البقرة ٣١: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و آموخت به آدم نامها را همگی سپس عرضشان کرد بر ملائکه و گفت خبر دهید مرا از نامهای اینان اگر هستید راستگویان | |-|معزی=و آموخت به آدم نامها را همگی سپس عرضشان کرد بر ملائکه و گفت خبر دهید مرا از نامهای اینان اگر هستید راستگویان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره البقرة | نزول = [[نازل شده در سال::13|١ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::31|٣١]] | قبلی = البقرة ٣٠ | بعدی = البقرة ٣٢ | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«الأَسْمَآءَ»: نامها. در اینجا مراد نامیدهها است. «عَرَضَهُمْ»: آنها را نمود. ضمیر (هُمْ) به (الأَسْمَآءَ) برمیگردد. در اینجا چون منظور از اسماء، مُسمَّیات است و در میان مُسمَّیات، ذویالعقول نیز یافته میشود، از راه تغلیب، ضمیر (هُم) به کار رفته است. «أَنبِؤُنِی»: مرا باخبر کنید. | «الأَسْمَآءَ»: نامها. در اینجا مراد نامیدهها است. «عَرَضَهُمْ»: آنها را نمود. ضمیر (هُمْ) به (الأَسْمَآءَ) برمیگردد. در اینجا چون منظور از اسماء، مُسمَّیات است و در میان مُسمَّیات، ذویالعقول نیز یافته میشود، از راه تغلیب، ضمیر (هُم) به کار رفته است. «أَنبِؤُنِی»: مرا باخبر کنید. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۶
ترجمه
البقرة ٣٠ | آیه ٣١ | البقرة ٣٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الأَسْمَآءَ»: نامها. در اینجا مراد نامیدهها است. «عَرَضَهُمْ»: آنها را نمود. ضمیر (هُمْ) به (الأَسْمَآءَ) برمیگردد. در اینجا چون منظور از اسماء، مُسمَّیات است و در میان مُسمَّیات، ذویالعقول نیز یافته میشود، از راه تغلیب، ضمیر (هُم) به کار رفته است. «أَنبِؤُنِی»: مرا باخبر کنید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۰ ۳۳ بقره
- سؤ ال ملائكه از خداوند درباره استخلاف انسان
- عموميت خلافت انسان و اينكه منظور از خلافت در آيه جانشينى خدا در زمين است
- نداشتن ملائكه شايستگى خلافت را
- مراد از علم به اسماء و اينكه مسميات ، حقائق و موجودات خارجى و داراى حيات و علم بوده اند
- نكات قابل توجه در كلمه اسماء در آيه شريفه (و علم آدم الاسماء كلها)
- ابليس قبل از بوجود آمدن صحنه خلقت آدم كافر بوده
- بحث روايتى (شامل رواياتى درباره قصه آدم ((ع )))
- مقصود از اسماء در (و علم آدم الاسماء كلها) از لسان روايات
- بيان يك نمونه از اخبار طينت بنقل از علامه مجلسى در بحارالانوار
نکات آیه
۱ - خداوند آدم (ع) را با استعداد فراگیرى دانشهایى ویژه آفرید و تمامى حقایق و اسامى آنها را به وى آموخت. (و علّم ءادم الأسماء کلها) جمله «علّم آدم» عطف بر جمله اى مقدر است که به خاطر وضوحش در کلام آورده نشده است. آن جمله به قرینه «إنى جاعل ...» مى تواند این گونه باشد: فخلق آدم جدیراً للخلافة و ...
۲ - توان یادگیرى حقایق هستى، حکمت آفرینش انسان و راز لیاقت او براى خلافت در زمین (إنى جاعل فى الأرض خلیفة ... و علّم ءادم الأسماء کلها)
۳ - خداوند نخستین آموزگار انسان (و علّم ءادم الأسماء کلها)
۴ - نام و علامت اشیا، داراى نقشى اساسى در فراگیرى علوم و معارف (و علّم ءادم الأسماء کلها) مراد از «الاسماء» حقایق هستى است نه فقط نامها و علامتهاى آنها. بنابراین تعبیر کردن از حقایق هستى به نامها و علامتها، بیانگر این است که نام و نشان اشیا نقشى بسزا در علوم و معارف دارد.
