۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۶ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۸}} | |||
__TOC__ | __TOC__ | ||
خط ۴۱: | خط ۴۳: | ||
كلمه «''' يد '''» به معناى دست آدمى است ، و به قدرت و نعمت نيز اطلاق مى شود، حال اگر منظور از آن در آيه شريفه معناى اول باشد، قهرا معناى آيه اين مى شود: «''' تا آنكه جزيه را به دست خود بدهند '''» و اگر منظور از آن معناى دوم باشد، معناى آيه اين مى شود: «''' تا آنكه جزيه را از ترس قدرت و سلطنت شما به شما بدهند، در حالى كه ذليل و زير دست شمايند و در برابر شما گردن فرازى نمى كنند '''» . | كلمه «''' يد '''» به معناى دست آدمى است ، و به قدرت و نعمت نيز اطلاق مى شود، حال اگر منظور از آن در آيه شريفه معناى اول باشد، قهرا معناى آيه اين مى شود: «''' تا آنكه جزيه را به دست خود بدهند '''» و اگر منظور از آن معناى دوم باشد، معناى آيه اين مى شود: «''' تا آنكه جزيه را از ترس قدرت و سلطنت شما به شما بدهند، در حالى كه ذليل و زير دست شمايند و در برابر شما گردن فرازى نمى كنند '''» . | ||
پس معناى آيه - و خدا داناتر است - اين مى شود: «''' با اهل كتاب كارزار كنيد، زيرا ايشان به خدا و روز جزا ايمان نمى آورند، ايمانى كه مقبول باشد و از راه صواب منحرف نباشد، و نيز آنها محرمات الهى را حرام نمى دانند، و به دين حقى كه با نظام خلقت الهى سازگار باشد نمى گروند، با ايشان كارزار كنيد، و كارزار با آنان را ادامه دهيد تا آنجا كه ذليل و زبون و زير دست شما شوند، و نسبت به حكومت شما خاضع گردند، و خراجى را كه براى آنان بريده ايد بپردازند، تا ذلت خود را در طرز اداى آن مشاهده نمايند، و از سوى ديگر با پرداخت آن حفظ ذمه و خون خود و اداره امور خويشتن را تامين نمايند. | پس معناى آيه - و خدا داناتر است - اين مى شود: «''' با اهل كتاب كارزار كنيد، زيرا ايشان به خدا و روز جزا ايمان نمى آورند، ايمانى كه مقبول باشد و از راه صواب منحرف نباشد، و نيز آنها محرمات الهى را حرام نمى دانند، و به دين حقى كه با نظام خلقت الهى سازگار باشد نمى گروند، با ايشان كارزار كنيد، و كارزار با آنان را ادامه دهيد تا آنجا كه ذليل و زبون و زير دست شما شوند، و نسبت به حكومت شما خاضع گردند، و خراجى را كه براى آنان بريده ايد بپردازند، تا ذلت خود را در طرز اداى آن مشاهده نمايند، و از سوى ديگر با پرداخت آن حفظ ذمه و خون خود و اداره امور خويشتن را تامين نمايند. | ||
وَ قَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ | وَ قَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قَالَتِ النَّصرَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ... | ||
كلمه (( مضاهاه '''» به معناى مشابهت و هم شكل بودن است ، و كلمه «''' افك '''» - بطورى كه راغب مى نويسد - به معناى هر چيزيست كه از وجه حقيقى خودش منحرف شده باشد، و بنا به گفته وى معناى «''' يوفكون '''» اين است كه ايشان در مرحله اعتقاد، از حق به سوى باطل منحرف مى شوند. | كلمه (( مضاهاه '''» به معناى مشابهت و هم شكل بودن است ، و كلمه «''' افك '''» - بطورى كه راغب مى نويسد - به معناى هر چيزيست كه از وجه حقيقى خودش منحرف شده باشد، و بنا به گفته وى معناى «''' يوفكون '''» اين است كه ايشان در مرحله اعتقاد، از حق به سوى باطل منحرف مى شوند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۲۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۲۴ </center> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۶: | ||
<span id='link179'><span> | <span id='link179'><span> | ||
==گفتار مسيحيان مبنى بر اينكه عيسى پسر خداست مشابه گفتار كفار در امم گذشته است == | ==گفتار مسيحيان مبنى بر اينكه عيسى پسر خداست مشابه گفتار كفار در امم گذشته است == | ||
و جمله «''' يُضهِئُونَ قَوْلَ | و جمله «''' يُضهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كفَرُوا مِن قَبْلُ '''» اين معنا را مى رساند كه گفتار مسيحيان مبنى بر اينكه عيسى پسر خدا است شبيه به گفتار كفارى است كه در امم گذشته بوده اند، و مقصود بت پرستان است كه بعضى از خدايان خود را پدر خدايان ، و برخى را پسر آن ديگرى مى دانستند؛ و بعضى را الهه مادر و برخى ديگر را اله همسر نام مى نهادند. و همچنين وثنى هاى هند و چين و مصر قديم و ديگران كه معتقد به ثالوث بودند؛ ما پاره اى از معتقدات آنها را در جلد سوم اين كتاب در آنجا كه راجع به مسيح گفتگو مى كرديم نقل نموديم . | ||
و در آنجا گفتيم كه رخنه كردن عقايد وثنيت در دين نصارى و يهود، از حقايقى است كه قرآن كريم در جمله مورد بحث آنرا كشف نموده ، و از آن پرده برداشته است . و لذا در عصر حاضر گروهى از محققين بر آن شدند كه مندرجات عهدين را با مذاهب بودائيان و بره مانيان تطبيق دهند، و ضمن تحقيق بدست آوردند كه معارف انجيل و تورات طابق النعل بالنعل و مو به مو مطابق با خرافات بودائيان و بره مانيان است ، حتى بسيارى از داستانها و حكاياتى كه در انجيل ها موجود است عين همان حكاياتى است كه در آن دو كيش موجود است ، و در نتيجه براى هيچ محقق و اهل بحثى جاى هيچ ترديدى نمى ماند كه كاشف حقيقى اين مطلب و مبتكر آن قرآن كريم و جمله «''' يضاهوون ... '''» است . | و در آنجا گفتيم كه رخنه كردن عقايد وثنيت در دين نصارى و يهود، از حقايقى است كه قرآن كريم در جمله مورد بحث آنرا كشف نموده ، و از آن پرده برداشته است . و لذا در عصر حاضر گروهى از محققين بر آن شدند كه مندرجات عهدين را با مذاهب بودائيان و بره مانيان تطبيق دهند، و ضمن تحقيق بدست آوردند كه معارف انجيل و تورات طابق النعل بالنعل و مو به مو مطابق با خرافات بودائيان و بره مانيان است ، حتى بسيارى از داستانها و حكاياتى كه در انجيل ها موجود است عين همان حكاياتى است كه در آن دو كيش موجود است ، و در نتيجه براى هيچ محقق و اهل بحثى جاى هيچ ترديدى نمى ماند كه كاشف حقيقى اين مطلب و مبتكر آن قرآن كريم و جمله «''' يضاهوون ... '''» است . | ||
«''' قاتلهم الله انى يوفكون '''» خداوند با اين جمله كه نفرين بر ايشان است آيه را ختم كرده . | «''' قاتلهم الله انى يوفكون '''» خداوند با اين جمله كه نفرين بر ايشان است آيه را ختم كرده . | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۲۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۲۶ </center> | ||
اتخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَ رُهْبَنَهُمْ أَرْبَاباً | اتخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَ رُهْبَنَهُمْ أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ | ||
معناى «''' احبار '''» و «''' رهبان '''» و اشاره به اينكه برخلاف نصارا، يهود جدا و واقعا معتقد به فرزندى عزير براى خدا نبوده اند | معناى «''' احبار '''» و «''' رهبان '''» و اشاره به اينكه برخلاف نصارا، يهود جدا و واقعا معتقد به فرزندى عزير براى خدا نبوده اند | ||
كلمه «''' احبار '''» جمع «''' حبر '''» - به فتح اول و هم به كسر آن - به معناى دانشمند است ، و بيشتر در علماى يهود استعمال مى شود. و كلمه «''' رهبان '''» جمع «''' راهب '''» است ، و راهب به كسى گويند كه خود را به لباس رهبت و ترس از خدا درآورده باشد، و ليكن استعمال آن در عابدان نصارى غلبه يافته است . | كلمه «''' احبار '''» جمع «''' حبر '''» - به فتح اول و هم به كسر آن - به معناى دانشمند است ، و بيشتر در علماى يهود استعمال مى شود. و كلمه «''' رهبان '''» جمع «''' راهب '''» است ، و راهب به كسى گويند كه خود را به لباس رهبت و ترس از خدا درآورده باشد، و ليكن استعمال آن در عابدان نصارى غلبه يافته است . | ||
خط ۸۱: | خط ۸۳: | ||
==لطافت تعبير از حال اهل كتاب به : «'''== | ==لطافت تعبير از حال اهل كتاب به : «'''== | ||
يريدون ان يطفؤ وا نور الله بافواههم '''» | يريدون ان يطفؤ وا نور الله بافواههم '''» | ||
يُرِيدُونَ أَن يُطفِئُوا نُورَ | يُرِيدُونَ أَن يُطفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَهِهِمْ ... | ||
كلمه «''' اطفاء '''» به معناى خاموش كردن آتش و يا نور است ، و حرف «''' باء '''» در كلمه «''' بافواههم '''» براى آلت و يا سببيت است . | كلمه «''' اطفاء '''» به معناى خاموش كردن آتش و يا نور است ، و حرف «''' باء '''» در كلمه «''' بافواههم '''» براى آلت و يا سببيت است . | ||
و اگر فرموده : «''' با دهن هايشان '''» براى اين است كه معمولا چراغ را با دهن خاموش مى كنند. در مجمع البيان در اين باره گفته است : اين تعبير از تعبيرات عجيب است ، زيرا با همه كوتاهيش هم مطلب را رسانده ، و هم شان اهل كتاب را تحقير و نقشه هاى آنان را كور و ضعيف معرفى كرده است ، چون دهن ها تنها حريف خاموش كردن چراغ ها و نورهاى ضعيفند، نه نورهاى بزرگ همچون آفتاب ، و نورهاى بزرگتر از آن . | و اگر فرموده : «''' با دهن هايشان '''» براى اين است كه معمولا چراغ را با دهن خاموش مى كنند. در مجمع البيان در اين باره گفته است : اين تعبير از تعبيرات عجيب است ، زيرا با همه كوتاهيش هم مطلب را رسانده ، و هم شان اهل كتاب را تحقير و نقشه هاى آنان را كور و ضعيف معرفى كرده است ، چون دهن ها تنها حريف خاموش كردن چراغ ها و نورهاى ضعيفند، نه نورهاى بزرگ همچون آفتاب ، و نورهاى بزرگتر از آن . | ||
خط ۸۸: | خط ۹۰: | ||
<span id='link183'><span> | <span id='link183'><span> | ||
==اراده الهى بر انتشار دين اسلام در عالم بشريت تعلق گرفته است . == | ==اراده الهى بر انتشار دين اسلام در عالم بشريت تعلق گرفته است . == | ||
هُوَ | هُوَ الَّذِى أَرْسلَ رَسولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظهِرَهُ عَلى الدِّينِ كلِّهِ وَ لَوْ كرِهَ الْمُشرِكُونَ | ||
