۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۱۳ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۱۵}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۳۶: | خط ۳۸: | ||
علاوه ، يوسف هرگز عزيز را رب خود نمى دانست ، زيرا او خود را آزاد و غير مملوك مى دانست ، هر چند مردم بر حسب ظاهر او را برده تصوّر مى كردند، به شهادت اينكه در زندان به آن برده اى كه رفيقش بود گفت : «'''اذكرنى عند ربك '''» و به فرستاده پادشاه گفت : «'''ارجع الى ربك ...'''» و هيچ جا تعبير نكرد به «'''ربى '''» با اينكه عاده وقتى اسم پادشاهان را مى برند همينگونه تعبير دارند (مثلا مى گويند «'''قبله گاهم '''»، «'''ولى نعمتم '''» و امثال آن ) و نيز به فرستاده پادشاه گفت : «'''اساله ما بال النسوه اللاتى قطعن ايديهن ان ربى بكيدهن عليم '''» كه در اينجا خداى سبحان را رب خود دانسته ، در قبال اينكه پادشاه را رب فرستاده او شمرد. | علاوه ، يوسف هرگز عزيز را رب خود نمى دانست ، زيرا او خود را آزاد و غير مملوك مى دانست ، هر چند مردم بر حسب ظاهر او را برده تصوّر مى كردند، به شهادت اينكه در زندان به آن برده اى كه رفيقش بود گفت : «'''اذكرنى عند ربك '''» و به فرستاده پادشاه گفت : «'''ارجع الى ربك ...'''» و هيچ جا تعبير نكرد به «'''ربى '''» با اينكه عاده وقتى اسم پادشاهان را مى برند همينگونه تعبير دارند (مثلا مى گويند «'''قبله گاهم '''»، «'''ولى نعمتم '''» و امثال آن ) و نيز به فرستاده پادشاه گفت : «'''اساله ما بال النسوه اللاتى قطعن ايديهن ان ربى بكيدهن عليم '''» كه در اينجا خداى سبحان را رب خود دانسته ، در قبال اينكه پادشاه را رب فرستاده او شمرد. | ||
باز مؤ يّد گفته ما آيه بعدى است كه مى فرمايد: «'''لو لا ان را برهان ربه '''». | باز مؤ يّد گفته ما آيه بعدى است كه مى فرمايد: «'''لو لا ان را برهان ربه '''». | ||
وَ لَقَدْ | وَ لَقَدْ هَمَّت بِهِ وَ هَمَّ بهَا لَوْ لا أَن رَّءَا بُرْهَنَ رَبِّهِ كذَلِك لِنَصرِف عَنْهُ السوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ | ||
<span id='link118'><span> | <span id='link118'><span> | ||
==خويشتن دارى يوسف (عليه السلام ) در برابر همسر عزيز شگفت انگيز و خارق العادهبوده است == | ==خويشتن دارى يوسف (عليه السلام ) در برابر همسر عزيز شگفت انگيز و خارق العادهبوده است == | ||
خط ۹۴: | خط ۹۶: | ||
از جمله حرفهاى ديگرى هم كه زده اند اين است كه يعقوب در برابرش مجسم شده و ضربه اى به سينه اش زد كه در يك لحظه شهوتش از سر انگشتانش بريخت . اين روايت را الدّرالمنثور از مجاهد و عكرمه و ابن جبير آورده ، و به غير اين ، روايات ديگرى هم آورده است . | از جمله حرفهاى ديگرى هم كه زده اند اين است كه يعقوب در برابرش مجسم شده و ضربه اى به سينه اش زد كه در يك لحظه شهوتش از سر انگشتانش بريخت . اين روايت را الدّرالمنثور از مجاهد و عكرمه و ابن جبير آورده ، و به غير اين ، روايات ديگرى هم آورده است . | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۱۳ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۱۵}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش