روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۸۲۳: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۲ ش ۱۸۲۳ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۸۲۳ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۲
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء
عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن شريف بن سابق عن الفضل بن ابي قره عن ابي عبد الله ع قال :
الکافی جلد ۲ ش ۱۸۲۲ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۸۲۴ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۱۷۵
از امام صادق (ع) فرمود: سه چيز را پيمبران از هم نسخه گرفتند از آدم تا رسيدند به رسول خاتم (ص) كه هميشه هر گاه صبح مىكرد مىگفت: «بار خدايا به راستى من از تو خواستارم ايمانى دلنشين و يقينى واقع بين تا بدانم كه به من نرسد جز آنچه تو بر من نوشتى و مرا بدان چه بهرهام كردى خشنود دار». و يكى از اصحاب ما، آن را روايت كرده است و در آن افزوده است: «تا دوست ندارم تعجيل در آنچه را تو پس اندازى و نه تأخير آنچه را تو پيش اندازى اى زنده! اى پاينده! به رحمت تو دادرسى كنم، همه كار مرا اصلاح كن و مرا به خودم وامگذار هرگز تا به يك چشم بر هم زدن و صلّى اللَّه على محمد و آله.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۲۹۴
و نيز آن حضرت عليه السلام فرمود: سه چيز را پيمبران از همديگر ارث بردند (يا از همديگر نسخه گرفتند) از آدم عليه السلام (گرفته) تا رسيدند برسول خدا (ص) كه هميشه بامداد كه ميكرد ميگفت: «اللهم انى أسألك ايمانا تباشر به قلبى و يقينا حتى أعلم انه لا يصيبنى الا ما كتبت لى و رضنى بما قسمت لى» . و اين روايت را برخى از اصحاب ما روايت كرده و اين جملات را هم بآن افزوده است: «حتى لا احب تعجيل ما أخرت و لا تأخير ما عجلت يا حى يا قيوم برحمتك استغيث اصلح لى شأنى كله و لا تكلنى الى نفسى طرفة عين ابدا و صلى اللَّه على محمد و آله»
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۴۲۱
چند نفر از اصحاب ما روايت كردهاند، از احمد بن محمد بن خالد، از شريف بن سابق، از فضل بن ابىقرّه، از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود: «سه چيز است كه پيغمبران از يكديگر فرا گرفته و از همديگر ميراث بردهاند از آدم، تا آنكه آنها به رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيده. چون صبح مىكرد، مىفرمود: اللَّهُمَّ انّى أَسْئَلُكَ ايماناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبى وَيَقيناً حَتّى أَعْلَمَ أنَّهُ لايُصيبُنى الّا ما كَتَبْتَ لى وَرِضىً بِما قَسَمْتَ لى؛ خداوندا! به درستى كه من سؤال مىكنم از تو ايمانى را كه برسانى آن را به دل من، و يقينى، تا آنكه بدانم در نمىرسد به من، مگر آنچه نوشتهاى از برايم، و خشنودى به آنچه بخشش كردهاى از برايم» «۱». و بعضى از اصحاب ما اين را روايت كرده و در آن افزوده كه: «حَتَّى لاأُحِبُّ ... وَصَلَّىَ اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ؛ تا آنكه دوست ندارم شتابانيدن آنچه را كه پسافكندهاى، و نه پسانداختن آنچه را كه شتابانيدهاى. اى زنده! اى پاينده! به مهربانى تو فرياد مىخواهم. به صلاح آوربرايم كار و حال مرا، همه آن را، و مگذار مرا به سوى خودم يك چشم به هم زدن، هرگز، و صلوات فرست اى خدا! بر محمد و آل او». ( ۱). و در بعضى از نسخ، به جاى رضى، رَضِّنى واقع است؛ يعنى خشنود گردان مرا.( مترجم)