً». و چون خدا با رحم وصف شود مراد از آن فقط احسان است نه رقّت قلب لذاست كه روايت شده: رحمت از خدا انعام و تفّضل و از آدميان رقّت قلب و عاطفه است. در الميزان ذيل تفسير بسمله مىگويد: رحمت انفعال و تأثر خاصى است كه در وقت ديدن محتاج عارض قلب مىشود و شخص را به رفع احتياج و نقيصه طرف وادار مىكند اين معنى به حسب تحليل به عطاء و فيض بر مىگردد و بهمين معنى خداوند سبحان با رحمت در خدا به معنى عطا و احسان است نه تأثر و انفعال قلب زيرا در ذات بارى انفعال نيست. طبرسى در موارد بسيارى از جمله در تفسير سوره حمد و ذيل آيه 157 بقره رحمت را نعمت معنى كرده است و در سوره حمد پس از ذكر قول ابن عباس مىگويد: خدا با رقّت و انفعال توصيف نمىشود پس مراد از رحمت نعمت و اطفال است (نقل آزاد). زمخشرى در تفسير بسمله گويد: اگر گوئى معنى توصيف خدا با رحمت يعنى چه؟ با آن كه رحمت به معنى عاطفه و مهربانى است؟ گويم: آن مجاز است از انعام خدا ببندگانش چون فرمانروا آنگاه كه به مردم مهربان باشد به آنها انعام و احسان مىكند. كوتاه سخن آنكه رحمت به معنى مهربانى و رقت قلب است كه از ديدن شخص محتاج عارض مىشود و شخص را به احسان و اميدارد ولى در خدا فقط به معنى احسان و نعمت است كه خدا با رقّت و انفعال توصيف نمىشود. در نهج البلاغه خطبه 177 فرموده «رَحيمٌ لا يةوصَفُ بِالرِّقَّةِ». * [انعام:16]. هر كه آن روز عذاب از وى دفع شود خدا احسانش كرده است [عنكبوت:21]. هر كه را خواهد عذاب كند و هر كه را خواهد مىبخشد و از عذاب نجاتش مىدهد. [بقره:157]. آنان را از پروردگارشان عنايات و احسانى است. [انعام:133]. خداى تو بى نياز و صاحب احسان و نعمت است. * [كهف:81]. رُحْم (بر وزن قفل) در اكثر كتب لغت مثل (رَحْم) به معنى مهربانى است چنان كه در قاموس، صحاح، اقرب، نهايه و غيره آمده است لذا رحم در آيه به معنى مهربانى است نه از رحم به معنى قرابت معنى «اَقْرَبَ رُحْماً» يعنى نزديكتر از جهت مهر و عاطفه. ينابر آن چه گذشت همه نعمتهاى خدا رحمت او اند و بعضى از چيزها در قرآن به خصوص با كلمه رحمت توصيف شدهاند كه ذيلاً به بعضى اشاره مىشود: 1- بهشت [آل عمران:107]. 2- قرآن [اعراف:52]. 3- تورات [هود:17]. 4- نبوّت [هود:63]. 5-پيغمبر [مریم:21]، [انبياء:107]. 6- باران [روم:50]. ايضاً 46 روم. خداوند رحمت را بر خود حتمى فرموده و رحمتش به تمام موجودات شامل است و او از تمام مهربانها مهربانتر است [انعام:54]. [غافر:7]. [اعراف:151]. [انبياء:83]. [يوسف:64]. [يوسف:92]. ناگفته نماند رحمت خدا دو گونه است يكى رحمت عام كه شامل تمام موجودات است و آن رحمت خلقت و رزق و غيره است چنان كه فرموده [اعراف:156]. [غافر:7]. و يكى رحمت خاصّ كه مخصوص اهل ايمان است و ديگران در آن سهيو نيستند مثل [بقره:157]. [بقره:105]. [احزاب:43].