فَاصْطَادُوا: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
*[[ریشه صيد | صيد]] (۶ بار) [[کلمه با ریشه:: صيد| ]] | *[[ریشه صيد | صيد]] (۶ بار) [[کلمه با ریشه:: صيد| ]] | ||
*[[ریشه ف | ف]] (۲۹۹۹ بار) [[کلمه با ریشه:: ف| ]] | *[[ریشه ف | ف]] (۲۹۹۹ بار) [[کلمه با ریشه:: ف| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
شكار كردن. «صاده صيداً:قنصه و اخذه بحيلة» [مائده:2]. چون از احرام خارج شديد شكار بكنيد يعنى بعد از احلال شكار جايز است. صيد همان طور كه مصدر است به معنى مفعول يعنى شكار شده نيز مىآيد [مائده:95]. ايضاً [مائده:96]. آيات صيد در قرآن مجيد همه در سوره مائده است آيات: 1و2و94و95و96. صيد در اسلام در صورتى حلال است كه شخص براى تأمين مخارج خويش و عائلهاش شكار كند و براى خوشگذرانى حرام مىباشد. فقهاء سفر كسانى را كه براى تفريح به شكار مىروند سفر معصيت دانسته و حكم به اتمام ر.زه و نماز كردهاند. حرمت شكار تفريحى ظاهراً از آن جهت است كه روا نيست شخص براى ارضاء تمايل نفسانى خويش حيوانات و پرندگانى را كه در اين زمين پهناور بىآن كه به كسى آزار برسانند مىچرند و مىپرند بىآن كه به كسى آزار برسانند مىچرخند و مىپرند و خداى خويش را تسبيح مىكنند، از نردبان هستى پياده كند. ولى اگر احتياج داشته باشد آن مطلب ديگرى است. شكار كردن احكام به خصوصى دارد كه در فقه اسلامى مشروحاً بيان شده است و اين كتاب محل بررسى آنها نيست. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۴:۱۳
ریشه کلمه
قاموس قرآن
شكار كردن. «صاده صيداً:قنصه و اخذه بحيلة» [مائده:2]. چون از احرام خارج شديد شكار بكنيد يعنى بعد از احلال شكار جايز است. صيد همان طور كه مصدر است به معنى مفعول يعنى شكار شده نيز مىآيد [مائده:95]. ايضاً [مائده:96]. آيات صيد در قرآن مجيد همه در سوره مائده است آيات: 1و2و94و95و96. صيد در اسلام در صورتى حلال است كه شخص براى تأمين مخارج خويش و عائلهاش شكار كند و براى خوشگذرانى حرام مىباشد. فقهاء سفر كسانى را كه براى تفريح به شكار مىروند سفر معصيت دانسته و حكم به اتمام ر.زه و نماز كردهاند. حرمت شكار تفريحى ظاهراً از آن جهت است كه روا نيست شخص براى ارضاء تمايل نفسانى خويش حيوانات و پرندگانى را كه در اين زمين پهناور بىآن كه به كسى آزار برسانند مىچرند و مىپرند بىآن كه به كسى آزار برسانند مىچرخند و مىپرند و خداى خويش را تسبيح مىكنند، از نردبان هستى پياده كند. ولى اگر احتياج داشته باشد آن مطلب ديگرى است. شكار كردن احكام به خصوصى دارد كه در فقه اسلامى مشروحاً بيان شده است و اين كتاب محل بررسى آنها نيست.