يَسْطُرُون: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
*[[ریشه و | و]] (۹۵۹۴ بار) [[کلمه با ریشه:: و| ]]
*[[ریشه و | و]] (۹۵۹۴ بار) [[کلمه با ریشه:: و| ]]
=== قاموس قرآن ===
نوشتن. خط. صفّ. در صحاح و قاموس گويد: سطر به معنى صف است كه از چيزى تشكيل يابد و نيز خط و نوشتن است و اصل آن مصدر مى‏باشد. در اقرب هست «سطر الكتاب ستراً:كتب» سطر هم نوشتن و هم به معنى خط و كتابت است. [قلم:1و2] قسم به قلم و آنچه مى‏نويسد تو به سبب وحى ديوانه نيستى و [اسراء:58]، [قمر:53]. اساطير 9 بار در قِان آمده و در همه به «الاولين» اضافه شده است [انعام:25]، [فرقان:5]. مراد قائلين از اين كلمه نوشته‏هاى باطل و حكايت دروغ و افسانه‏هاى بى مغزى است معنى آيه فوق چنين است گفتند اينها نوشته‏هاى باطل گذشتگان است كه نوشته و صبح و عصر بر ونى املا مى‏شود. صحاح آن را اباطيل گفته است. جمع سطر، اسطر و اسطار و سطور است. اقرب الموارد اساطير را جمع الجمع دانسته و گويد: آن جمع اسطار است. و از مبرّد نقل مى‏كند كه گقته: جمع اسطوره است مثل احدوثه و احاديث. راغب نيز اين كلام را از مبرّد نقل مى‏كند. بنابر قول مبرّد اساطير جمع عادى است. مجمع از اخفش نقل مى‏كند كه اساطير جمعى است واحد ندارد مثل ابابيل و مذاكير.


[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۲۷ تیر ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۰۷

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

  • و (۹۵۹۴ بار)

قاموس قرآن

نوشتن. خط. صفّ. در صحاح و قاموس گويد: سطر به معنى صف است كه از چيزى تشكيل يابد و نيز خط و نوشتن است و اصل آن مصدر مى‏باشد. در اقرب هست «سطر الكتاب ستراً:كتب» سطر هم نوشتن و هم به معنى خط و كتابت است. [قلم:1و2] قسم به قلم و آنچه مى‏نويسد تو به سبب وحى ديوانه نيستى و [اسراء:58]، [قمر:53]. اساطير 9 بار در قِان آمده و در همه به «الاولين» اضافه شده است [انعام:25]، [فرقان:5]. مراد قائلين از اين كلمه نوشته‏هاى باطل و حكايت دروغ و افسانه‏هاى بى مغزى است معنى آيه فوق چنين است گفتند اينها نوشته‏هاى باطل گذشتگان است كه نوشته و صبح و عصر بر ونى املا مى‏شود. صحاح آن را اباطيل گفته است. جمع سطر، اسطر و اسطار و سطور است. اقرب الموارد اساطير را جمع الجمع دانسته و گويد: آن جمع اسطار است. و از مبرّد نقل مى‏كند كه گقته: جمع اسطوره است مثل احدوثه و احاديث. راغب نيز اين كلام را از مبرّد نقل مى‏كند. بنابر قول مبرّد اساطير جمع عادى است. مجمع از اخفش نقل مى‏كند كه اساطير جمعى است واحد ندارد مثل ابابيل و مذاكير.