«''' هدى '''» به معناى هدايت الهيى است كه رسول خود را با آن مقارن و همراه داشت ، و منظور از «''' دين حق '''» دين اسلام و عقايد و احكام آنست كه با واقع و حق انطباق دارد. | «''' هدى '''» به معناى هدايت الهيى است كه رسول خود را با آن مقارن و همراه داشت ، و منظور از «''' دين حق '''» دين اسلام و عقايد و احكام آنست كه با واقع و حق انطباق دارد. | ||
معناى آيه اين است كه : خدا آن كسى است كه رسول خود محمد (صلى الله عليه و آله ) را با هدايت - و يا با آيات و معجزات - و با دينى فرستاد كه با فطرت و حقيقت آفرينش منطبق است ، فرستاد تا آن را بر ساير اديان غلبه دهد هر چند مشركان نخواهند و ناراحت شوند. | معناى آيه اين است كه : خدا آن كسى است كه رسول خود محمد (صلى الله عليه و آله ) را با هدايت - و يا با آيات و معجزات - و با دينى فرستاد كه با فطرت و حقيقت آفرينش منطبق است ، فرستاد تا آن را بر ساير اديان غلبه دهد هر چند مشركان نخواهند و ناراحت شوند. | ||
از اين معنا بخوبى بدست مى آيد، ضميرى كه در «''' ليظهره '''» است به دين حق بر مى گردد، و متبادر از سياق آيه هم همين است ، پس اينكه بعضى احتمال داده اند كه ضمير مذكور به رسول برگردد، و معناى آيه اين باشد كه : «''' تا وى را بر دشمنان غلبه دهد، و همه معالم دين را به وى بياموزد '''» احتمال بس بعيدى است . | از اين معنا بخوبى بدست مى آيد، ضميرى كه در «''' ليظهره '''» است به دين حق بر مى گردد، و متبادر از سياق آيه هم همين است ، پس اينكه بعضى احتمال داده اند كه ضمير مذكور به رسول برگردد، و معناى آيه اين باشد كه : «''' تا وى را بر دشمنان غلبه دهد، و همه معالم دين را به وى بياموزد '''» احتمال بس بعيدى است . | ||
اين دو آيه مؤ منين را تحريض بر قتال با اهل كتاب كرده ، و اشاره اى كه به وجوب و ضرورت اين قتال نموده بر كسى پوشيده نيست ، براى اينكه اين دو آيه دلالت دارند بر اينكه خداى تعالى خواسته است دين اسلام در عالم بشريت انتشار يابد، و معلوم است كه چنين امرى به سعى و مجاهده نيازمند است ، و چون اهل كتاب سد راه پيشرفت اسلام شده و مى خواستند با دهن هاى خود اين نور را خاموش كنند، لذا هيچ چاره اى جز قتال با آنان نبود؛ مخالفين خواسته خدا يا بايد از بين بروند، و يا زير دست حكومت مسلمين باشند و جزيه دهند. و نيز از آنجائى كه خداى تعالى خواسته است اين دين بر ساير اديان غالب آيد لذا مسلمانان بايد بدانند كه هر فتنه اى بپا شود - به مشيت خدا - به نفع ايشان و به ضرر دشمنان ايشان تمام خواهد شد و با اينحال ديگر سزاوار نيست كه سستى و نگرانى به خود راه داده و در امر قتال كوتاه بيايند، زيرا بايد بدانند كه اگر ايمان داشته باشند خدا خواسته دست بالا قرار گيرند. | اين دو آيه مؤ منين را تحريض بر قتال با اهل كتاب كرده ، و اشاره اى كه به وجوب و ضرورت اين قتال نموده بر كسى پوشيده نيست ، براى اينكه اين دو آيه دلالت دارند بر اينكه خداى تعالى خواسته است دين اسلام در عالم بشريت انتشار يابد، و معلوم است كه چنين امرى به سعى و مجاهده نيازمند است ، و چون اهل كتاب سد راه پيشرفت اسلام شده و مى خواستند با دهن هاى خود اين نور را خاموش كنند، لذا هيچ چاره