۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۲۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۲۴}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۶۵: | خط ۶۷: | ||
<span id='link182'><span> | <span id='link182'><span> | ||
==آيات ۴۰ - ۴۷، سوره روم == | ==آيات ۴۰ - ۴۷، سوره روم == | ||
اللَّهُ الَّذِى خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكمْ ثُمَّ يحْيِيكُمْ هَلْ مِن شرَكائكُم مَّن يَفْعَلُ مِن ذَلِكُم مِّن شىْءٍ سبْحَنَهُ وَ تَعَلى عَمَّا يُشرِكُونَ(۴۰) | |||
ظهَرَ الْفَسادُ فى | ظهَرَ الْفَسادُ فى الْبرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسبَت أَيْدِى النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْض الَّذِى عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ(۴۱) | ||
قُلْ سِيرُوا فى الاَرْضِ فَانظرُوا كَيْف كانَ عَقِبَةُ | قُلْ سِيرُوا فى الاَرْضِ فَانظرُوا كَيْف كانَ عَقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلُ كانَ أَكثرُهُم مُّشرِكِينَ(۴۲) | ||
فَأَقِمْ وَجْهَك | فَأَقِمْ وَجْهَك لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِن قَبْلِ أَن يَأْتىَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئذٍ يَصدَّعُونَ(۴۳) | ||
مَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صلِحاً فَلاَنفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ(۴۴) | مَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صلِحاً فَلاَنفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ(۴۴) | ||
لِيَجْزِى | لِيَجْزِى الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ مِن فَضلِهِ إِنَّهُ لا يحِب الْكَفِرِينَ(۴۵) | ||
وَ مِنْ ءَايَتِهِ أَن يُرْسِلَ | وَ مِنْ ءَايَتِهِ أَن يُرْسِلَ الرِّيَاحَ مُبَشرَتٍ وَ لِيُذِيقَكم مِّن رَّحْمَتِهِ وَ لِتَجْرِى الْفُلْك بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضلِهِ وَ لَعَلَّكمْ تَشكُرُونَ(۴۶) | ||
وَ لَقَدْ أَرْسلْنَا مِن قَبْلِك رُسلاً إِلى قَوْمِهِمْ فجَاءُوهُم | وَ لَقَدْ أَرْسلْنَا مِن قَبْلِك رُسلاً إِلى قَوْمِهِمْ فجَاءُوهُم بِالْبَيِّنَتِ فَانتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَ كانَ حَقاًّ عَلَيْنَا نَصرُ الْمُؤْمِنِينَ(۴۷) | ||
ترجمه آيات | ترجمه آيات | ||
خدا است آن كسى كه شما را خلق كرد و سپس روزى داد آنگاه همو است كه شما را مى ميراند و سپس زنده مى كند آيا كسى از خدايان شما هست كه چنين كارها كند، منزه و متعالى است خدا از شركى كه به وى مى ورزند (۴۰) | خدا است آن كسى كه شما را خلق كرد و سپس روزى داد آنگاه همو است كه شما را مى ميراند و سپس زنده مى كند آيا كسى از خدايان شما هست كه چنين كارها كند، منزه و متعالى است خدا از شركى كه به وى مى ورزند (۴۰) | ||
خط ۸۵: | خط ۸۷: | ||
بيان آيات | بيان آيات | ||
اين آيات فصل دوم از فصول چهارگانه اى است كه گفتيم سوره مشتمل بر آن است ، در اين آيات با افعال خاص به خدا، و به عبارتى با اسماى افعال خدا استدلال كرده بر بطلان شركاء، و نفى ربوبيت و الوهيت آنها، و نيز استدلال كرده است بر مساله معاد | اين آيات فصل دوم از فصول چهارگانه اى است كه گفتيم سوره مشتمل بر آن است ، در اين آيات با افعال خاص به خدا، و به عبارتى با اسماى افعال خدا استدلال كرده بر بطلان شركاء، و نفى ربوبيت و الوهيت آنها، و نيز استدلال كرده است بر مساله معاد | ||
اللَّهُ الَّذِى خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكمْ ثُمَّ يحْيِيكُمْ هَلْ مِن شرَكائكُم مَّن يَفْعَلُ مِن ذَلِكُم مِّن شىْءٍ ... | |||
اسم جلاله ((الله (( در آيه شريفه مبتداء، و جمله ((الذى خلقكم (( خبر آن است ، و همچنين جمله ((من يفعل (( مبتداء است ، و خبرش جمله ((من شركائكم (( مى باشد كه از مبتداء جلو افتاده است ، و استفهام در آيه انكارى است اين نظريه ما بود، البته ديگران در تركيب آيه احتمالات ديگرى دارند | اسم جلاله ((الله (( در آيه شريفه مبتداء، و جمله ((الذى خلقكم (( خبر آن است ، و همچنين جمله ((من يفعل (( مبتداء است ، و خبرش جمله ((من شركائكم (( مى باشد كه از مبتداء جلو افتاده است ، و استفهام در آيه انكارى است اين نظريه ما بود، البته ديگران در تركيب آيه احتمالات ديگرى دارند | ||
