آل عمران ١٥٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=هنگامی که بالا میرفتید و برنمی گشتید به سوی کسی و پیمبر میخواند شما را از پشت سرتان پس رسانید به شما اندوهی بر اندوهی تا اندوهگین نشوید بر آنچه از شما فوت شده است و نه بدانچه به شما رسیده است و خدا دانا است بدانچه میکنید | |-|معزی=هنگامی که بالا میرفتید و برنمی گشتید به سوی کسی و پیمبر میخواند شما را از پشت سرتان پس رسانید به شما اندوهی بر اندوهی تا اندوهگین نشوید بر آنچه از شما فوت شده است و نه بدانچه به شما رسیده است و خدا دانا است بدانچه میکنید | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = | {{آيه | سوره = سوره آل عمران | نزول = [[نازل شده در سال::15|٣ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::153|١٥٣]] | قبلی = آل عمران ١٥٢ | بعدی = آل عمران ١٥٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::29|٢٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«تُصْعِدُونَ»: در زمین پراکنده میشوید و میگریزید و دور میگردید. از مصدر (إِصْعاد). فرق (إِصْعاد) با (صُعود) در این است که اصعاد در زمین صاف انجام میپذیرد، ولی صعود در تپهها و کوهها. «لا تَلْوُونَ»: روی برنمیگردانید و نمینگرید. «فِی أُخْرَاکُمْ»: در پشت سرتان. «فَأَثَابَکُمْ غَمّاً بِغَمٍّ»: خدا سزای غمی را که با مخالفت خود به پیغمبر رسانیدید، با غمیداد که بر اثر شکست به شما رساند. یا: خداوند غم هزیمت را بر غم جراحت شما افزود. | «تُصْعِدُونَ»: در زمین پراکنده میشوید و میگریزید و دور میگردید. از مصدر (إِصْعاد). فرق (إِصْعاد) با (صُعود) در این است که اصعاد در زمین صاف انجام میپذیرد، ولی صعود در تپهها و کوهها. «لا تَلْوُونَ»: روی برنمیگردانید و نمینگرید. «فِی أُخْرَاکُمْ»: در پشت سرتان. «فَأَثَابَکُمْ غَمّاً بِغَمٍّ»: خدا سزای غمی را که با مخالفت خود به پیغمبر رسانیدید، با غمیداد که بر اثر شکست به شما رساند. یا: خداوند غم هزیمت را بر غم جراحت شما افزود. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۶
ترجمه
آل عمران ١٥٢ | آیه ١٥٣ | آل عمران ١٥٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تُصْعِدُونَ»: در زمین پراکنده میشوید و میگریزید و دور میگردید. از مصدر (إِصْعاد). فرق (إِصْعاد) با (صُعود) در این است که اصعاد در زمین صاف انجام میپذیرد، ولی صعود در تپهها و کوهها. «لا تَلْوُونَ»: روی برنمیگردانید و نمینگرید. «فِی أُخْرَاکُمْ»: در پشت سرتان. «فَأَثَابَکُمْ غَمّاً بِغَمٍّ»: خدا سزای غمی را که با مخالفت خود به پیغمبر رسانیدید، با غمیداد که بر اثر شکست به شما رساند. یا: خداوند غم هزیمت را بر غم جراحت شما افزود.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
نکات آیه
۱- فرار پیکارگران احد از رویارویى با مشرکان قریش، بى آنکه به فکر کسى باشند. (اذ تصعدون و لا تلون على احد) کلمه «تصعدون» از «اصعاد»، به معناى دور شدن تا حد پنهان شدن از نظرهاست، و «لا تلون» از ماده «لىّ»، به معناى التفات و میل کردن است. یعنى از معرکه دور شدید و به کسى توجّه نمى کردید و تنها به فکر فرار از صحنه بودید.
۲- گریز مسلمانان از میدان کارزار احد، موجب شکست آنان در آن پیکار (ثمّ صرفکم عنهم ... اذ تصعدون) بنابر اینکه «اذ تصعدون» متعلق به «صرفکم» باشد و کلمه «اذ»، یا براى بیان علّت است، یعنى شکست خوردید چون فرار کردید، و یا ظرف زمان است، یعنى شکست خوردید، آنگاه که فرار کردید.
۳- گریز از رویارویى با دشمنان دین، موجب شکست و هزیمت (ثمّ صرفکم عنهم ... اذ تصعدون)
۴- تبلور آزمون مسلمانان در شکست احد، به هنگام فرار آنان از صحنه کارزار (ثمّ صرفکم عنهم لیبتلیکم ... اذ تصعدون و لا تلون على احد) بنابر اینکه «اذ تصعدون» متعلق به «لیبتلیکم» باشد، یعنى خداوند شما را از تعقیب دشمن بازداشت تا آزمایشتان کند و این آزمایش به هنگام فرار تبلور یافت و محقق شد.
۵- یادآورى پیکار احد و علل شکست مسلمانان در آن، وظیفه مؤمنان (اذ تصعدون و لا تلون على احد) بنابر اینکه «اذ تصعدون» متعلق به «اذکروا» باشد.
۶- یادآورى علل عدم موفقیت در صحنه هاى اجتماعى، از شیوه هاى قرآن براى ارشاد مؤمنان به روش حضور پیروزمندانه در آن صحنه ها (اذ تصعدون و لا تلون على احد)
۷- عفو خداوند از مسلمانان پیکارگر احد، نسبت به فرارشان از آن کارزار (و لقد عفا عنکم ... اذ تصعدون و لا تلون على احد) جمله «لقد عفا عنکم»، مى رساند که فرار پیکارگران احد (اذ تصعدون ... ) نیز مشمول عفو الهى قرار گرفته است.
۸- دلهره و ترس و گریز مسلمانان از مهلکه کارزار احد، موجب بى توجّهى در یارى رسانى به همرزمان خویش* (حتّى اذا فشلتم ... اذ تصعدون و لا تلون على احد)
۹- تلاش پیامبر (ص) براى جلوگیرى از گریز مسلمانان در نبرد احد، و بى اعتنایى آنان در پذیرش دعوت او (و لا تلون على احد و الرّسول یدعوکم فى اخریکم) جمله «و الرّسول یدعوکم ... »، حالیه است ; یعنى در حالى که پیامبر (ص) شما را فرامى خواند مى گریختید و به هیچ کس (حتى پیامبر (ص)) توجهى نداشتید.
۱۰- تلاش مستمر پیامبر (ص) براى جلوگیرى از شکست مسلمانان در کارزار احد (و الرّسول یدعوکم فى اخریکم)
۱۱- بى اعتنایى به دعوت پیامبر (ص) در پیکار احد، موجب شکست مسلمانان در آن کارزار (ثمّ صرفکم ... و الرّسول یدعوکم فى اخریکم) بنابر اینکه «اذ تصعدون» متعلق به «صرفکم» باشد، آیه مزبور در مقام بیان علتهاى شکست احد است. بنابراین جمله «و لا تلون على احد و الرّسول ... »، که حاکى از دعوت پیامبر (ص) و بى اعتنایى به اوست، نیز بیانگر علتى براى شکست خواهد بود.
۱۲- گریز مسلمانان از کارزار احد و فاصله گرفتن آنان از رسول خدا (ص) (و الرّسول یدعوکم فى اخریکم) کلمه «فى اخریکم» بیان حالت پیامبر (ص) به هنگام دعوت است. یعنى پیامبر (ص) آنگاه که شما را دعوت مى کرد، در آخر شما قرار داشت و این حاکى از دور شدن مسلمانان از اطراف پیامبر (ص) است.
۱۳- حضور و مقاومت رسول خدا (ص) در رویارویى با مشرکان قریش، تا آخرین لحظات کارزار احد (و الرّسول یدعوکم فى اخریکم)
۱۴- اندوه مسلمانان از شکست در کارزار احد و پیروز نشدن بر مشرکان (فاثابکم غمّا بغمّ) جلمه «فاثابکم»، عطف بر جمله «و لقد عفا عنکم» است و کلمه «باء» در «بغمّ» بدلیّه است، و مراد از «غمّا» به دلیل کلمه «اثابکم» که دلالت بر مرحمت و لطف دارد و نیز به دلیل اینکه پس از عفو واقع شده، غم و اندوهى پسندیده است و این غم پسندیده همان غم پیروزى کافران بر مسلمانان خواهد بود و یا غمّ و اندوه به خاطر پیروى نکردن از رسول خدا (ص) و سست آمدن در رویارویى با دشمن است.