۵ - حقایق تعلیم داده شده به آدم (ع) درباره موجوداتى ذى شعور و عاقل بوده است. (و علّم ءادم الأسماء کلها ثم عرضهم على الملئکة) ضمیر «هم» معمولا براى موجودات ذى شعور و عاقل به کار مى رود. بنابراین ارجاع ضمیر «هم» به «الاسماء» مى تواند، گویاى برداشت فوق باشد.
۶ - خداوند، موجودات هستى را بر فرشتگان عرضه کرد و از آنان خواست تا اسامى آنها را بیان کند. (ثم عرضهم على الملئکة فقال أنبئونى بأسماء هؤلاء) «أنبئوا» فعل امر از مصدر «انباء» است و انباء به معناى خبر دادن مى باشد.
۷ - فرشتگان، مدعى برترى خویش بر آدم (ع) بودند. (أنبئونى بأسماء هؤلاء إن کنتم صدقین) جمله «و نحن نسبح ...» - پس از سخن اعتراض گونه فرشتگان به خلقت و خلافت انسان - مى نمایاند که متعلق «صادقین» برترى فرشتگان بر آدم مى باشد; یعنى، اگر راست مى گویید که از آدم (ع) برتر هستید و به مقام خلافت شایسته ترید ... .
۸ - علم به حقایق هستى از ارزشهاى والاست. (إنى أعلم مالاتعلمون. و علّم ءادم الأسماء کلها)
۹ - آگاهى بیشتر و فراتر آدم(ع)، راز برترى او بر فرشتگان بود. (و علّم ءادم الأسماء کلها ... إن کنتم صدقین)
روایات و احادیث
۱۰ - «عن ابى العباس: عن ابى عبداللّه (ع) سألته عن قول اللّه «و علّم آدم الأسماء کلها» ماذا علمه؟ قال: الأرضین و الجبال و الشعاب و الأودیة ثم نظر إلى بساط تحته فقال: و هذا البساط مما علّمه;[۱] ابوالعباس گوید: درباره سخن خداوند «و تعلیم داد خداوند به آدم تمامى اسامى را» از امام صادق(ع) سؤال کردم: چه چیز را خداوند به آدم تعلیم داد؟ آن حضرت فرمود: زمینها، کوهها، دره ها و بیابانها بود. سپس امام نگاهى به فرش زیر پا انداخت و فرمود: اسم این فرش نیز از اسامى تعلیمى به آدم(ع) بود».
۱۱ - امام صادق(ع) فرمود: «إن اللّه تبارک و تعالى علّم آدم(ع) اسماء حجج اللّه کلها ثم عرضهم - و هم أرواح - على الملائکة فقال «أنبئونى بأسماء هؤلاء ان کنتم صادقین» بأنکم أحق بالخلافة فى الأرض لتسبیحکم و تقدسیکم من آدم (ع);[۲] خداوند تبارک و تعالى به آدم(ع) اسامى تمامى حجتهاى خود را آموخت; سپس روح آنان را بر ملائکه عرضه داشت و فرمود: مرا از اسامى آنان آگاه نمایید اگر راست مى گویید که شما به خلافت در زمین به خاطر تسبیح و تقدیستان از آدم سزاوارترید».
موضوعات مرتبط
- آدم(ع): استعدادهاى آدم(ع) ۱; اسماى تعلیمى به آدم(ع) ۵; برترى آدم(ع) به ملائکه ۹; تعلیم اسما به آدم(ع) ۱، ۵، ۱۰، ۱۱; خلقت آدم(ع) ۱; عرضه موجودات بر آدم(ع) ۱۰; علم آدم(ع) ۹; فلسفه برترى آدم(ع) ۹; قصه آدم(ع) ۱; ویژگیهاى آدم(ع) ۱
- ارزشها: ۸
- انسان: ادراک انسان ۲; استعدادهاى انسان ۲; فلسفه خلافت انسان ۲; فلسفه خلقت انسان ۲; معلّم انسان ۳; ویژگیهاى انسان ۲
- تعلیم: زمینه تعلیم ۴
- حقایق: ارزش علم به حقایق ۸
- خدا: حجتهاى خدا ۱۱; نقش خدا ۳
- علم: اهمیّت علم ۹
- معلم: اوّلین معلم ۳
- ملائکه: ادعاهاى ملائکه ۷; تکبّر ملائکه ۷; عرضه موجودات بر ملائکه ۶
- موجودات: نقش نام موجودات ۴