و معناى آيه اين است كه : خداى سبحان كسى است كه متصف به اوصافى چنين و چنان از اوصاف الوهيت و ربوبيت است ، پس آيا از بين آلهه اى ، كه شما مى گوييد اله اند، كسى هست كه چنين اوصافى داشته باشد؟ و چنين كارهايى كند؟ يعنى خلق كند، رزق دهد، بميراند، و زنده كند؟ و چون هيچ يك آنها چنين نيستند، پس خداى سبحان تنها ((اله (( شما، و رب شما است - لا اله الا هو - معبودى جز او نيست | و معناى آيه اين است كه : خداى سبحان كسى است كه متصف به اوصافى چنين و چنان از اوصاف الوهيت و ربوبيت است ، پس آيا از بين آلهه اى ، كه شما مى گوييد اله اند، كسى هست كه چنين اوصافى داشته باشد؟ و چنين كارهايى كند؟ يعنى خلق كند، رزق دهد، بميراند، و زنده كند؟ و چون هيچ يك آنها چنين نيستند، پس خداى سبحان تنها ((اله (( شما، و رب شما است - لا اله الا هو - معبودى جز او نيست | ||
خط ۹۴: | خط ۹۶: | ||
پس مشركين نمى توانند بگويند رازق و زنده كننده و ميراننده بعضى از خدايان ماست ، كه چه بسا بعضى از آنان ادعاء هم كرده باشند، و گفته باشند كه به طور كلى مدبر عالم انسانى ، بعضى از آلهه است ، و مدبر تمامى شوون عالم از خيرات و شرور بعضى ديگر از آلهه اند، و ليكن هيچ يك از مشركين اختلاف ندارند در اينكه خلقت و ايجاد تنها از خداى تعالى است ، و كسى و چيزى شريك او در اين كار نيست ، وقتى اين معنا مسلم شد، پس رزق و همچنين هر چيزى كه از خلقت جدا نيست ، مانند خود خلقت راجع به خدا است ، در نتيجه براى خدايان و ارباب آنان شاءنى از عالم نمى ماند، كه بگويند اين كار را الهه ما مى كنند، چون هيچ شاءنى از شوون عالم جداى از مساله خلقت نيست | پس مشركين نمى توانند بگويند رازق و زنده كننده و ميراننده بعضى از خدايان ماست ، كه چه بسا بعضى از آنان ادعاء هم كرده باشند، و گفته باشند كه به طور كلى مدبر عالم انسانى ، بعضى از آلهه است ، و مدبر تمامى شوون عالم از خيرات و شرور بعضى ديگر از آلهه اند، و ليكن هيچ يك از مشركين اختلاف ندارند در اينكه خلقت و ايجاد تنها از خداى تعالى است ، و كسى و چيزى شريك او در اين كار نيست ، وقتى اين معنا مسلم شد، پس رزق و همچنين هر چيزى كه از خلقت جدا نيست ، مانند خود خلقت راجع به خدا است ، در نتيجه براى خدايان و ارباب آنان شاءنى از عالم نمى ماند، كه بگويند اين كار را الهه ما مى كنند، چون هيچ شاءنى از شوون عالم جداى از مساله خلقت نيست | ||
آنگاه خداى سبحان خود را تنزيه نموده ، مى فرمايد: ((سبحانه و تعالى عما يشركون - منزه و متعالى است از شركى كه به وى مى ورزند(( | آنگاه خداى سبحان خود را تنزيه نموده ، مى فرمايد: ((سبحانه و تعالى عما يشركون - منزه و متعالى است از شركى كه به وى مى ورزند(( | ||
ظهَرَ الْفَسادُ فى | ظهَرَ الْفَسادُ فى الْبرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسبَت أَيْدِى النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْض الَّذِى عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ | ||
اين آيه به ظاهر لفظش عام است ، و مخصوص به يك زمان و يا به يك مكان و يا به يك واقعه نيست و در نتيجه مراد از ((بر و بحر(( همان معناى معروف است كه شامل همه روى زمين مى شود | اين آيه به ظاهر لفظش عام است ، و مخصوص به يك زمان و يا به يك مكان و يا به يك واقعه نيست و در نتيجه مراد از ((بر و بحر(( همان معناى معروف است كه شامل همه روى زمين مى شود | ||
و مراد از فساد در زمين ، مصايب و بلاهايى عمومى است كه يكى از منطقه ها را گرفته و مردم را نابود مى كند، مانند زلزله ، نيامدن باران ، قحطى ، مرضهاى مسرى ، جنگها، غارتها، و سلب امنيت ، و كوتاه سخن هر بلايى كه نظام آراسته و صالح جارى در عالم را بر هم مى زند، چه اينكه مستند به اختيار بعضى از مردم باشد، و يا نباشد، چون همه آنها فسادى است كه در دريا و خشكى عالم پديد مى آيد، و خوشى و طيب عيش انسانها را از بين مى برد | و مراد از فساد در زمين ، مصايب و بلاهايى عمومى است كه يكى از منطقه ها را گرفته و مردم را نابود مى كند، مانند زلزله ، نيامدن باران ، قحطى ، مرضهاى مسرى ، جنگها، غارتها، و سلب امنيت ، و كوتاه سخن هر بلايى كه نظام آراسته و صالح جارى در عالم را بر هم مى زند، چه اينكه مستند به اختيار بعضى از مردم باشد، و يا نباشد، چون همه آنها فسادى است كه در دريا و خشكى عالم پديد مى آيد، و خوشى و طيب عيش انسانها را از بين مى برد | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۹۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۶ صفحه ۲۹۳ </center> | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۲۲ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۶ بخش۲۴}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش