حُفْرَة: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
*[[ریشه حفر | حفر]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: حفر| ]]
*[[ریشه حفر | حفر]] (۲ بار) [[کلمه با ریشه:: حفر| ]]
=== قاموس قرآن ===
كندن. حفره: گودال [آل عمران:103] در لب گودالى از آتش بوديد از آن نجاتتان داد. * [نازعات:10] در مجمع گويد: حافره نزد عرب اسم است به اوّل شى‏ء و ابتداء كار، جوهرى گفته: گويند بر حافره خود برگشت يعنى به راهى كه آمده بود عود كرد. زمخشرى در فائق و ابن اثير در نهايه گفته‏اند: به سمّ اسب حافر گويند زيرا وقت راه رفتن زمين را حفر مى‏كند. اسب در نزد عرب بسيار محبوب بود و آن را نسيه نمى‏فروختند و وقت فروش مى‏گفتند «اَالنَّقْدُ عِنْدَ الْحافِر» يعنى قيمت نزد اسب است و آن رابايد در نزد اسب بدهى و نسيه نماند. و گاهى حافره گفته‏اند به اعتبار دابّة كه مؤنث است سپس اين استعمال زياد شد و بهر اوّل اطلاق گرديد گويند: «رَجَعَ اِلى حافِرِهِ وَ حافِرَتِهِ» يعنى به اوّل خود برگشت. فيروز آبادى نيز در قاموس چنين گفته است . و نيز زمخشرى و ابن اثير نقل مى‏كنند: ابّى بن كعب از رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم از توبه نصوح پرسيد. حضرت فرمود: «هُوَالنَّدَمُ عَلَى الذَّنْبِ حينَ يَفْرُطُ مِنْكَ وَ تَسْتَغْفِرُاللّهَ برنِدامَتِكَ عِنْدَالْحافِرِ، ثُمَّ لا تَعُودُ اِلَيْهِ اَبَداً». مى‏بينيم كه مراد از «عِنْدَالْحافِرِ»اوّل امر است راغب گويد: «لَمَرْدُونَ فِى الْحافِرَةِ» مثلى است درباره كسيكه به جاى اوّلى برگردانده شودو معنى آيه چنين مى‏شود: كفّار و منكرين بعث مى‏گويند: آيا به خلقت اوّلى باز خواهيم گشت؟!! اين آيه نظير آيه [رعد:5] است. از اين مادّه دو كلمه بيشتر در قرآن نيست .


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۲۴ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۲۶

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

قاموس قرآن

كندن. حفره: گودال [آل عمران:103] در لب گودالى از آتش بوديد از آن نجاتتان داد. * [نازعات:10] در مجمع گويد: حافره نزد عرب اسم است به اوّل شى‏ء و ابتداء كار، جوهرى گفته: گويند بر حافره خود برگشت يعنى به راهى كه آمده بود عود كرد. زمخشرى در فائق و ابن اثير در نهايه گفته‏اند: به سمّ اسب حافر گويند زيرا وقت راه رفتن زمين را حفر مى‏كند. اسب در نزد عرب بسيار محبوب بود و آن را نسيه نمى‏فروختند و وقت فروش مى‏گفتند «اَالنَّقْدُ عِنْدَ الْحافِر» يعنى قيمت نزد اسب است و آن رابايد در نزد اسب بدهى و نسيه نماند. و گاهى حافره گفته‏اند به اعتبار دابّة كه مؤنث است سپس اين استعمال زياد شد و بهر اوّل اطلاق گرديد گويند: «رَجَعَ اِلى حافِرِهِ وَ حافِرَتِهِ» يعنى به اوّل خود برگشت. فيروز آبادى نيز در قاموس چنين گفته است . و نيز زمخشرى و ابن اثير نقل مى‏كنند: ابّى بن كعب از رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم از توبه نصوح پرسيد. حضرت فرمود: «هُوَالنَّدَمُ عَلَى الذَّنْبِ حينَ يَفْرُطُ مِنْكَ وَ تَسْتَغْفِرُاللّهَ برنِدامَتِكَ عِنْدَالْحافِرِ، ثُمَّ لا تَعُودُ اِلَيْهِ اَبَداً». مى‏بينيم كه مراد از «عِنْدَالْحافِرِ»اوّل امر است راغب گويد: «لَمَرْدُونَ فِى الْحافِرَةِ» مثلى است درباره كسيكه به جاى اوّلى برگردانده شودو معنى آيه چنين مى‏شود: كفّار و منكرين بعث مى‏گويند: آيا به خلقت اوّلى باز خواهيم گشت؟!! اين آيه نظير آيه [رعد:5] است. از اين مادّه دو كلمه بيشتر در قرآن نيست .