وَقَع: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
*[[ریشه وقع‌ | وقع‌]] (۲۴ بار) [[کلمه با ریشه:: وقع‌| ]]
*[[ریشه وقع‌ | وقع‌]] (۲۴ بار) [[کلمه با ریشه:: وقع‌| ]]
=== قاموس قرآن ===
وقوع به معنى ثبوت و سقوط است، واقعه در شدائد و ناگواريها بكار رود(مفردات) اين دو معنى در قاموس و اقرب نيز گفته شده است آن را وجوب نيز معنى كرده‏اند و هر سه مورد تصديق قرآن مجيد است. [نساء:100]. هر كه از خانه خود در حال هجرت به سوى خدا و رسول خارج شود، سپس مرگ او را دريابد پاداش او بر خدا حتمى و ثابت است . در مجمع نقل شده: چون آيات هجرت نازل شد مردى از مسلمانان بنام جندب بن ضمره كه در مكه بود آيات را شنيده، گفت: بخدا من از آنان نيستم كه قدرت مهاجرت نداشته باشم، راه را بلدم و در بدن نيرو دارم، با آنكه به شدت مريض بود به فرزندانش گفت:بخدا يكشب هم در مكه نخواهم ماند مى‏ترسم در آن بميرم پسرانش او را بسريرى گذاشته و به دوش كشيدند، چون به «تنعيم» رسيد وفات كرد آيه، فوق در ماجراى او نازل گرديد. * [نمل:85]. وعده عذاب به آنها در اثر ظلمشان ثابت و حتمى گرديد. * [حج:65]. آسمان را باز مى‏دارد از اينكه به زمين بيفتد. * [حجر:29]. «قَعُوا» فعل امر جمع است يعنى: چون او را پرداختم واز روحم در آن دميدم سجده كنان براى او بيفتيد. * [واقعة:1-2]. واقعه چنانكه از راغب نقل شده و در مجمع نقل فرموده به معنى حادثه شديد است. شايد اطلاق اين لفظ به علت ثبوت و حتمى بودن قيامت باشد. وقعة به معنى وقوع و ظهور و آمدن است. يعنى: آنگاه كه حادثه مهيب واقع و حادث شود. در وقوع آن دروغى نيست. * [واقعة:75-76]. مواقع به معنى مواضع است كه محل ايستادن نجوم باشد. قسم به مواضع ستارگان و اگر بدانيد آن سوگند بزرگى است. * [كهف:53]. مراد از «مُواقِعُونَ» ساقط شوندگانند يعنى گناه كاران آتش را مى‏بينند و يقين مى‏كنند كه در آن خواهند افتاد.


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۴ مرداد ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۴۷

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

وقوع به معنى ثبوت و سقوط است، واقعه در شدائد و ناگواريها بكار رود(مفردات) اين دو معنى در قاموس و اقرب نيز گفته شده است آن را وجوب نيز معنى كرده‏اند و هر سه مورد تصديق قرآن مجيد است. [نساء:100]. هر كه از خانه خود در حال هجرت به سوى خدا و رسول خارج شود، سپس مرگ او را دريابد پاداش او بر خدا حتمى و ثابت است . در مجمع نقل شده: چون آيات هجرت نازل شد مردى از مسلمانان بنام جندب بن ضمره كه در مكه بود آيات را شنيده، گفت: بخدا من از آنان نيستم كه قدرت مهاجرت نداشته باشم، راه را بلدم و در بدن نيرو دارم، با آنكه به شدت مريض بود به فرزندانش گفت:بخدا يكشب هم در مكه نخواهم ماند مى‏ترسم در آن بميرم پسرانش او را بسريرى گذاشته و به دوش كشيدند، چون به «تنعيم» رسيد وفات كرد آيه، فوق در ماجراى او نازل گرديد. * [نمل:85]. وعده عذاب به آنها در اثر ظلمشان ثابت و حتمى گرديد. * [حج:65]. آسمان را باز مى‏دارد از اينكه به زمين بيفتد. * [حجر:29]. «قَعُوا» فعل امر جمع است يعنى: چون او را پرداختم واز روحم در آن دميدم سجده كنان براى او بيفتيد. * [واقعة:1-2]. واقعه چنانكه از راغب نقل شده و در مجمع نقل فرموده به معنى حادثه شديد است. شايد اطلاق اين لفظ به علت ثبوت و حتمى بودن قيامت باشد. وقعة به معنى وقوع و ظهور و آمدن است. يعنى: آنگاه كه حادثه مهيب واقع و حادث شود. در وقوع آن دروغى نيست. * [واقعة:75-76]. مواقع به معنى مواضع است كه محل ايستادن نجوم باشد. قسم به مواضع ستارگان و اگر بدانيد آن سوگند بزرگى است. * [كهف:53]. مراد از «مُواقِعُونَ» ساقط شوندگانند يعنى گناه كاران آتش را مى‏بينند و يقين مى‏كنند كه در آن خواهند افتاد.