۸٬۹۳۳
ویرایش
(Edited by QRobot) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=== ریشه کلمه === | === ریشه کلمه === | ||
*[[ریشه بنى | بنى]] (۲۰ بار) [[کلمه با ریشه:: بنى| ]] | *[[ریشه بنى | بنى]] (۲۰ بار) [[کلمه با ریشه:: بنى| ]] | ||
=== قاموس قرآن === | |||
بَنى و بناء و بنية و بناية، همه مصدر و به معنى بنا ساختن است، بناء چنان كه قاموس و مفردات تصريح كرده به معنى مفعول (مبنى) نيز آمده است و بناء كسى است كه بنا كردن مىداند. 1- [نازعات:27]، آيا شما از حيث خلقت محكمتريد يا آسمان كه ساخت آن را [بقره:22]، ظاهراً مراد از «بناء» مصدر به معنى مفعول است يعنى: زمين را براى شما گسترده و آسمان را بنائى قرار داد [ص:37] براى سليمان هر شيطانِ بناء و غواص را مسخّر كرديم كه براى وى بنا مىساختند و در دريا غوّاصى مىكردند. 2- اهل لغت و تفسير، بنيان را مصدر گفتهاند ولى ظاهراً اين كلمه در قرآن همه جا به معناى مفعول (مبنى) به كار رفته است مثل [توبه:109]، آيا آنكه بناى خويش را بر تقواى خدا و رضاى او پايه نهاده بهتر است يا آنكه بناى خود بر كنار سيلگاه فرو ريختنى پايه نهاده است؟ در المنار ذيل همين آيه گويد: بنيان مصدر است مثل عمران و غفران و از آن بنا اراده شود مانند خانه و مسجد و در اينجا بنا مراد است. و نظير اين آيه است آيه 21 كهف و غيره. 3- [صافات:97] اين آيه در حالات ابراهيم «عليه السلام» است و ظاهرش آنست كه: گفتند براى او بنائى بسازيد پس او را در آشتى اندازيد. بعضى احتمال دادهاند كه مراد از بت شكستن است و ضمير «له» به عمل بر مىگردد: يعنى راى آن كار (بت شكنى و اهانت به خدايان) قانون مخصوصى (سوزاندن به آتش) جعل كنيد پس او را درآتش اندازيد. 4- [نحل:26] كسانى كه پيش از آنها بودند مكر كردند خدا از پايههاى بنايشان آمد، تا سقف از فوقشان بر آنها افتاد، آمدن خدا، آمدن دستور اوست. ناگفته نماند: بنيان مفرد است و جمع نيست ولى بعضى گفتهاند كه جمع بيانه است. | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
ویرایش