اى جز قتال با آنان نبود؛ مخالفين خواسته خدا يا بايد از بين بروند، و يا زير دست حكومت مسلمين باشند و جزيه دهند. و نيز از آنجائى كه خداى تعالى خواسته است اين دين بر ساير اديان غالب آيد لذا مسلمانان بايد بدانند كه هر فتنه اى بپا شود - به مشيت خدا - به نفع ايشان و به ضرر دشمنان ايشان تمام خواهد شد و با اينحال ديگر سزاوار نيست كه سستى و نگرانى به خود راه داده و در امر قتال كوتاه بيايند، زيرا بايد بدانند كه اگر ايمان داشته باشند خدا خواسته دست بالا قرار گيرند. | ||
يَأَيهَا | يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا إِنَّ كثِيراً مِّنَ الاَحْبَارِ وَ الرُّهْبَانِ لَيَأْكلُونَ أَمْوَلَ النَّاسِ بِالْبَطِلِ وَ يَصدُّونَ عَن سبِيلِ اللَّهِ | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۳۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۳۰ </center> | ||
ظاهرا اين آيه اشاره است به توضيح جمله اى كه در اول آيات مورد بحث بود و مى فرمود: «''' و لا يحرمون ما حرم الله و رسوله و لا يدينون دين الحق '''» و آن را تا حدى تشريع مى كند، همچنانكه آيه مورد بحث به منزله توضيح است براى جمله «''' الذين لا يومنون بالله و لا باليوم الاخر '''» . | ظاهرا اين آيه اشاره است به توضيح جمله اى كه در اول آيات مورد بحث بود و مى فرمود: «''' و لا يحرمون ما حرم الله و رسوله و لا يدينون دين الحق '''» و آن را تا حدى تشريع مى كند، همچنانكه آيه مورد بحث به منزله توضيح است براى جمله «''' الذين لا يومنون بالله و لا باليوم الاخر '''» . | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۶: | ||
و همه اين مفاسد كه از اين دو ناحيه ناشى مى شود هر يك به اندازه خود تاثيرمستقيمى در اختلال نظام بشرى دارد، نظامى كه بايد حيازت اموال و جمع آورى ثروت و احكام مجعول براى تعديل جهات مملكت و جدا ساختن آن از خوردن مال به باطل را ضمانت كند، وقتى اين نظام مختل گردد و هر كس به خود حق دهد كه هرچه بدستش مى رسد تصاحب كند، و از هر راهى كه برايش ممكن باشد ثروت جمع نمايد قهرا سنخ فكرش چنين مى شود كه از هر راهى كه ممكن شد بايد مال جمع آورى كرد چه مشروع و چه نامشروع ، و بهر وسيله شده بايد غريره جنسى را اقناع و اشباع كرد چه مشروع و چه نامشروع ، و هر چند به جاهاى باريك هم بكشد. | و همه اين مفاسد كه از اين دو ناحيه ناشى مى شود هر يك به اندازه خود تاثيرمستقيمى در اختلال نظام بشرى دارد، نظامى كه بايد حيازت اموال و جمع آورى ثروت و احكام مجعول براى تعديل جهات مملكت و جدا ساختن آن از خوردن مال به باطل را ضمانت كند، وقتى اين نظام مختل گردد و هر كس به خود حق دهد كه هرچه بدستش مى رسد تصاحب كند، و از هر راهى كه برايش ممكن باشد ثروت جمع نمايد قهرا سنخ فكرش چنين مى شود كه از هر راهى كه ممكن شد بايد مال جمع آورى كرد چه مشروع و چه نامشروع ، و بهر وسيله شده بايد غريره جنسى را اقناع و اشباع كرد چه مشروع و چه نامشروع ، و هر چند به جاهاى باريك هم بكشد. | ||
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۶ | بعدی = تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۲۸}} | |||
[[رده:تفسیر المیزان]] | [[رده:تفسیر المیزان]] |
ویرایش