روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۳۴: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۳۴ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۳۴ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۵۴
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، كِتَابُ الْفَرَائِضِ وَ الْمَوَارِيث
قال الفضل و روي عبد الله بن الوليد العدني صاحب سفيان قال حدثني ابو القاسم الكوفي صاحب ابي يوسف عن ابي يوسف قال حدثنا ليث بن ابي سليم عن ابي عمرو العبدي عن ابن سليمان عن علي بن ابي طالب ع انه كان يقول :
من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۳۳ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۶۳۵ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۶ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۱۲۶
فضل گفت: و عبد اللَّه بن وليد عدنى راوى سفيان (ثورى) روايت كرده است كه گفت: ابو القاسم كوفى تلميذ أبو يوسف از أبو يوسف براى من حكايت كرد كه گفت: ليث بن أبى سليم، از أبو عمرو عبدى از ابن سليمان «۱»، از على بن ابى طالب عليه السّلام براى من حكايت كرد كه او ميفرمود: فرائض از شش سهم تشكيل ميشوند: دو ثلث چهار سهم، و نصف سه سهم، و ثلث دو سهم، و ربع يك سهم و نيم، و ثمن سه ربع سهم، و هيچ كس با وجود فرزند جز پدر و مادر و زوج و زن ارث نميبرد و مادر را جز فرزندان و برادران از ثلث محجوب نميسازند. و سهم زوج از نصف نميفزايد، و از ربع نميكاهد، __________________________________________________
(۱) ابو عمرو عبدى اشتباه است و صحيح ابو عمرو عبيدة السلمانى است كه از اصحاب امير المؤمنين است. و سهم زن از ربع افزون نميشود، و از ثمن كاسته نميگردد، و زنان اگر بچهار بالغ شوند، يا كمتر از آن باشند، در اين باره (يك هشتم) مساوى هستند، و سهم برادران مادرى بر ثلث فزونى نميگيرد، و از سدس كاهش نمىپذيرد، و مرد و زنشان در اين باره مساوى هستند، و جز ولد و والد، ايشان را از ثلث محجوب نميسازد، و ديه بر كسانى كه ارث را احراز كردهاند قسمت مىشود. فضل بن شاذان گويد: «اين، حديثى صحيح بر اساس موافقت كتابست، و در اين حديث دليلى بر اين حقيقت موجود است كه برادران و خواهران در صورت وجود فرزند چيزى به ارث نميبرند، و همچنين جدّ در صورت وجود فرزند از ارث نصيبى ندارد. و نيز در اين حديث دليلى بر اين معنى وجود دارد كه مادر، برادران مادرى را از ارث حاجب مىشود». پس اگر معترضى بگويد: چرا والد گفته، و والدة و والدين نگفته است؟ جوابش اينست كه اين، تعبيرى جايز است، همان طور كه ولد ميگويند، و پسر و دختر هر دو در اين تعبير داخل ميشوند، گاهى مادر والد ناميده مىشود، و اين در صورتيست كه مادر را با پدر منضمّ سازند، همان طور كه گاهى أب ناميده مىشود، و اين در مورديست كه با أب منضمّ شود، چنان كه در قول خداى عزّ و جلّ آمده است كه: «و براى «ابوين» او، هر يك از آن دو را سدسى هست». و يكى از ابوين كه در اين آيه آمده است مادر است. و همچنين فرموده است: «وصيّت براى «والدين» و خويشاوندان نزديكتر» و يكى از والدين مادر است. و اين، مطلبى واضح و آشكار است، و سپاس خداوند راست.