۱۵- اندوه و حسرت مسلمانان به خاطر از دست دادن غنائم جنگى و جراحاتى که در نبرد احد به آنان رسید. (فاثابکم غمّا بغمّ لکیلا تحزنوا على مافاتکم و لا ما اصابکم) مراد از «غمّ» (غم دوّم) باید غمى ناپسند باشد ; چرا که خداوند آن را به غم پسندیده تبدیل کرد و آن را پاداشى بر مسلمانان قرار داد و به قرینه «لکیلا ... »، آن غم ناپسند همان از دست دادن غنائم و جراحات وارد شده بر مسلمانان بوده است.
۱۶- اندوه و پشیمانى مسلمانان به خاطر بى اعتنایى به دستورات پیامبر (ص) در کارزار احد (فاثابکم غمّا بغمّ) با توجه به توضیح برداشت شماره ۱۴.
۱۷- تبدیل اندوه از دادن غنائم به اندوه تمرد از فرمان پیامبر (ص)، موهبتى الهى به رزمندگان احد (فاثابکم غمّا بغمّ) کلمه «اثابکم» دلالت بر این معنا دارد که این تبدیل و جایگزینى لطف و موهبتى از جانب خداوند بوده است.
۱۸- پشیمانى مسلمانان به جهت تخلف از دستورات پیامبر (ص) در کارزار احد، نتیجه عفو الهى از گناه آنان (و لقد عفا عنکم ... فاثابکم غمّا بغمّ) عطف «اثابکم» بر «عفا عنکم» به وسیله «فاء»، دلالت بر ترتب و رابطه علیّت بین آن دو جمله دارد.
۱۹- اندوه پیامبر (ص) از عصیان و نافرمانى مسلمانان و فرارشان از کارزار احد (فاثابکم غمّا بغمّ) برخى برآنند که مراد از «غمّ» (غمّ دوّم)، غم و اندوهى است که مسلمانان در آن کارزار به خاطر عصیان از دستور پیامبر (ص) و به شکست کشاندن لشگر اسلام بر دل پیامبر (ص) گذاشتند.
۲۰- اندوه مسلمانان از شکست و از دست دادن غنائم و مبتلا شدن به مصیبتها در کارزار احد، تاوان اندوهى که بر دل رسول خدا (ص) گذاردند. (فاثابکم غمّا بغمّ) بنابر اینکه «اثاب» به معناى مجازات باشد نه پاداش، و مراد از «غمّا»، اندوه مسلمانان به خاطر از دست دادن غنائم و مراد از «بغمّ»، غمى باشد که بر رسول خدا (ص) وارد کردند. و «باء» در «بغمّ» به معناى سببیّت گرفته شده است.
۲۱- هجوم پى در پى غمها و حسرتها به مسلمانان در کارزار احد، نتیجه مخالفت آنان با پیامبر خدا (ص) (اذ تصعدون ... فاثابکم غمّا بغمّ) برخى از مفسران برآنند که «باء» در «بغمّ» الصاقیّه است و مراد، غمهاى فراوانى است که یکى پس از دیگرى در آن نبرد به مسلمانان وارد مى شد و همه آنها پیامد فرار از جنگ و مخالفت با دستور پیامبر (ص) بود. در برداشت فوق «اثابکم» به معناى مجازات گرفته شده نه پاداش.
۲۲- هجوم اندوههاى ناشى از نافرمانى رسول خدا (ص) و عدم موفقیّت در کارزار احد، برخاسته از اراده الهى براى به فراموشى سپردن اندوه از دست دادن غنائم و جراحات وارده بر ایشان (فاثابکم غمّا بغمّ لکیلا تحزنوا على مافاتکم و لا ما اصابکم) بنابر اینکه «لکیلا» متعلق به «اثابکم» باشد.
۲۳- ناپسندى حسرت و اندوه بر زوال منفعتهاى مادى و نیز حسرت بر کشته هاى راه خدا (لکیلا تحزنوا على مافاتکم و لا ما اصابکم) چون خداوند با مرحمت خویش غمى را بر آنان وارد کرد تا اندوه از دست دادن غنایم و کشته هاى جنگ را نادیده انگارند، بنابراین اگر چنین اندوهى پسندیده بود از یاد بردن آن، پاداش و مرحمت محسوب نمى شود.
۲۴- هجوم پى در پى غمها و افزونى آنها بر یکدیگر، از بین برنده غمهاى پیشین (فاثابکم غمّاً بغمّ لکیلا تحزنوا)
۲۵- آگاهى خداوند به جزئیترین حرکتها و رفتار آدمى (و اللّه خبیر بما تعملون) «خبیر» به کسى گفته مى شود که عالم به زوایاى مخفى و باطنى باشد.
۲۶- توجّه به دانایى خداوند به جزئیترین اعمال، زمینه ساز پرهیز از رفتارهاى ناپسند (فرار از جنگ و ... ) (اذ تصعدون و لا تلون ... و اللّه خبیر بما تعملون) جمله «و اللّه ... »، براى ترغیب مخاطبان به پرهیز از اعمال ناپسند و تشویق به اعمال نیکو و خداپسند است که با توجّه به مورد آیه، مراد فرار از جنگ و نافرمانى از دستورات نظامى است.
روایات و احادیث
۲۷- تسلّط خالد بن ولید بر مسلمانان در جنگ احد، موجب افزایش اندوه آنان از شکست در آن کارزار امام باقر (ع) درباره «فاثابکم غمّاً بغمّ» فرمود: فامّا الغمّ الاوّل فالهزیمة و القتل و امّا الاخر فاشراف خالد بن الولید علیهم.[۱]
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲، ۴، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۱، ۲۲
- امتحان:۴
- اندوه:۱۴، ۱۵، ۱۷، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۷ آثار اندوه ۱۴، ۱۵، ۱۷، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۷ ۲۴ ; اندوه ۱۴، ۱۵، ۱۷، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۷ ناپسند ۲۳ ; عوامل اندوه ۱۴، ۱۵، ۱۷، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۷ ۲۲
- انسان: عمل انسان ۲۵
- انگیزش: عوامل انگیزش ۶
- پیروزى:۱۰
- تاریخ: ذکر حوادث تاریخى ۵، ۶
- تبلیغ: روش تبلیغ ۶
- ترس: آثار ترس ۸ ; ترس ناپسند ۸
- تقوا: زمینه تقوا ۲۶
- تکلیف: عمل به تکلیف ۶
- جنگ:۱۰، ۱۱ غنیمت جنگ ۱۰، ۱۱ى ۱۵، ۱۷، ۲۰، ۲۲
- جهاد:۵، ۱۱، ۱۳ فرار از جهاد ۵، ۱۱، ۱۳ ۱، ۲، ۳، ۴، ۷، ۸، ۹، ۱۲، ۱۹، ۲۶
- حسرت:۱۵، ۲۱ ناپسند ۲۳
- خالد بن ولید:۲۷
- خدا: اراده خدا ۲۲ ; عفو خدا ۷، ۸ ; علم خدا ۲۵، ۲۶
- راه خدا:۲۳
- ذکر: آثار ذکر ۲۶
- شکست:۱۰، ۱۴، ۲۷ در جهاد ۴ ; عوامل شکست ۱۰، ۱۴، ۲۷ در جهاد ۲، ۳، ۵، ۱۱
- شهیدان:۲۳
- عصیان: آثار عصیان ۱۱، ۲۱، ۲۲ ; عصیان از فرماندهى ۹ ; عصیان از محمد (ص) ۹، ۱۱، ۱۲، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۱، ۲۲
- عفو: از مجاهدان ۷
- علم:۲۶
- عمل:۲۵، ۲۶ زمینه عمل ۲۵، ۲۶ ۶
- غزوه احد:۱، ۲، ۴، ۵، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۷
- فرماندهى:۹ در جنگ ۱۰، ۱۱
- مجاهدان:۷
- محمد (ص):۹، ۱۱، ۱۲، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۲۱، ۲۲ اندوه محمد (ص) ۹، ۱۱، ۱۲، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۲۱، ۲۲ ۱۹، ۲۰ ; جهاد محمد (ص) ۹، ۱۱، ۱۲، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۲۱، ۲۲ ۱۳ ; محمد (ص) ۹، ۱۱، ۱۲، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۲۱، ۲۲ در احد ۹، ۱۰، ۱۳
- مسلمانان: امتحان مسلمانان ۴ ; اندوه مسلمانان ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۲۰، ۲۱، ۲۷ ; پشیمانى مسلمانان ۱۶، ۱۸ ; حسرت مسلمانان ۱۵، ۲۱ ; شکست مسلمانان ۱۴، ۲۷ ; مسلمانان صدر اسلام ۲، ۱۲
- مشرکان: قریش ۱
- مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۵
منابع
- ↑ تفسیر قمى، ج ۱، ص ۱۲۰ ; تفسیر برهان، ج ۱، ص ۳۲۱، ح ۱.